کد قالب کانون روشهاى تربیتى در قرآن‏

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 336
بازدید دیروز : 189
بازدید هفته : 9366
بازدید ماه : 9624
بازدید کل : 36379
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1402

راه‌کارها و شیوه‌های خداشناسی کودکان از نگاه قرآن و حدیث

یکى از اهداف مهم شریعت انسان‏ساز اسلام و بعثت انبیا(ع) تربیت و تزکیه انسان است. قرآن‏کریم کامل‏ترین کتاب تربیتى و اخلاقى است و جامع‏ترین هدف‏ها و روش‏های تربیتى در ابعاد فردی و اجتماعى را دربردارد. با اندکى تدبر آیات این صحیفه آسمانى درمى‏یابیم که بهترین راه تربیت که مبتنى بر شناخت حقیقت انسان و همه نیازها و وجوه اوست، راه وحى است، راه سنت الهى و سنت معصومین (ع) است،
قرآن‏کریم به آیینى فرامى‏خواند که بهترین آیین تربیت است؛ چنان که مى‏فرماید: «ان هذا القرآن یهدى للتى هى اقوم؛ همانا این قرآن به آیینى درست‏تر و استوارتر راه مى‏نماید.»
بیان هر چیزى در قرآن و سنت آمده است؛ چنان مى‏فرماید: «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شى‏ء»(1) و فرو فرستادیم بر تو این کتاب را که روشنگر هر چیزى است. «و تفصیل کل شى‏ء»(2)این آیات شریفه بیانگر این است که قرآن نسبت به هر چیزى حالت روشنگرى دارد و چیزى از مسائل فردى و اجتماعى و دانشهاى مختلف نیست، مگر این که قرآن آن را بیان نموده است.
در این نوشتار، برآنیم تا با مطالعه و تدبر در آیات روح‏بخش قرآن‏کریم به مهم‏ترین روشهاى تربیتى را که این بزرگ صحیفه آسمانى بدان تصریح نموده مورد بررسى قرار دهیم. ابتداء لازم است قبل از ورود به بحث، توضیح مختصرى درباره «مفهوم تربیت و ضرورت تربیت و مراحل آن در اسلام» داده شود.
مفهوم تربیت‏
تربیت، از نظر صرفى مصدر باب «تفعیل»، از فعل «ربَّى» از فعل ثلاثى مجرد «ربا یربو» است. لغویین در معانى این واژه‏ها چنین گفته‏اند: «اربى الشى‏ء، جعله یربو» یعنى شى را در شرایطى قرار داد که رشد و نمو کرد. «ربّى، تربیه و تربّى الولد: غذاه و جعله یربوا»؛ یعنى به کودک غذا داد و او را رشد و نمو داد. این در مورد هر چیزى که رشد مى‏کند، مانند کودک و زراعت و امثال آن صادق است.(3) بنابراین، واژه «تربیت» در لغت، به معناى پرورانیدن یا پرورش دادن، یعنى: به فعلیت رساندن نیروهاى بالقوه است.
تربیت، عبارت است از: فراهم کردن زمینه‏ها و عوامل، براى به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب. تربیت در واقع هنر تغییر رفتار انسان است. تربیت، برانگیختن استعدادها و قواى گوناگون انسان و پرورش آنها که باید با تلاش و کوشش متربى نیز توأم باشد تا انسان به منتهاى کمال نسبى خویش به میزان طاقت و توانایى نائل شود.
در قران کریم، مشتقّات «تربیت» چند بار به کار رفته است از جمله:
الف) «و ترى الارض هامدة فاذا انزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت»(4) زمین را خشک و بى‏حاصل مى‏بینى، پس هنگامى که باران فرو مى‏فرستیم تکانى مى‏خورد و رشد و نموّ گیاهان در آن آغاز مى‏شود.
ب) «و قل ربّ ارحمهما کماربّیانى صغیراً»(5) بگو خدایا! والدینم را مورد رحمت خود قرار ده، همان طور که آنان مرا در کودکى مورد لطف و رحمت خویش قرار دادند. بعضى از محققّین گویند: ربّ در جمله «ربّیانى صغیرا» از مادّه «ربو» است، نه از مادّه «ربب» چون معناى تربیت، در نوع مواردى که به کار رفته عبارت است از نموّ و زیادت جسمانى و پرورش مادّى؛ و تربیت و سوق دادن به کمال و سعادت معنوى در اغلب موارد ملاحظه نشده است. البتّه تربیت یک مفهوم عامّى دارد که جمیع مراتب حصول نشو و نما و زیادتى را به هر کیفیتى که باشد، اعم از مادى و معنوى شامل مى‏شود(6) بنابراین واژه «تربیت»، با توجه به ریشه آن به معناى فراهم آوردن موجبات فزونى و پرورش است. افزون بر این، تربیت به معناى تهذیب نیز استعمال شده که به معناى از بین بردن صفات ناپسند اخلاقى است. گویا در این استعمال نظر به آن بوده است که تهذیب اخلاقى مایه فزونىِ مقام و منزلت معنوى است و از این حیث مى‏توان تهذیب را تربیت دانست.
ضرورت تربیت‏
هیچ اجتماع انسانى وجود ندارد که در آن عمل تربیتى به صورتى اعمال نشود. هیچ اجتماعى انسانى وجود ندارد که مقررات و عقاید و معتقدات اخلاقى و دینى و دانش و فنون خود را به نسل‏هاى آینده منتقل نکند؛ اما این انتقال در بدو امر، خود به خود و ناخودآگاه از طریق آداب و رسوم و سنت‏ها صورت مى‏گیرد.
به نظر پروتاکوراس، سوفیست معروف یونان، «تربیت اخلاقى» نوعى تدریس علوم دینى یا انتقال معلومات یا دانشى خاص نیست؛ به نظر او در قلمرو اخلاق، جز اطلاع از ارزش‏هایى که مورد تأیید وجدان جامعه است و بالتبع براى همه کس معلوم است، دانشى دیگر وجود ندارد. به هیچ وجه قاعده و قانونى برای عدالت و انصاف، خارج از آنچه در هر مدینه‏ای بدین عنوان پذرفته شده است (مادام که بدین عنوان مقبول است) وجود ندارد.(7)
«زندگى» و «تربیت» براى انسان دو مفهوم لازم و ملزوم یکدیکرند که بدون یکى، وجود دیگرى امکان ندارد. انسان تازمانى که زنده است به تربیت نیازمند است و او را تربیت مى‏کنند تا بتواند زندگى کند؛ زیرا زندگى، سازگارى با محیط طبیعى و اجتماعى است. البته همیشه سازگارى وجود ندارد، بلکه بعضى مواقع ناسازگارى نیز هست؛ چنان که برخى از پیامبران، پیشوایان، علما و مصلحان در میان امت خویش با محیط اجتماعى‏شان سازگارى نداشتند، چون سازگارى، مستلزم یادگیرى و بصیرت است، انسان ناچار است براى زنده ماندن با محیط طبیعى و اجتماعى خویش سازگارى پیدا کند و این سازگارى، در صورتى سودمند خواهد بود که سازنده و مثبت باشد و پیدایش این نوع سازگاری، مستلزم تربیت صحیح است. البلته سازگارى صور گوانگونى از قبیل فرمان‏فرمایى، مدارا و آشتى دارد که از حوصله این خارج است.
«تربیت»، فرد را به وظایف خویش در مورد جامعه آگاه مى‏سازد. این تربیت است که به زندگى انسان حیات و معنای واقعى مى‏بخشد و باعث وجه تمایز او بر حیئان و موجب شکوفایى استعدادهایش مى‏شود. تربیت نقش اساسى در زندگى انسان دارد. «تربیت به معناى وسیع و صحیح‏اش اساس همه اصلاحات اجتماعى و رفتاری است. مهم‏ترین و شاید تنها وسیله دگرگونى اجتماع به صورت مطلوب، تربیت است و تربیت باید بر هر نوع اقدام سیاسى یا اجتماعى دیگر مقدم باشد.»(8) با اندک تفکرى روشن مى‏شود که انسان شدن انسان، مرهون کارهاى تعلیمى و تربیتى است.
زندگى اجتماعى انساسان، عبارت است از: یک سلسله روابط؛ و این روابط در صورتى سالم و سودمند خواهد بود که فرد از تربیت اخلاقى برخوردار باشد.
مراحل رشد
انسان در طول زندگى مراحلى را از رشد مى‏پیماید و به تناسب هر مرحله و ویژگى‏هاى آن، تربیت خاصى را مى‏طلبد.
روانشناسان، کارشناسان تعلیم و تربیت، دانشمندان علوم اجتماعى، فیزیولوژیستها با نگرشهاى متفاوت به تقسیمِ دوران رشد و تکامل انسان از کودکى تا کهولت پرداخته‏اند. برخى کارشناسان تعلیم و تربیت این مراحل را بدین‏گونه ذکر کرده‏اند:
1- مرحله شیرخوارگى از تولد تا تقریباً 2 سالگى.
2- مرحله دایگى یا پرستارى میان 2 تا 5 سالگى.
3- مرحله کودکستانى میان 5 تا 7 سالگى.
4- مرحله دبستانى میان 7 تا 12 سالگى (پایان کودکى).
5 - مرحله دبیرستانى (دوره اوّل) از 12 تا 15 سالگى (آغاز نوجوانى).
6- مرحله دبیرستانى (دوره دوم) از 15 تا 18 سالگى.
7- مرحله دانشگاهى از 18 تا 22 سالگى (جوانى).
8 - مرحله بعد از تحصیل، دوران تشکیل خانواده.(9)
در متون آموزه‏هاى اسلامى نیز مراحل رشد و تربیت انسان در ابعاد مختلف جسمانى و روحانى و مادى و معنوى مورد توجه قرار گرفته است. قرآن‏کریم مراحل آفرینش انسان را از نقطه آغازین خلقت او یعنى هنگامى که خاک به صورت گیاه درآید و به مواد غذایى و سپس خون و نطفه مبدل گردد تا هنگامى که در عالم جنین به صورت علقه و مضغه و... درآید و آماده افاضه روح شود، متذکر مى‏گردد که طى این مراحل، تربیت تکوینى الهى او را همراهى مى‏کند و پس از ولادت به بیان سه مرحله رشد، یعنى: «کودکى، جوانى و بزرگسالى» مى‏پردازد که در اینجا پاى مسئولیت تربیت انسان به میان مى‏آید: «هُوَالَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیوُخاً...»(10) اوست خداوندى که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه و آن‏گاه از علقه تا آن که به صورت کودکى درآورد تا به مرحله رشد برسید و رهسپار دوران پیرى شوید.
و در مناسبتى دیگر به بیان گرایش‏هاى طبیعى و غریزى انسان در مراحل مختلف رشد پرداخته و مى‏فرماید: «أِعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَیوةُ الدُّنیا لَعِبٌ وَ لَهوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُم وَ تَکاثُرٌ فِى الاموالِ وَالاوْلادِ...»(11) بدانید که زندگى دنیا، بازى، سرگرمى، آرایش، مفاخره و افزون طلبى در ثروت و فرزندان است.
اینها خصلتهاى طبیعى و غریزى انسان است که در نظام تربیت اسلامى تعدیل و هدایت مى‏شوند، و بدیهى است که در کنار اینها استعدادهاى متعالى و گرایشهاى معنوى است که شخصیت حقیقى انسان را تشکیل مى‏دهد و به شیوه متعال و هماهنگ در تربیت اسلامى مورد توجه است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: تربیت
برچسب‌ها: تربیت