6. برخاستن به هنگام ذکر نام امام زمان
مساله دیگر این است که آیا وقتی نام امام زمان، علیه السلام، برده می شود قیام برای نام ایشان واجب است یا واجب نیست؟ مدرکی که برای این مساله وجود دارد یکی روایتی است مشتمل بر داستان سفر «دعبل بن علی خزاعی » به خراسان و تشرف وی به محضر حضرت رضا، علیه السلام، که دعبل در آنجا قصیده ای را که برای ائمه اطهار سروده خدمت حضرت رضا، علیه السلام، مطرح می کند تا آنجا که در شعر خود به نام حضرت صاحب الامر، علیه السلام، می رسد، امام هشتم با شنیدن نام مبارک حضرت صاحب الامر، علیه السلام، از جای خود برخاسته قیام می فرماید و دست بر روی سرگذارده و می فرماید:
«اللهم عجل فرجه سهل مخرجه » (23)
چنانکه در روایت دیگری نیز چنین آمده است که روزی در محضر حضرت صادق، علیه السلام، نام حضرت صاحب الامر،
علیه السلام، برده شد، امام ششم به منظور تعظیم و احترام نام آن حضرت از جای برخاسته قیام فرمود. (24) بدیهی است
عملکرد دو امام بزرگوار حضرت صادق و حضرت رضا، علیهماالسلام، برای همیشه سند و حجت بوده و حداقل مراتب آن اثبات استحباب شرعی است و چنانچه در سند روایت ضعفی هم وجود داشته باشد لکن: اولا: می توان سیره مستمره شیعه را که از سوی علمای اعلام و جامعه مؤمنین همیشه وجود داشته است جبران کننده این ضعف اصطلاحی دانست.
ثانیا: طبق قاعده علمی متداول میان فقها و اصولیان، این مورد را در کلیت روایات «من بلغ » قرار داد. توضیح مطلب آنکه چنانچه سند روایتی یک مساله مستحب و یا مکروه ثابت و مستند و واجد شرایط حجیت باشد که در این صورت عمل نخست را به عنوان یک موضوع مستحب و شرعی قطعی می توان به جا آورد و عمل دوم را به عنوان یک مکروه قطعی شرعی ترک نمود. اما در جایی که سند روایتی دارای ضعف باشد و برخوردار از شرایط حجیت خبر نباشد; در این صورت با پشتوانه اخبار و روایات متعددی که می گویند: «من بلغه شی ء من الثواب...»
یعنی هر کس که ثوابی را بر عملی مطلع شد و به امید آن ثواب عمل مورد نظر را انجام داد; البته ثواب و اجر آن عمل را خواهد دید هر چند ثواب آن عمل واقعا از طرف پیامبر، صلی الله علیه وآله، یا ائمه اطهار، علیهم السلام، صادرنگردیده باشد. (25) البته تفاوت این موارد با استحباب و کراهت قطعی الصدور آن است که در اینجا باید عمل مورد بحث را به قصد رجاء و امید اینکه شرعا مطلوب است انجام داد نه به عنوان یک مستحب قطعی و عمل مکروه را به قصد رجاء و امید اینکه مورد کراهت شارع اسلام است ترک نمود نه به نیت یک مکروه قطعی.
حال آیا استحباب برخاستن به هنگام شنیدن نام مبارک امام عصر، علیه السلام، شامل هر کدام از نامهای آن حضرت است و یا منحصر به کلمه «قائم آل محمد» است؟ این نیز مورد بحث و گفتگو میان بزرگان علم و دین است که با مراجعه به مصادر مربوطه روشن و استفاده می گردد.
ادامه دارد
پی نوشتها:
1. در این رابطه به کتاب مولوی نامه تالیف مرحوم جلال الدین همائی (م 1400 ق،1317ش) ج دوم، صفحات 850 تا843 و 901 تا897 مراجعه شود که این عقیده را به گروهی از عرفاو صوفیه از جمله محیی الدین و مولوی نسبت داده و می گوید: این عقیده با مهدویت شخصیه منافاتی ندارد زیرا همان گروه از عارفان و صوفیان در عین حال به وجود امام عصر، علیه السلام، که همان مهدی موعود باشد نیز اعتقاد جازم دارند که در کلمات و تالیفات آنان موجود است. در کتاب یاد شده مهدی نوعی را به گونه ای تفسیر می نماید که با صرف نظر از مرحله ثبوت اما در مرحله اثبات، اقامه برهان بر آن ممتنع نباشد لکن بسی مشکل است.
2. مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، انتشارات امیرکبیر، دفتر دوم، ص 239.
3. جهت کاوش و تحقیق بیشتر نگاه کنید به لسان العرب تالیف علامه ابن منظور (م 711ق) از انتشارت دفتر تبلیغات اسلامی قم ج 4، ص ص 529 - 520
4. سوره اسراء (17)، آیه 88.
5.سوره توبه (9)، آیه 48.
6.سوره توبه (9)، آیه 33.
7.سوره صف (61)، آیه 9.
8. عن النبی، صلی الله علیه وآله: «لولم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یاتی رجل من عترتی اسمه اسمی یملاءالارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» ینابیع المودة، ص 426 و همچنین کمال الدین و تمام النعمة ج 1، ص 280، ح 27 و مصادر فراوان دیگر.
9. همان .
10. از رسول خدا، صلی الله علیه وآله، نقل شده است که در رابطه با امام زمان، علیه السلام، فرمودند: یملاءالارض قسطا و عدلاو نورا بعد تملی ء ظلما و جورا و سواءا. اثبات الهداة، ج 3، ح 268; سنن ابی داود ج 4، ص 107 ; کنز العمال، ج 14، ص 264; همچنین اصبغ بن نباته به نقل کمال الدین، ج 1، ص 259، حدیث 5، روایت می کند که فرمودند: «یملاءالله عزوجل به الارض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها علمابعد جهلها»
11. روایت از امام حسن عسکری، علیه السلام، در کتاب شریف کافی، ج 1، ص 332; همچنین کمال الدین، صدوق، ج 2، باب 56، ص 648، نقل شده است. همچنین در کمال الدین، ج 2، ص 333، باب 33، حدیث 1، از امام صادق، علیه السلام، روایتی نقل شده که پیرامون حضرت مهدی، علیه السلام، فرمودند: «یغیب عنکم شخصه ولایحل لکم تسمیته.»
12. مرحوم علامه شیخ آقابزرگ طهرانی(1389-1393 ق)در کتاب ارزشمند «الذریعة الی تصانیف الشیعه » از حدود ده رساله در این خصوص یاد نموده است.
13. علامه محقق شیخ محمد بن الحسن الحرالعاملی متوفای 1104 ق. کتابی به نام کشف التعیمة فی حکم التسمیه نوشته که در واقع جواب رساله میرداماداست و در آن جواز تسمیه رااثبات کرده است.
14. سید محمدباقرحسینی استرآبادی مشهور به میرداماد (م 1041 ق) کتاب بنام شرعة التسمیه به سال 1020 ق تالیف نموده و در آن بیست روایت را که به نظر وی دلالت بر حرمت ذکر نام امام زمان (عج) دارند بیان نموده است. صاحب کفایة المهتدی که بر میرداماد تلمذ نموده می نویسد: مدتی فیمابین میرداماد و شیخ بهایی، علیهماالرحمة، بر سر جوار تسسمیه وحرمت آن در زمان غیبت مناظره روی نموده و لهذا میرداماد کتاب مذکور راتالیف نمود.
15. ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (م 381ق).
16. کمال الدین و تمام النعمة چاپ مکتبه صدوق ص 307.
17. مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم تالیف علامه بزرگوار محمد تقی موسوی اصفهانی، قدس سره الشریف (1348-1301 ق.) ج 2، ص 136 -109،18. النجم الثاقب فی الاحوال الامام الغائب تالیف محدث عظیم الشان میرزاحسین نوری طبرسی، (1320-1254ق.)
19. صحیفه نور، ج 21، ص 98 حضرت امام، قدس سره الشریف، می فرمایند: زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند.
20. الارشادفی معرفه حجج الله علی العباد، محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید، ج 2، صص 343-342، (413-336 ق).
21. النجم الثاقب، ص 58.
22. شیخ صدوق در کتاب «اعتقادات » ص ص 95-93 چنین می فرماید: «و نعتقد حجة الله فی ارضه و خلیفة علی عباده و هو القائم المنتظر،محمد بن الحسن بن علی بن محمد...»
23. منتخب الاثر، چاپ سوم، ص 506 و 508 به نقل از کتاب «مرآة الکمال » علامه مامقانی و کتاب «الزم الناصب » تالیف شیخ علی یزدی حائری و کتاب «النجم الثاقب » تالیف محدث نوری.
24. مکیال المکارم، ج 2، صص 172-171 به نقل از النجم الثاقب، محدث نوری، ص 523 و خود نویسنده دانشمند کتاب «مکیال المکارم » میگوید: سیره و روش مذهب شیعه دوازده امامی بر این سنت حسنه جاری است.
25. مراجعه شود به کتب علم اصول مانند رسائل شیخ انصاری (1214-1281 ق) و... و کتب روایات مانند بحارالانوار، وسائل الشیعه و...
نظرات شما عزیزان: