نهضت ملی شدن نفت
آیت الله کاشانی، نماینده مردم تهران در مجلس شانزدهم و از علمای مبارز و مبرز، در تاریخ معاصر ایران، نامی آشنا و تحسین برانگیز است . وی در مجلس یاد شده رهبری جناح مذهبی را برعهده گرفت و ضمن ائتلاف با جبهه ملی، زمینه را برای ملی شدن صنعت نفت هموار ساخت . نهضت ملی نفت ایران، از مهمترین تقاطع های ائتلاف میان رهبران مذهبی و ملی در تاریخ معاصر است . مصدق، محور تجمع نیروهای ملی شد و آیت الله کاشانی توانست نظر مساعد علما و توده های مردم را به این امر مهم جلب کند . با حضور آیت الله کاشانی در کانون رهبری نهضت، فداییان اسلام نیز در مراحل اولیه به این جنبش اصلاحی پیوستند و رشادتهای آنان، اراده مخالفان ملی شدن نفت را سست کرد . برآیند این ائتلاف و همدلی، صدارت دکتر محمد مصدق و پیشبرد اهداف نهضت ایرانیان به سوی استقلال و آزادی بود . دکتر مصدق پس از برعهده گرفتن مقام نخست وزیری، بر مطالبات خود و نهضت ملی ایران افزود و از جمله پست وزارت جنگ را نیز خواستار شد . شاه با این درخواست موافقت نکرد و مصدق بی درنگ استعفای خود را نوشت . محمدرضا، با استفاده از این موقعیت، احمد قوام را به نخست وزیری گمارد . قوام در نخستین اطلاعیه خود با لحنی شدید به دخالت دین در سیاست اعتراض کرد و خواستار واگذاری امور به سیاستمداران دولتی شد . آیت الله کاشانی که همه آرزوهای خود و ملت را بر باد رفته، می دید، از مردم خواست که به حمایت از مصدق به خیابانها بیایند و خود نیز طی نامه ای به علا و خطاب به شاه نوشت: " ... اگر در بازگشت دولت دکتر مصدق تا فردا اقدام نفرمایید، دهانه تیز انقلاب را با جلوداری شخص خودم متوجه دربار خواهم کرد ... " . 34
چنین شد که واقعه سی ام تیر 1331، صفحه ای رنگین به تاریخچه انقلاب مردم ایران افزود . د ر این روز مردم تهران و برخی شهرهای دور و نزدیک به حمایت از نخست وزیر ملی خود برخاستند و این جنبش ملی - مذهبی به اشارت و هدایت آیت الله کاشانی، مسیر خود را تا بازگرداندن مصدق به پست نخست وزیری ادامه داد . تا اینکه در بیست و نهمین روز اسفند سال 1329 صنعت نفت ایران، ملی اعلام شد و این روز در تاریخ ایران جاودانه گردید .
مع الاسف دیری نپایید که جبهه ائتلاف به فاجعه اختلاف گرایید و مردم ایران که به تازگی طعم شیرین اتحاد و همدلی را چشیده و در سایه وحدت و یکپارچگی نفت خویش را از چنگ استعمار بیرون آورده بودند، شاهد رویارویی توسعه یافته میان رهبران خود شدند . بررسی علل این اختلاف و عوامل شکست نهضت ملی شدن نفت، از حوصله این نوشتار بیرون است . سرانجام در 28 مرداد 1332، کودتای آمریکایی در ایران، ناقوس مرگ نهضت مردم ایران را به صدا درآورد و برای 25 سال دیگر، شاه را بر جان و مال ایرانیان مسلط گرداند .
از مجموعه پیامها و برخی سخنان پراکنده امام در آن ایام و پس از آن، چنین بر می آید که وی از ابتدا ناپایداری ائتلاف پیش آمده را می دیدند و بدان دل نبسته بودند . در قم، از میان مراجع، تنها امام خمینی و آیت الله العظمی خوانساری، رهبری ها و اقدامات کاشانی را پشتیبانی می کردند و از سوی زعیم مقتدر حوزه، آیت الله بروجردی، تایید و یا صحه ای بر رهبری نهضت نهاده نشد .
امام خمینی نیز بارها نارضایتی خود را از شیوه مبارزات آن دوره اعلام کرده و به غیردینی بودن نهضت نفت اشاره داشته اند:
در قضیه ملی کردن صنعت نفت هم، چون اسلامی نبود، ملی تنها بود، به اسلام کاری نداشتند و از این جهت نتوانستند کاری انجام بدهند . 35
در جایی دیگر، دردمندانه درباره آیة الله کاشانی می فرمایند:
ما در زمان خودمان هم آقای کاشانی را دیدیم . آقای کاشانی از جوانی در نجف بودند و یک روحانی مبارز بودند ... در ایران هم که آمدند، تمام زندگیشان صرف همین معنا شد و من از نزدیک ایشان را می شناختم ... [آنها] دیدند که اگر چنانچه یک روحانی در میدان باشد، لابد اسلام را در کار می آورد; این حتمی است و همین طور هم بود . از این جهت شروع کردند به جوسازی ... من خودم در یک مجلسی بودم که مرحوم کاشانی وارد شد در آن مجلس، مجلس روضه بود، هیچ کس پا نشد، من پا شدم و یکی از علمای تهران که الان هم هستند و من جا دادم به ایشان . این جو را درست کرده بودند برای آقای کاشانی که دیگر از منزلش نمی توانست بیرون بیاید . در یک اتاقی محبوس بود در منزلش; طوری که نمی توانست بیرون بیاید . چند دفعه هم گرفتند چه کردند، آنجا هم شکست دادند، مسلمین را شکست دادند . 36
امام خمینی به حتم از مدافعان مهم نهضت نفت در حوزه به شمار می رفت . حمایت از اقدامات کاشانی و تلاشهای پیگیر ایشان برای رهایی فداییان اسلام از زندان و اعدام، تا آنجا بود که برای موقعیت علمی و حوزوی وی خطرآفرین شد و یکی از موارد اختلاف میان ایشان و آیت الله بروجردی محسوب می شود .
نظرات شما عزیزان: