لشگرکشی های سلجوقی ها
همان طور که ذکر نمودیم تمایل به جنگ و غارت در خون و ذات این قوم بود به همین دلیل، تاریخ حکمرانی این سلسله مملو از جنگ های بی رحمانه ی نظامی با سایر ملت ها و ویرانی بود.
بنیانگذار این سلسله یعنی طغرل بیک، ابتدا با لشگرکشی هایش، خراسان، گرگان، طبرستان و آذربایجان را تصرف کرد و سپس به خارج از مرزها رفت و بغداد را تسخیر کرد. سپس با دختر خلیفه ی بغداد ازدواج کرد تا با این پیوند، موقعیت حکومت خود را مستحکم تر کند.
حکومت سلجوقیان با آلب ارسلان
پس از مرگ طغرل بیک، حاکمیت این سلسله به پسر چغری بیک یا همان برادر زاده ی طغرل بیک یعنی آلب ارسلان رسید. آلب ارسلان نیز مردی جنگجو بود و اکثر عمر او با جنگ علیه عیسویان، سپری شد. وی در همان ابتدای پادشاهی خود به قصد گسترش اسلام، جنبشی را به نام جهاد و جنگ علیه کشورهای ارمنستان و گرجستان به راه انداخت و موفق شد بر این سرزمین ها غالب شود.
بعد از اتمام این جنگ، بر علیه بیزانس جنگید چرا که با حمله ی امپراطوری روم یعنی ارمانیوس دیوجانوس مواجه شد. آلب ارسلان موفق شد در نبرد ملازگرد نیز، رومیان را شکست دهد و حتی امپراطور آن ها را دستگیر کند. بسیاری از مورخان این جنگ را شروع اشغال های بیت المقدس و جنگ های صلیبی می دانند. وی زمانی که در حال لشگرکشی به سوی سمرقند بود به دست اسیر خود به نام یوسف الخوارزمی، به سختی زخمی شد و چهار روز بعد از آن، درگذشت.
سلسه سلجوقیان در ایران
ملکشاه سومین پادشاه سلجوقی ها
ملکشاه، پسر آلب ارسلان بود که پس از مرگ پسرش، با کمک خواجه نظام الملک، وزیر ایرانی اش، موفق شد سلطنت را به دست بگیرد. او ابتدا عموی خود را کشت و کرمان را تحت کنترل خود درآورد.
خواجه نظام الملک، مرد دانایی بود و ملکشاه با استفاده از دانایی و فراست او، موفق شد بر رقیبان خود خصوصا شاهزاده های سلجوقی پیروز شود، شهرهایی در خارج از مرزها همچون، دمشق، انطاکیه، حلب و سمرقند را تسخیر کند و سرزمین های تحت سلطه ی سلجوقیان را گسترش دهد.
او حتی شهرهایی همچون اورشلیم، فاطمیون مصر و روم شرقی را بازپس گرفت. از دیگر کشورهای تحت تصرف او می توان به عراق عرب، ارمنستان، گرجستان، شام و آسیای صغیر اشاره کرد. مهم ترین میراثی که از ملکشاه به یادگار ماند تقویم جلالی است که توسط جمعی از ریاضی دانان آن دوره و به سرپرستی عمر خیام، تنظیم و انجام گرفت.
وی عاشق هنر علم و ادبیات بود به همین دلیل، از دوران سلطنت او، مساجد باشکوهی در اصفهان که پایتخت او بود به یادگار مانده است. در دوره ی سلطنت وی، صلح داخلی و مذهبی حاکم بود. ملکشاه، اغلب اوقات مشغول شکار و خوش گذرانی بود و اکثر کارها و امور پادشاهی را به وزیرش واگذار کرده بود. پس از اینکه وزیر خود، خواجه نظام الملک را برکنار کرد و تاج الملک قمی را به جای او انتخاب کرد حکومتش رو به زوال رفت.
خواجه نظام الملک، در سال 485 هجری در نهاوند، کشته شد. برخی می گونید او به دست ابوطاهر اوانی که یک اسماعیلی بود کشته شد و برخی از روایات هم می گویند او به دست یکی از غلامان خود که توسط کنیز ترکان خاتون (همسر زیبای ملکشاه) تحریک شده بود کشته شد. عاقبت، ملکشاه نیز 35 روز بعد از مرگ خواجه نظام الملک، زمانی که در بغداد، مهمان خلیفه ی عباسی بود زردی می گیرد و می میرد.
نظرات شما عزیزان: