اشاره:
آنچه در پیش رو دارد متن سخنان استاد عظیم الشأن علامه سید مرتضی عسکری است که برای مجله مبلغان ایراد گردیده و پس از ویرایش در حد مقدور مستند سازی شده است. این نوشته حاوی نکاتی ظریف از تاریخ اسلام و شخصیت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. امید آن که با تبلیغ لطایف و ظرایف زندگی امیر المؤمنین گامی در جهت معرفی این اسوه معنویت برداشته شود.
کمال شریعت
شریعت اسلام که از حضرت آدم تا حضرت نبی خاتم صلی الله علیه و آله بر پیامبران الهی علیهم السلام نازل شده تا آن را به مردم ابلاغ کنند، در عصر نبی خاتم صلی الله علیه و آله و بعد از تعیین علی بن ابی طالب علیه السلام در حجة الوداع و در غدیر خم کامل شد. «الیوم اکملتُ لکم دینکم و اتممتُ علیکم نعمتی و رضیتُ لکم الاسلام دینا؛(1) امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم.»
پرورش یافته پیامبر صلی الله علیه و آله
حضرت علی علیه السلام از سلاله اسماعیل و فرزند ابوطالب است و از لحاظ حسب، پرورش یافته خاتم الانبیاء بوده است. وی در زمان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله ، چون سایه برای او بود. به خواست خداوند، علی علیه السلام در دامان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرورش یافت.
حضرت ابوطالب همانند پدرانش حاجیان و زائران خانه خدا را مهمانی می کرد. او و اجدادش دو کار انجام می دادند:
1- در مکه جز چاه زمزم چاه دیگری نبود. آن ها در طول سال آب می کشیدند و در حوض های چرمی که در راه حجاج قرار داشت می ریختند و در موسم حج مقداری مویز نیز در آن ها می ریختند و مردم را سیراب می کردند.
2- گاهی شترانی را در راه حجاج ذبح می کردند تا حجاج آن ها را بریان کرده از آن تناول کنند.
از آنجا که در آمد اهل مکه از تجارت بود، هاشم به فرزندانش آموخته بود که برای تجارت در تابستان به ایران و شام بروند و در زمستان به یمن و آفریقا سفر کنند. ابوطالب دو سال نتوانست تجارت کند و به همین دلیل فقیر شد. در این زمان قحطی شدیدی در مکه پیش آمد؛ به حدی که مردم به صورت خانوادگی از مکه بیرون می رفتند تا اعضای هر خانوار که می میرند توسط بقیه اعضای خانواده دفن شوند. در این شرایط از بنی هاشم دو تن از موقعیت خوبی برخوردار بودند: یکی پیامبر اسلام که به واسطه ازدواج با حضرت خدیجه علیهاالسلام ثروتمند شده بود و دیگری عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله که او نیز از دارایی برخوردار بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نزد عموی خود، عباس، آمد و از او خواست تا با کمک یکدیگر از نان خورهای ابوطالب بکاهند. هر دو نزد ابوطالب رفتند و گفتند: «ما حاضریم هر کدام از فرزندانت را که صلاح بدانی نزد خود ببریم. ابوطالب گفت: «لو ترکتم لی عقیلاً فاصنعوا ماشئتم؛اگر عقیل را برای من بگذارید [مانعی نداردو] هر چه خواستید انجام دهید.»
از این عبارت معلوم می شود که عقیل بزرگ و کارآمد بوده است. عباس، جعفر را و پیامبر اکرم، علی علیه السلام را با خود بردند(2)
هم راز وحی
علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: «و لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم، لیله و نهاره و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه عَلَما و یأمرنی بالاقتداء به؛(3) و خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگانش را زمانی که پیامبر از شیر گرفته شده بود همنشین او کرد که او را در شب و روز به بزرگورای ها و خوهای نیکوی جهان سیر دهد و من مانند رفتن بچه شتر پی مادرش، پی او می رفتم و هر روز از خوهای خود پرچمی می افراشت و پیروی از آن را به من امر می کرد.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سالی یک ماه در غار حراء اعتکاف می کرد. این اعتکاف قبل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز سابقه داشت و عبدالمطلب نیز چنین اعتکافی داشته است. در زمان اعتکاف پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام برای پیامبر صلی الله علیه و آله ، آب و غذا به غار می برد و حاجات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را برآورده می ساخت. حضرت می فرماید: «در زمان اولین وحیی که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد: «اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم...»(4) همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودم. با نزول وحی ناله ای شنیدم. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال کردم این ناله چیست؟ فرمود: هذا الشیطان ئیس من عبادتی؛ این ناله شیطان است که از عبادت من مأیوس شد. انت تسمع ما اسمع وتری ما اری لکنک لست بنبی و انت وصی؛ تو آنچه را من می شنوم می شنوی وآن چه را من می بینم می بینی ولی تو نبی نیستی، بلکه وصی هستی.»(5)
اولین نماز جماعت
پس از نزول اولین آیات وحی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از غار حراء به منزل آمد و جبرئیل امین در همان روز، نماز را برای پیامبر آورد و نحوه وضو گرفتن و نماز خواندن را به وی آموخت. اولین نماز جماعت را پیامبر و علی و خدیجه خواندند.
طبری امام مورخین مکتب خلفا در تاریخش می نویسد: «یحیی بن عفیف کندی می گوید: «برای حج به مکه آمدم و میهمان عباس بودم (خانه عباس عموی پیامبر مشرف به خانه خدا بود.) وسط های روز دیدم مردی آمد و به آسمان نگاه می کرد. (6) مقابل خانه خدا ایستاد. دست راستش جوانی خردسال و پشت سرش زنی بود. او خم شد آن ها نیز خم شدند، او به زمین افتاد آن ها نیز به زمین افتادند. تعجب کردم. وقتی که عباس آمد ماجرا را برای او نقل کردم، گفت: «دانستی آن ها که بودند؟» گفتم: نه. گفت: «آن که جلو بود، پسر برادرم محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله است. او می گوید: از آسمان به او وحی می شود؛ آن که در جانب راستش ایستاده بود، علی بود و آن که پشت سرش بود، خدیجه، زوجه پسر برادرم محمد، است. من در روی زمین کسی را غیر از این سه نفر بر این دین نمی دانم.» (7)
نظرات شما عزیزان: