اخلاق اسلامی
اخلاق اسلامی اخلاقی است که در چارچوب اسلام است. اخلاق اسلامی سه بخش اصلی دارد:
رابطه با خدا
کارهایی که آدمی باید در برابر خدا بکند، مانند نماز و روزه و دعا
رابطه با مردم
برخورد فرد و رفتارهایش با مردم و دیگر اعضای جامعه، مانند رفتار نقشهای خانواده و دوستی. عموماً منظور از اخلاق اسلامی بیشتر این بخش است.
رابطه با خود
چارچوب برخورد انسان با خودش، مانند حسد (رشک) و چگونگی غذا خوردن
خوی اسلامی بهداشت اسلامی و احکام اسلام و دیگر چیزهای از این دست را نیز در بر میگیرد.
در کل ویژگیهای اخلاقی در اسلام بسیار مهم است، به گونهای پیامبر اسلام فرمود: «(به عربی: إنّما بُعِثْتُ لأُتَمِّمَ مَکارِم الأخلاق)»یعنی «تنها برای به انجام رساندن خلق و خوی گرامی برانگیخته شدهام.
در کل ویژگیهای اخلاقی در اسلام بسیار مهم است، به گونهای پیامبر اسلام فرمود: «(به عربی: إنّما بُعِثْتُ لأُتَمِّمَ مَكارِم الأخلاق)»[۱] یعنی «تنها برای به انجام رساندن خلق و خوی گرامی برانگیخته شدهام».
صفات وملکات اخلاقی درقرآن
برای مطالعه صفات خوب و بد در قرآن کریم باید داستان انبیا را مطالعه نمود. برای مطالعه هرفضیلت بایستی ضد آن یعنی رذیلت مربوط را نیز توامان نگریست تا بهتر بتوانیم با محاسن و مفاسد آنها آشنا شویم. در قرآن کریم از ۲۹ صفت خوب و بد یاد نمودهاست.[۲]
تکبر و تواضع
تکبر یا استکبار یعنی انسان خود را برتر از دیگری بداند و عکس آن تذلل و خواریست یعنی تن به هرکاری داده و شخصیت خود را ضایع کند و هر دو اینها مذموم است حد وسط ان دو تواضع و فروتنی است.[۳][۴]
طمع و قناعت
حرص از شدت تمایل به چیزی است که موجب دلباختگی به مواهب مادی میشود. در مقابل تنبلی به معنای کنارهگیری ازدنیا و توسل به تکدی و گدائیست. حد وسط ان دو قناعت است یعنی تمایل طبیعی و متوازن به دنیا.[۵]
حب الدنیا- اعتزال- دنیادوستی
حب دنیا که ریشه درحرص دارد همان دنیاپرستی است و مذموم. بیزاری از دنیا نیز مذموم است چه دنیا مزرعه آخرتست. حد وسط ان دو دنیادوستی و خداپرستی است[۶][۷]
حسد- نصح
حسد آرزوی زوال نعمت از دیگریست. در مقابل نصح یا خیرخواهی است که ادمی طالب بقآ یا افزونی نعمت برای دیگریست.[۸]
غرور- تواضع- کسالت
غرور یعنی خود را فریب دادن و خوب شمردن که همان نخوت است که شیطان را از درگاه خداوند راند. در برابر آن کسالت است یعنی آدمی خود را بی جهت خوار و ذلیل نماید. حد وسط این دو فروتنی است.
طول امل- امید- یاس
طول امل یعنی داشتن آرزوهای دور و دراز در مسائل مادی و در برابر آن یاس و ناامیدیست به ویژه یاس از رحمت خدا و حد وسط آن دو امیدواری است که موجب رشد آدمی است. البته آرزوهای دراز در امور معنوی پسندیده است.[۱۰]
تعصب- تسلیم در برابر حق- تقلید کورکورانه
تعصب به معنای وابستگی غیرمنطقی به چیزی تا آنجا که حق را فدای آن کند در مقابل آن تقلید کورکورانه است یعنی بدون آگاهی و چشم بسته از کسی پیروی شود. حد وسط این دو تسلیم در برابر حق و عدم پذیرش ناحق است.[۱۱]
جبن- شجاعت- تهور
جبن یعنی ترس از هر امر موهوم در مقابل آن تهورست یعنی نترسیدن از هیچ چیز و هر دو مذموم است اما میانه آن دو شجاعت است که پسندیده است.[۱۲]
توکل- خودباختگی
توکل یعنی سپردن کارها به خدا و اعتماد به لطف اوست و این امر منافاتی با حداکثر تلاش انسان ندارد برخلاف خودباختگی که فرد بیاعتماد است و به هر حشیشی متوسل میشود.[۱۳]
شهوت- عفت- خمودی
شهوت علاقه شدید انسان به یک امر مادی است و مفهوم خاص آن شکمبارگی و بی بندوباری جنسیست و خمودی در مقابل آن است. حد میانه آن عفت و پارسائی است یعنی خویشتنداری.[۱۴][۱۵]
غفلت- یقظه
غفلت هرگونه بیخبری از شرایط زمان و مکان که در یک لحظه هستی انسان را مبدل به خاکستر میکند. در برابر آن بیداری و ذکر است.[۱۶]
بخل- جود- اسراف
بخل یا شح صفتی است که بر اثر آن انسان از بخشیدن هرگونه دارائی خود به دیگران امساک میکند. در مقابل آن اسراف است که بی حساب بخشیدن یا بدون حساب مصرف کردن است و حد وسط این دو جود و سخاوت است.[۱۷][۱۸][۱۹]
عجله-فتور-صبر
عجله وشتاب یعنی اقدام بانجام کاری قبل ازاینکه مقدمات لازم آن فراهم شده باشدمثل اینکه میوه راقبل ازرسیدن بچیند. درمقابل فتورواتلاف وقت است که موجب هدررفتن وقت وانرژیست ایندوصفت مذمومندوحدوسط اندوصبروشکیبائی است که بسیارپسندیده است[۲۰]
جاه طلبی-تذلل
جاه طلبی یاریاست طلبی عشق بمقام ونیازباحترام دیگرانست دربرابران تذلل وتواضع است که بسیارپسندیده است.[۲۱]
لجاجت-پذیرش حق
لجاجت یعنی پافشاری برامرباطل همانندبهانه جوئیهای بنی اسرائیل امری مذموم است درحالیکه پافشاری برامرحق پسندیده است وانرااستقامت مینامند.]
-شکر نعمت –کفرنعمت
کفرنعمت یعنی پوشانیدن ارزش نعمت وندیده گرفتن انست اماشکریعنی قدردانی وتشکرازنعمتهابقلب زبان وعمل. شکرموجب ازدیادنعمت وکقرآن موجب زوال انست[۲۳]
۱۷-غیبت-حفظ الغیب
غیبت انست که انسان پشت سرکسی عیوب پنهان اورااشکارسازددرمقابل حفظ الغیب انست که همان بیان خوبیهای آفراددرغیاب انهاست. غیبت موجب سلب اعتماد سوءظن ریا وانتقام میگردد.[۲۴]
حسن خلق-کجخلقی (غلیظ القلب)
حسن خلق یعنی گشاده روئی وچهیه شادوزبان نرم وبرخوردخوش باتبسم وابراز کلمات بامحبت است وسوءخلق عکس انست. حسن خلق موجب جلب محبت آرامش روح ورشددرتمامی زمینه هامیگرددوسوءخلق عکس انراموجب میگردد.]
امانت-خیانت
امانت یعنی حفظ دارائی دیگری ازجمله بیت المال وخیانت یعنی بی دقتی ویاازبین بردن مال دیگری. امانت موجب اعتماد صداقت ومحبت ودوستا میشود وخیانت عکس انرابهمراه دارد.[۲۶]
صدق-کذب
صدق وراستی مطابقت گفتارباحقیقت است که همراه باامانتست وکذب عکس انست. کذب ادمی راترسو ریاکارولجوج بارمیاوردبعکس راستی شجاعت صراحت لهجه وجلب اعتمادمردم رابهمراه دارد.[۲۷] و[۲۸]
وفای بعهد-پیمانشکنی
وفای بعهدازفطریاتست ومقبول تمامی ادیان وملتهاهمانطورکه پیمانشکنی قبیح است. نقض عهدموجب بیاعتمادی وازبین رفتن اتحاد است[]
بحث منطقی-جدال ومراء.
بحث منطقی بهترین راه برای کسب حقایق است وجدال ومراءکه همراه باتعصب ولجاجت میباشدموجب عقب ماندگی ونفرت وجدائیست. جدا ل دروغ دشمنی ونفاق رابدنبال دارد.[۳۰]
سخن چینی-اصلاح ذات البین
درمنازعات مردم وظیفه اصلی هرفرداصلاح بین انانست و این کارپسندیده ایست اما برخی عکس اینکاررامینمایندیعنی بنزین براتش میریزنداین همان سخن چینی ونمامی است. این صفت موجب تفرقه بدبینی ونفرت میشود.]
حسن ظن-سوءظن
تفسیردرست نمودن ازکاردیگرانرا حسن ظن وعکس انراسوءظن نامند. سوءظن موجب میشوداعتمادازبین برودارامش برهم بخوردودوستان پراکنده شوند.]
تجسس درکارهای مردم-رازداری
تجسس یعنی جستجودراعمال دیگران که بسیارنهی شدهاست. اماادمی بمحض اطلاع ازمسائل خصوصی دیگران بایستی درحفظ آن بکوشد.
حلم (کظم غیض)-غضب
خشم وغضب ازخطرناکترین حالات انسانست که درصورت رهاشدن بزرگترین جنآیات رامیآفرینددرحالیکه بردباری ادمی راازخطرات حفظ میکند.[]
عفو-انتقام
عفوهمان گذشت است به هنگام قدرت والارشته انتقام طولانیست وهیچگاه خاتمه نخواهدیافت عفوموجب میشوددشمن تبدیل بدوست گرددحکومت دوام یابدوروح آرامش یابد.]
غیرت-بی غیرتی
غیرت یعنی دفاع لازم ازعزض ناموس اموال مملکت دین وائین است بخلاف بی غیرتی که موجب ازبین رفتن مه چیز میشود. غیرت یک نیروی دفاعیست نه تهاجمی
اجتما ع گرائی-انزواطلبی
طبیعت انسان جامعه گراست زیرامدنی بالطبع میباشد. انزواطلبی مذموم است چه گوشه گیری موجب انحرافات فکری سوءظن بدیگران ودورماندن ازتجربیات دیگرانست ا
روش اخلاقی اسلام در روش اخلاقی اسلام، ملاک هر کار رضایت خداوند است. اسلام میگوید: ای انسان هر کاری که میکنی ببین آیا رضای خداوند در آن کار هست یا نه؟ در روش اخلاقی اسلام، تحسین و تقبیح مردم در رسیدن به بهشت و دوری از جهنّم، اهداف اصلی نیست، بلکه هدف اصلی رضایت خداوند است.و چون هدف علم اخلاق، رسیدن انسان به سعادت و کمال است و از سوی دیگر سعادت و کمال انسان نیز در تحصیل رضای الهی است، پس اخلاق واقعی همان اخلاق اسلامی است چون زمینه کمال و سعادت انسان را فراهم میکند و دستیابی به آن برای همگان امکان پذیر است.
بهترین شاهد بر اینکه اخلاق واقعی، همان اخلاق اسلامی است، مطالعه حالات و داستان زندگی افراد بزرگ و عالیقدری چون علی ـ علیه السّلام ـ ، سلمان، اباذر، مقداد، و . . . میباشد که از طریق عمل به اخلاق و دستورات اسلامی توانستند به عالیترین درجات کمال و سعادت نایل شوند
نظرات شما عزیزان: