عروسی قاسم بن الحسن علیهماالسلام راست یا دروغ؟!
عروسی قاسم رویدادی معروفی است که به ازدواج قاسم بن الحسن علیهماالسلام در روز عاشورا اشاره دارد. از ملاحسین کاشفی به عنوان اولین کسی که از این واقعه یاد کرده نام می برند. به پیروی از وی، عده ای از مقتل نویسان از آن یاد کرده و عده ای نیز آن را از تحریفات عاشورا می دانند. برخی معتقدند این داستان، با داستان عروسی حسن مثنی، فرزند دیگر امام حسن(علیه السلام) اشتباه شده است.
و حق نیز چنین است که ازدواج فردی که به سن بلوغ نرسیده بوده در آن بحبوحه جنگ، در حالیکه امام علیه السلام از سرنوشت جنگ و یاران خود آگاهی داشتند کار بیهوده و لغوی است که نسبت دادن آن به امام معصوم جای تعجب و تأسف دارد!!!
قاسم بن حسن(علیهماالسلام)
قاسم از فرزندان امام حسن مجتبی(علیه السلام) است که در واقعه کربلا به شهادت رسیده است.[اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۹۲] طبق برخی از منابع وی در هنگام شهادت به سن بلوغ نرسیده بود.[پیشوایی، مقتل جامع، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۶۱۹]
داستان عروسی قاسم علیه السلام
قاسم در روز عاشورا از عمویش امام حسین(علیه السلام) اجازه میدان خواست ولی امام حسین(علیه السلام) به علت سن کمش به او اجازه نداد. قاسم از این ماجرا ناراحت شده و یاد بازوبندی افتاد که پدرش امام حسن مجتبی(علیه السلام) بر بازوی
ش بسته بود و از او خواسته بود هنگامی که غم و اندوه بیش از حد بر وی غلبه کرد آن را باز کند. قاسم بازوبند را باز کرد، دید در آن پدرش وصیت کرده در کربلا جان خود را فدای عمویت کن. قاسم شادمان خود را به امام حسین(علیه السلام) رساند و وصیت پدر را به او نشان داد، امام پس از مشاهده خط برادر، گریه کردو به قاسم فرمود: پدر به من نیز وصیت کرده که یکی از دخترانم را به عقد تو درآورم و به عباس(علیه السلام) و عون و زینب(سلام الله علیها) فرمود: مقدمات عقد قاسم را فراهم کنند. قاسم در روز عاشورا عروسی کرد و پس از آن وارد میدان شد.[کاشفی، روضه الشهداء، ص۴۰۱] کاشفی برای گزارشش به بیت شعری از ابوالمفاخر رازی اشاره کرد ه است[کاشفی، روضه الشهداء، ص۴۰۱] ابوالمفاخر از شاعران پارسی گوی دوره سلجوقیان بوده که در نیمه اول قرن ششم می زیسته است.[دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۶، ص۲۷۷] و بسیار جای تعجب دارد که شخصیتی چون مرحوم کاشفی استنادش به یک بیت شعر باشد!
در برخی از منابعی که این داستان نقل شده نام دختر امام حسین(علیه السلام) که به عقد قاسم درآمد زبیده خاتون[بحرالانساب، ص۲۴] و در برخی دیگر فاطمه ذکر شده است.[نگاه کنید به: قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۵۷۴]
ناقلان داستان عروسی قاسم علیه السلام
نخستین کسی که داستان عروسی قاسم را ذکر کرده، ملاحسین واعظ کاشفی در روضة الشهدا است. سپس در منابعی همچون منتخب طریحی، اکسیر العبادات فاضل دربندی،[اکسیر العبادات، ج۲، ص۳۰۵] محرق القلوب نراقی،[نراقی، محرق القلوب، ص۴۱۰] تذکرة الشهدای ملاحبیب شریف کاشانی و مدینة المعاجز بحرانی[بحرانی، مدینه المعاجز، ج۳، ص۳۶۸] راه یافته است.
ابوالحسن شعرانی در کتاب دمع السجوم گفته است به نظر ما علتی ندارد که تزویج قاسم را انکار کنیم؛ چون ملاحسین کاشفی در روضة الشهداء نقل کرده و او مردی جامع و عالم و متبحر بوده است و این که می گویند تزویج در آن گیرودار بعید می نماید صحیح نیست؛ چون مصالح اعمال ائمه معصومین برای ما معلوم نیست.[شعرانی، دمع السجوم، ص۲۷۸-۲۷۷]
بله درسته است که مصالح اعمال ائمه علیهم السلام بر ما معلوم نیست ولی نسبت لغو و بیهوده به ائمه نیز با آیه شریفه «وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ»[آیه 3 سوره نجم] در تناقض است.
دیدگاه مخالفان عروسی قاسم علیه السلام
برخی از عالمان شیعه همچون علامه مجلسی[مجلسی، جلاء العیون، ص۶۷۵] و محدث نوری[نوری، لؤلؤ و مرجان، ص۱۹۳] به دلیل ذکر نشدن ماجرای عروسی قاسم در منابع معتبر آن را نپذیرفته اند.[محلاتی، فرسان الهیجاء، ج ۲، ص۳۱؛ مطهری، حماسه حسینی، ج اول، ص۲۷-۲۸] سید عبدالرزاق موسوی مقرم معتقد است که در کتاب منتخب، دست برده شده و این ماجرا را به آن افزوده اند.[مقرم، مقتل مقرم، ص۲۶۴]
همچنین برخی منابع در رد این ماجرا سن کم قاسم را یادآورشده و گفته اند که او در کربلا به سن بلوغ[کامل بهایی، ص۶۴۶؛ مقرم، مقتل مقرم، ص۱۷۷] و ازدواج نرسیده بود.[قاضی طباطبایی، تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص۳۷۸] شیخ عباس قمی[منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج اول، ص۵۷۴] و مرتض
اشتباه با حسن مثنی
برخی معتقدند داستان عروسی قاسم با عروسی حسن مثنی اشتباه شده است.[محلاتی، فرسان الهیجاء، ج ۲، ص۳۱؛ قاضی طباطبایی، تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص۳۷۷] چرا که قاضی طباطبایی احتمال داده ازدواج حسن مثنی با فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام) در سال ۶۰ قمری و قبل از واقعه عاشورا در مکه اتفاق افتاده باشد، از این رو حسن مثنی با همسرش فاطمه در کربلا حضور داشته است.[قاضی طباطبایی، تحقیقی درباره اولین اربعین، ص۳۷۷] ولی کاشفی به اشتباه آن را درباره قاسم نقل کرده و قضیه دو برادر با هم اشتباه شده است.[قاضی طباطبایی، تحقیقی درباره اولین اربعین، ص۳۷۸]
بر اساس برخی منابع تاریخی حسن مثنی یکی از دختران امام حسین(علیه السلام) را خواستگاری کرد،[ابن جوزی، المنتظم، ج۷، ص۱۸۳] امام حسین(علیه السلام) به وی فرمود هر کدام از فاطمه یا سکینه را می خواهد انتخاب کند. حسن خجالت کشیده و حرفی نزد. امام، فاطمه را چون به مادرش شبیه تر بود، به عقد وی در آورد.[مفید، ارشاد، ص۳۶۶] به گفته ابن فندق بیهقی، این ازدواج در سال شهادت امام حسین(علیه السلام) اتفاق افتاده است.[ابن فندق، لباب الانساب، ص۳۸۵]
اگر بخواهیم اصل ماجرای عروسی که اتفاق افتاده را بپذیرم تنها اینگونه می شود توجیه کرد که ماجرا در حقیقت یک اشتباه تاریخی بوده است و این مورد هم هیچ ارتباطی با حضرت قاسم علیه السلام ندارد.
عروسی در تعزیه
در مجالس تعزیه خوانی، داستان عروسی قاسم اجرا می شود. در این مراسم تعزیه خوانان پیکر غرق به خون حضرت علی اکبر(علیه السلام) را در گوشه ای قرار داده و به برنامه عروسی قاسم می پردازند.[بلوک باشی، توصیفی از تعزیه عروسی قاسم، ص۷۸] حتی اشقیاخوانان نیز به جنب وجوش درآمده و به امام حسین(علیه السلام) بابت عروسی اعتراض می کنند. در سال های اخیر داستان عروسی قاسم به مراسم مداحی و روضه خوانی نیز کشیده شده است،
ایا حسین بگو این چه وقت دامادیست
به دشت کرب وبلا این چه عشرت و شادی است
بیا به معرکه ای نور دیده زهرا
دمادم است که عیشت بدل شود به عزا
برای فتح و بشارت ایا سپاه یزید
تمام از ره کین طبل جنگ بنوازید.
[خاکی، مجلس شبیه شهادت حضرت قاسم(علیه السلام)، ص۷۳]
البته محققان آن را باعث وهن عزاداری امام حسین(علیه السلام) می دانند. و نکته جالب این است که این تحریف بزرگ تاریخی در صورتیکه از سوی اشقیاخوانان در تعزیه مورد اعتراض است، چگونه برای معصوم روا می دارند و حتی برخی ها در اظهارات خود می گویند که این کار خلاف عقل و شرع است ولی در کمال تأسف و شگفتی این کار غیرعقلی و غیرشرعی را به یک معصوم نسبت می دهند؟ و آیا تاکنون از خود پرسیده اند که خودشان حاضر به این کار می شوند یا نه؟! و چگونه است که خودشان دختر به غیربالغ نمی دهند ولی در مورد امام ...؟!!!
منابع
- ابن فندق، بیهقی علی بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، محقق رجایی، مهدی، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی(رحمه الله)، قم.
- اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸قمری.
- بلوک باشی، علی، مجله تئاتر، زمستان۱۳۷۰شمسی.
- پیشوایی، مهدی و دیگران، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (علیه السلام)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ یازدهم، ۱۳۹۵شمسی.
- خاکی،محمدرضا، مجله هنر، تابستان۱۳۸۷شمسی.
- شعرانی، میرزا ابوالحسن، دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، وزارت ارشاد، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۵شمسی.
- قاضی طباطبایی، محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا علیه السلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سازمان چاپ وانتشارات، تهران، ۱۳۸۳شمسی.
- محلاتی، ذبیح اللَّه، فرسان الهیجاء، تهران، مرکز نشر کتاب، ۱۳۹۰قمری.
- مفید، ارشاد، ترجمه محمدباقر محمودی، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۰شمسی.
- نراقی، ملا محمدمهدی، محرق القلوب، به اهتمام علی نظری منفرد، انتشارات سرور، چ اول، ۱۳۸۸شمسی.
ی مطهری از دیگر کسانی هستند که این ماجرا را صحیح ندانسته اند. به گفته شهید مطهری در روز عاشورا مجال نماز خواندن هم نبود و امام حسین علیه السلام نماز خوف خواند چگونه ممکن است که حجله عروسی قاسم را راه انداخته باشد؟[مطهری، حماسه حسینی، ج اول، ص۲۷-۲۸]
و اما به نظر می رسد که قول حق نیز چنین باشد که عروسی حضرت قاسم علیه السلام با یکی از دختران امام حسین علیه السلام صد در صد دروغ و جعلی است و هیچ سند قطعی ندارد. و لذا بنا به نظرات محدث بزرگ حاجی نوری، استاد محدث قمی که فرمودند: ملا حسین کاشفی اولین کسی است که این قصه را در کتاب خود به نام نوشته است. اصل قضیه صد در صد دروغ است.[شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۷۷]
نظرات شما عزیزان: