آیات نازله در وصف على علیه السلام (2)
8ـ آیه قل كفى بالله شهیدا بینى و بینكم و من عنده علم الكتاب.(19)
كافران رسالت پیغمبر اكرم را انكار كرده و گفتند تو پیغمبر نیستى این آیه در پاسخ آنان به حضرتش نازل شد كه بگو (من براى رسالت خود دو شاهد دارم یكى) خدا است كه براى شهادت میان من و شما كافى است و دیگرى كسى است كه علم كتاب در نزد اوست. ثعلبى در تفسیر آیه مزبور مینویسد آن كه علم كتاب در نزد اوست على بن ابیطالب است. (20)
همچنین ابوسعید خدرى گوید از رسول خدا صلى الله علیه و آله پرسیدم آن كس كه علم كتاب در نزد اوست كیست؟ فرمود آن كس برادرم على بن ابیطالب است. (21)
شیخ سلیمان بلخى از ابن عباس نقل میكند كه گفت آن كه علم كتاب در نزد اوست على علیه السلام است زیرا او به تفسیر و تأویل و ناسخ و منسوخ آن عالم بود. (22)
9- آیه "افمن كان على بینة من ربه و یتلوه شاهد منه." (23)
آیا كسی كه (رسول خدا صلى الله علیه و آله براى صحت گفتار خود) حجتى (قرآن) از طرف پروردگار خود داشته و پشت سر او شاهد و گواهى از خود او باشد... .
در این آیه نیز مفسرین و مورخین عامه و خاصه نوشتهاند كه منظور از شاهد و گواهى از خود پیغمبر على علیه السلام است. (24)
ابراهیم بن محمد حموینى در كتاب فرائد السمطین از ابن عباس نقل میكند كه این آیه در شأن على علیهالسلام است و احدى با او در آن شریك نیست و خوارزمى هم در مناقب خود مینویسد كه عمرو عاص در نامهاى كه به معاویه نوشته بود اشاره به آیاتى در شأن على علیه السلام كرده بود كه از جمله آنها آیه مزبور بوده است. (25)
10- آیه الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون.(26)
كسانی كه اموالشان را در شب و روز و نهانى و آشكارا انفاق میكنند براى آنان در نزد پروردگارشان پاداشى است و آنان خوف و اندوهى ندارند.
خوارزمى و ثعلبى و مالكى و ابونعیم و دیگران از ابن عباس نقل كردهاند كه على علیه السلام چهار درهم داشت یكى را شب (در راه خدا) صدقه داد و یكى را روز و یكى را پنهانى و یكى را آشكارا آنگاه این آیه در باره او نازل گردید. (27)
11- آیه و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله.(28)
و از مردم كسى هست كه جان خود را میفروشد (بذل میكند) در راه به دست آوردن رضاى خدا.
ثعلبى در تفسیر خود از ابن عباس روایت میكند كه در شب هجرت پیغمبر صلى الله علیه و آله على علیهالسلام در فراش وى خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید. (29)
12- آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خیر البریة.(30)
كسانی كه ایمان آورده و اعمال نیكو انجام دادند آنان بهترین مردمند.
مقاتل بن سلیمان از ضحاك از ابن عباس نقل كرده است كه این آیه در شأن على علیه السلام و اهلبیت او نازل شده است. (31)
13ـ وقفوهم انهم مسئولون(32) ؛ آنها را نگهدارید كه مورد سؤال خواهند بود.
ابوسعید خدرى از پیغمبر صلى الله علیه و آله نقل میكند كه آنچه مورد سؤال خواهد بود ولایت على بن ابیطالب است. (33)
14ـ آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا. (34) كسانى كه ایمان آورده و عملهاى نیك انجام دادند به زودى خداوند دوستى آنها را در دلهاى مردم قرار میدهد.
گنجى شافعى از قول خوارزمى مینویسد كه على علیه السلام فرمود مردى مرا ملاقات كرد و گفت یا ابا الحسن بدان كه به خدا من ترا در راه خدا دوست دارم على علیه السلام فرمود من به رسول خدا صلى الله علیه و آله مراجعه كرده و سخن آن مرد را به او خبر دادم. پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود شاید در باره او احسان و نیكى نمودهاى،گفتم بخدا من در باره او احسانى نكردهام،رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود خدا را سپاس كه دلهاى مؤمنین را بدوستى تو واد داشته است آنگاه آیه بالا نازل شد. (35)
15ـ آیه و اعتصموا بحبل الله جمیعا. (36) و همگى بریسمان خدا چنگ زنید.
صاحب كتاب مناقب الفاخرة از عبدالله بن عباس روایت كرده است كه ما در خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله بودیم عربى آمد و عرض كرد یا رسول الله شنیدم كه میفرمودى اعتصموا بحبل الله حبل خدا كدام است كه به او تمسك جوئیم؟ رسول خدا صلى الله علیه و آله دست خود را بر دست على علیهالسلام زد و فرمود به این شخص تمسك جوئید كه این حبل المتین است. (37)
16ـ آیه انما انت منذر و لكل قوم هاد.(38) هر آینه تو بیم دهندهاى و براى هر قومى هدایت كنندهاى است. از طریق اهل سنت هفت حدیث نقل شده است كه مقصود از منذر پیغمبر صلى الله علیه و آله و از هادى على علیه السلام میباشد از جمله مالكى در فصول المهمه مینویسد كه چون آیه مزبور نازل شد رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: انا المنذر و على الهادى و بك یا على یهتدى المهتدون.
یعنى من انذار كنندهام و على هدایت كننده و به وسیله تو یا على هدایت یافتگان هدایت مىیابند. (39)
17ـ آیه و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد امنا و اجنبنى و بنى ان نعبد الاصنام.(40) زمانی كه ابراهیم (به درگاه خداى تعالى دعا كرد) و گفت پروردگارا این شهر را (مكه) محل امن قرار بده و من و فرزندانم را از بت پرستى دور گردان.
ابن مغازلى شافعى به سند خود از عبدالله بن مسعود نقل میكند كه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود دعاى ابراهیم كه عرض كرد پروردگارا من و فرزندانم را از بت پرستى دور گردان به من و على منتهى شد كه هیچ یك از ما هرگز به بت سجده نكردیم در نتیجه خداوند مرا نبى و على را وصى قرار داد. (41)
18ـ آیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائكة بعد ذلك ظهیر. (42)
البته خدا و جبرئیل و صالح مؤمنین یارى كننده او (پیغمبر صلى الله علیه و آله) هستند و فرشتگان پس از نصرت خدا پشتیبان اویند. مفسرین و علماى بزرگ اهل سنت نوشتهاند كه پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود در آیه مزبور منظور از صالح المؤمنین على بن ابیطالب است. (43)
19ـ آیه لا یستوى اصحاب النار و اصحاب الجنة اصحاب الجنة هم الفائزون. (44) یعنى دوزخیان با بهشتیان برابر نیستند اصحاب بهشت آنانند كه رستگار هستند.
موفق بن احمد به سند خود از جابر روایت كرده است كه گفت ما در خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله بودیم كه على علیه السلام داخل شد رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود قسم به آن كه جان من در دست اوست كه این مرد و شیعهاش در روز قیامت رستگارانند. (45)
20ـ آیه و تعیها اذن واعیة. (46) و نگهدارد، آن پند را گوش نگاهدارنده.
طبرى و سیوطى در تفسیر خودشان نوشتهاند كه وقتى آیه مزبور نازل شد پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله عرض كرد خدایا آن گوش را گوش على قرار بده و على علیه السلام فرمود از آنگاه چیزى نشنیدم كه فراموش كرده باشم. (47)
21ـ آیه افمن كان مؤمنا كمن كان فاسقا لا یستون. (48) آیا كسى كه مؤمن است مانند كسى است كه فاسق است (این دو) در نزد خدا یكسان نیستند.
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه و ابن كثیر در تفسیر خود و خطیب بغدادى در تاریخ بغداد و دیگران نوشتهاند كه ولید بن عقبه در مقام مفاخره به على علیه السلام گفت من از تو زبانم گویاتر و نیزهام تیزتر و در جنگ شجاعترم! على علیه السلام فرمود ساكت شو اى فاسق. آنگاه خدا به تصدیق كلام آن حضرت آیه مزبور را نازل فرمود. (49)
22ـ القیا فى جهنم كل كفار عنید. (50) بیفكنید در دوزخ هر ناسپاس ستیزه جو را.
حاكم حسكانى در شواهد التنزیل به سند خود از ابوسعید خدرى نقل میكند كه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود چون روز قیامت شود خداى تعالى به من و على میفرماید هر كس دشمن شما است او را در آتش بیفكنید و هر كه دوست شما است او را داخل بهشت گردانید و اینست فرموده خداى تعالى القیا فى جهنم كل كفار عنید. (51)
23ـ آیه و اركعوا مع الراكعین.(52) و ركوع كنید با ركوع كنندگان. موفق بن احمد و ابو نعیم اصفهانى به اسناد خود از ابن عباس نقل كردهاند كه این آیه در خصوص پیغمبر صلى الله علیه و آله و على علیه السلام نازل شده و آنها اول كسى بودند كه نماز گزاردند و ركوع كردند. (53)
24ـ آیه ثم لتسألن یومئذ عن النعیم.(54) آنگاه در آن روز از نعمتها پرسیده شوند.
ابو نعیم و حاكم حسكانى به سند خود از حضرت صادق علیه السلام نقل كردهاند كه فرمود مقصود از نعیم در این آیه ولایت امیرالمؤمنین و ما است كه از آن پرسیده خواهد شد. (55)
25ـ آیه سأل سائل بعذاب واقع.(56) خواست سؤال كنندهاى عذابى را كه واقع شد.
ثعلبى و ابن صباغ و دیگران نوشتهاند كه چون در روز 18 ذیحجه رسول خدا صلى الله علیه و آله على علیه السلام را به جانشینى خود منصوب نموده و فرمود من كنت مولاه فهذا على مولاه. حارث بن نعمان پس از شنیدن این خبر خدمت آن حضرت آمد و گفت ما را به شهادت یگانگى خدا و نبوت خود از جانب خدا امر كردى قبول نمودیم و سپس به نماز و زكوة و حج و جهاد و روزه دستور دادى پذیرفتیم به اینها قناعت نكردى در آخر كار این جوان را كه پسر عموى تست به ولایت نصب كردى آیا این كار از جانب تست یا به دستور خدا است؟ رسول اكرم فرمود قسم به خدائى كه جز او خدائى نیست كه این امر به دستور خدا است حارث بن نعمان در حالی كه به سوى ناقه خود میرفت گفت خدایا اگر این مطلب صحیح است بر ما از آسمان سنگ بفرست یا به عذابى دردناك معذب گردان هنوز به ناقهاش نرسیده بود كه سنگى از آسمان بر سرش افتاد و فورا هلاكش نمود آنگاه این آیه نازل شد كه سأل سائل بعذاب واقع. (57)
آیاتى كه در باره ولایت و فضائل على علیه السلام نازل شده خیلى بیش از اینها است و ما براى نمونه فقط به 25 آیه از آنها اشاره نمودیم و به طوری كه مفسرین و محدثین نوشتهاند متجاوز از سیصد آیه در باره امامت و مناقب آن حضرت در قرآن وجود دارد چنانكه گنجى شافعى و ثعلبى به سند خود از ابن عباس نقل كردهاند كه نزلت فى على بن ابى طالب اكثر من ثلاثمائة آیة. (58)
پىنوشتها:
(19) سوره رعد، آیه 43.
(20) غایة المرام، باب 126.
(21) شواهد التنزیل، جلد 1، ص 307.
(22) ینابیع المودة، ص 104.
(23) سوره هود آیه 17.
(24) تفسیر ابو الفتوح رازى/ ینابیع المودة، ص 99.
(25) غایة المرام، باب 128.
(26) سوره بقره، آیه 274.
(27) مناقب ابن مغازلى، ص 280/ ذخائر العقبى، ص 88.
(28) سوره بقره آیه 207.
(29) ینابیع المودة، ص 92/ كفایة الطالب، ص 239.
(30) سوره بینة آیه 8 .
(31) غایة المرام، باب 94، حدیث 9.
(32) سوره الصافات آیه 24.
(33) شواهد التنزیل، جلد 1، ص 107/ صواعق المحرقه، ص 89 .
(34) سوره مریم آیه 96.
(35) كفایة الطالب، ص 249/ مناقب خوارزمى، ص 188/ الغدیر، جلد 2، ص 56 .
(36) سوره آل عمران، آیه 103.
(37) كفایة الخصام، ص 343 .
(38) سوره رعد آیه 7 .
(39) فصول المهمه، ص 122 .
(40) سوره ابراهیم، آیه 35 .
(41) مناقب ابن مغازلى، ص 276 .
(42) سوره تحریم آیه 4 .
(43) شواهد التنزیل، جلد 2، ص 255/ صواعق محرقه، ص 144.
(44) سوره حشر آیه 20.
(45) كفایة الخصام، ص 422 .
(46) سوره الحاقة، آیه 12.
(47) مناقب ابن مغازلى، ص 265 .
(48) سوره سجده آیه 18.
(49) غایة المرام، باب 152/ مناقب ابن مغازلى، ص 324 .
(50) سوره ق آیه 24 .
(51) شواهد التنزیل، جلد 2، ص 190 .
(52) سوره بقره، آیه 43 .
(53) غایة المرام، باب 176 .
(54) سوره تكاثر آیه 8 .
(55) غایة المرام، باب 48 / شواهد التنزیل، جلد 2، ص 368 .
(56) سوره معارج، آیه 1 .
(57) فصول المهمه، ص 26/ كفایة الخصام، ص 488 .
(58) كفایة الطالب، ص 231/ صواعق محرقه، ص 76/ ینابیع المودة، ص 126.
نظرات شما عزیزان: