چند نکته و پیام تفسيری از آيه 3 سوره بقره:
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّارَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ
ترجمه
(متّقین) كسانى هستند كه به غیب ایمان دارند و نماز را به پاى مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهایم، انفاق مىكنند.
نکته ها
قرآن، هستى را به دو بخش تقسیم مى كند: عالم غیب(115) و عالم شهود.
متّقین به كلّ هستى ایمان دارند، ولى دیگران تنها آنچه را قبول مىكنند كه برایشان محسوس باشد. حتّى توقّع دارند كه خدا را با چشم ببینند و چون نمىبینند، به او ایمان نمىآورند. چنانكه برخى به حضرت موسى گفتند: «لن نؤمن لك حتّى نَرى اللّه جهرة»(116) ما هرگز به تو ایمان نمىآوریم، مگر آنكه خداوند را آشكارا مشاهده كنیم.
این افراد درباره ى قیامت نیز مى گویند: «ما هى الاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلكنا الاّ الدّهر»(117) جز این دنیا كه ما در آن زندگى مى كنیم، جهان دیگرى نیست، مىمیریم و زنده مىشویم و این روزگار است كه ما را از بین مىبرد.
چنین افرادى هنوز از مدار حیوانات نگذشته اند و راه شناخت را منحصر به محسوسات مىدانند و مىخواهند همه چیز را از طریق حواسّ درك كنند.
متّقین نسبت به جهان غیب ایمان دارند، كه برتر از علم و فراتر از آن است. در درونِ ایمان، عشق، علاقه، تعظیم، تقدیس و ارتباط نهفته است، ولى در علم، این مسائل نیست.
_____________________
115) غیب به خداوند متعال، فرشتگان، معاد و حضرت مهدى علیه السلام اطلاق شده است.
116) بقره، 55.
117) جاثیه، 24.
پيام ها
1- ایمان، از عمل جدا نیست. در كنار ایمان به غیب، وظایف و تكالیف عملى مؤمن بازگو شده است. «یؤمنون... یقیمون... ینفقون»
2- اساسىترین اصل در جهانبینى الهى آن است كه هستى، منحصر به محسوسات نیست. «یؤمنون بالغیب»
3- پس از اصل ایمان، اقامه ى نماز و انفاق از مهمترین اعمال است. «یؤمنون... یقیمون... ینفقون» (در جامعهى الهى كه حركت وسیر الى اللّه دارد، اضطرابها و ناهنجارىهاى روحى و روانى و كمبودهاى معنوى، با نماز تقویت و درمان مىیابد و خلأهاى اقتصادى و نابسامانىهاى ناشى از آن، با انفاق پر و مرتفع مىگردد.)
4- برگزارى نماز، باید مستمر باشد نه موسمى و مقطعى. «یقیمون الصّلاة» (فعل مضارع بر استمرار و دوام دلالت دارد.)
5 - در انفاق نیز باید میانهرو باشیم.(118) «ممّا رزقناهم»
6- از هرچه خداوند عطا كرده (علم، آبرو، ثروت، هنر و...) به دیگران انفاق كنیم. «ممّا رزقناهم ینفقون»(119) امام صادقعلیه السلام مىفرماید: از آنچه به آنان تعلیم دادهایم در جامعه نشر مىدهند.(120)
7- انفاق باید از مال حلال باشد، چون خداوند رزق(121) هر كس را از حلال مقدّر مىكند. «رزقناهم»
8 - اگر باور كنیم آنچه داریم از خداست، با انفاق كردن مغرور نمىشویم. بهتر مىتوانیم قسمتى از آن را انفاق كنیم. «ممّا رزقناهم»
________________
118) ممّا»، (مِن ما) است و یكى از معانى «مِن» بعض است. یعنى بعضى از آنچه روزى كردهایم - نه همه را - انفاق مىكنند.
119) در اینگونه موارد كلمه «ما» به معناى هر چیز است.
120) بحار، ج 2، ص 17.
121) رزق»، به نعمت دائمى كه براى ادامهى حیات طبق احتیاج داده مىشود، اطلاق مىگردد و قید تداوم و به اندازهى احتیاج، آن را از مفاهیمِ احسان، اعطاء، نصیب، اِنعام و حظّ، جدا مىكند. التحقیق فى كلماتالقرآن، ج4، ص 114.
منبع: تفسير نور / حجة الاسلام محسن قرائتى / تفسير ذيل آيه 3 سوره بقره
نظرات شما عزیزان: