ش (تبریز): مقام و اختیارات ائمه را از روایت صحیح بیان کنید و آیا اختیاراتی از قبیل دادن رزق به اهل بیت (ع) داده شده است؟
اگر قرار باشد فقط به بخشی از مقامات اهل بیت (ع) در روایات صحیح اشاره کنیم، حجم آن چندین کتب خواهد شد. لذا ضمن ارجاع شما به کتبی چون: «اصول کافی، فصل دوم جلد یک و جلد دو» و سایر کتبی که در مناقب اهل عصمت (ع) تألیف شده است، به بخشهایی از یک روایت جامع تبرک میجوییم:
الف: در مقامات ائمه اطهار (ع):
امام رضا علیهالسلام:
... همانا خداوند عزوجلّ پیغمبر خویش را قبض روح نفرمود تا دین را برایش کامل کرد و قرآن را بر او نازل فرمود که بیان هر چیز در اوست. حلال و حرام و حدود و احکام و تمام احتیاجات مردم را در قرآن کریم بیان کرده و فرمود:
«ما فَرَّطنا فِي الكِتابِ مِن شَيْء» (الأنعام – 38)
ترجمه: ما هيچ چيز را در اين كتاب، فرو گذار نكرديم.
و در حجة الوداع که سال آخر عمر پیغمبر (ص) بود این آیه را نازل فرمود:
«اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ أَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الإِسلامَ دينا» (المائده – 3)
ترجمه: امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.
و موضوع امامت از کمال دین است. و پیامبر (ص) از دنیا نرفت تا آن که نشانههای دین را برای امتش بیان کرد و راه ایشان را روشن ساخت و آنها را بر شاهراه حق واداشت و علی (ع) را به عنوان پیشوا و امام منصوب کرد و همهی احتیاجات امت را بیان کرد. پس، هر کس گمان کند خدای عزوجلّ دینش را کامل نکرده، قرآن را رد کرده و هر که قرآن را رد کند، بدان کافر است.
مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت میدانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود. همانا امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالیتر و مکانش منیعتر و عمقش ژرفتر از آن است که مردم به عقل خود به آن برسند یا با آرایشان دریابند و یا به انتخاب خود امامی منصوب کنند. همانا امامت مقامی است که خدای عزوجلّ بعد از رتبهی نبوت و خلت، در مرتبه سوم به ابراهیم خلیل (ع) اختصاص داده و به آن فضیلت مشرفش ساخته و نامش را بلند و استوار نموده است....
... همانا امامت زمام دین و مایهی نظام مسلمین و صالح دنیا و عزت مؤمنین است. همانا امامت ریشهی با نمو اسلام و شاخهی بلند آن است. کامل شدن نماز و زکات و حج و جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگهداری مرزها و اطراف به وسیلهی امام است.
امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام کند و حدود خدا را به پا دارد و از دین خدا دفاع کند و با حکمت و اندرز و حجت رسال مردم را به طریق پروردگارش دعوت نماید.
امام مانند خورشید طالع است که نورش عالم را فرا گیرد و خودش در افق است. به نحوی که دستها و دیدگان به آن نرسد. امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستارهایست راهنما در شدت تاریکیها ...
امام، ابریست بارنده، بارانیست شتابنده، خورشیدیست فروزنده، سقفی است سایه دهنده، زمینی است گسترده، چشمهایست جوشنده و برکه و گلستان است.
امام، همدم و رفیق، پدر مهربان، برادر برابر، مادر دلسوز به کودک، پناه بندگان خدا در گرفتاریهای سخت است.
امام، امین خداست در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفهی او در بلادش و دعوت کننده به سوی او و دفاع کننده از حقوق او است.
امام از گناهان پاک و از عیبها برکنار است. به دانش مخصوص و به خویشتنداری نشانهدار است. موجب نظام دین و عزت مسلمین و خشم منافقین و هلاکت کافرین است. امام یگانهی زمان خود است. ...
کیست که امام تواند شناخت؟ یا انتخاب امام برای او ممکن باشد؟ هیهات، در اینجا خردها گمگشته، خویشتنداریها به بیراهه رفته و عقلها سرگردان، دیدهها بی نور، بزرگان کوچک شده و حکیمان متحیر و خردمندان کوتاه فکر و خطیبان درمانده و خردمندان نادان و شعرا وامانده و ادبا ناتوان و سخندانان درماندهاند که بتوانند یکی از شئون و فضایل امام را توصیف کنند و همگی به عجز و ناتوانی معرفتند، [پس] چگونه ممکن است تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد و یا مطلبی از امر امام را فهمید...؟! (اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، ص 283)
ب: در اختیارات ائمه اطهار (ع):
اما در بارهی اختیارات ائمهی اطهار علیهمالسلام که از آن جمله اذن اعطای رزق یا فیض است، دقت شود که آنان صاحبان ولایت تکوینی (ولایت بر عالم خلقت و تکوین) و خلفای خدا در زمین هستند و همهی فیوضات الهی (حتی فیض وجود، چه رسد به رزق موجود) به وسیلهی آنان در میان کلیهی مخلوقاتش توزیع میگردد.
خداوند است که وحی میفرستد، اما توسط حضرت جبرئیل (ع)، اوست که رزاق است و به همه مخلوقاتش رزق میدهد، اما توسط حضرت میکائیل (ع)، اوست که جانها را میگیرد، اما توسط حضرت عزرائیل (ع) و اوست که قیامت را بر پا مینماید، اما توسط صور حضرت اسرافیل (ع). پس، خداوند برای هر امری وسیلهای قرار داده است و معصومین (ع) ولیامر خداوند در همهی امور هستند و سلسلهی همهی وسایل به آنها میرسد. اما، کاری به جز امر، اراده و مشیت الهی نمیکنند. چنان چه فرمودند: دلهای ما ظرفهای مشیت الهی است، چون او بخواهد، ما میخواهیم.
امام صادق (ع): ما ولی امر خدا و گنجینهی علم خدا و صندوق وحی خدا هستیم. (اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، ص 283)
سدیر گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم: قربانت، شما چه سمتی دارید: فرمود: ما خزانهدار علم خداییم، ما مترجم وحی خداییم، ما حجت رساییم بر هر که در زیر آسمان و روی زمین است. (همان مدرک، ص 274)
نظرات شما عزیزان: