علی (علیهالسلام) از زبان شاگردان
شاگردان امام علی (علیهالسلام) و بهرهمندان مکتب آن حضرت نیز دربارهٴ شخصیت علمی و عملی وی بسیار سخن گفتهاند.
مرحوم ثقة الاسلام کلینی (رحمهالله) از شاگردان برومند مکتب این حکیم الهی است که از مفاخر جهان تشیّع به شمار میرود و کتاب ارزشمند «کافی» او در اصول دین و فروع دین، از کتابهایی است که در عِداد کتب معصومان (علیهمالسلام) قلمداد میشود؛ چون ایشان کلام معصومان را در «کافی» جمعآوری کرده است.
کلینی (رحمهالله) در کتاب کافی، خطبهٴ توحید را از امیر مؤمنان (علیهالسلام) نقل میکند که حاوی معارفی بلند است. حضرت علی(علیهالسلام) وقتی مردم را به نبرد با معاویه دعوت میکند، پیش از آن که با آنان سخن بگوید، با خالق خود سخن میگوید و نخست از حمد و ثنا، وصف، شناخت و شناساندن خداوند متعال، که
حکمت نظری است، کلام به میان میآورد:
«الحمد لله الواحد الأحد الصمد المنفرد الّذى لا من شىء کان ولا من شىءٍ خلق ما کان».
و در پایان خطبهٴ مزبور میفرماید:
بذلک أصف ربّى فلا إله إلّا الله من عظیم ما أعظمه ومن جلیل ما أجلّه ومن عزیز ما أعزّه وتعالی عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً.۱۵
مرحوم کلینی (رحمهالله) پس از نقل پایان خطبه میفرماید: این خطبه از خطبههای مشهور آن حضرت است؛ تا حدی که در میان عامه نیز شهرت دارد. اگر کسی اهل اندیشه و تدبّر در مسائل توحیدی باشد، کافی است پیرامون این خطبه بیندیشد که مسائل عمیق توحیدی را در بردارد:
وهذه الخطبة من مشهورات خُطبه (علیهالسلام) حتّی لقد ابتذلها العامّة وهى کافیة لمن
طلب علم التوحید إذا تدبّرها وفهم بما فیها. ۱۶
آنگاه میفرماید: اگر تمام جن و انس و خردمندان همهٴ جوامع بشری، گردهم آیند و در بین این جوامع، پیامبری نباشد و این اندیشمندان، که تنها از راههای عادی به مقام علمی رسیدهاند، بخواهند دربارهٴ توحید خداوند سخن بگویند، هرگز نمیتوانند مانند علی بن ابی طالب (علیهالسلام) سخن بگویند:
فلو اجتمع ألسنة الجنّ والإنس لیس فیها لسان نبىٍّ علی أن یُبیّنوا التوحیدَ بمثل ما أتی به بأبی وأمى ما قَدَرُوا علیه ولولا إبانته صلوات الله علیه ما علم الناسُ کیف یسلکون سبیل التوحید.۱۷
این ادعای کلینی (رحمهالله) تقریباً نوعی تحدّی همگانی است؛ شبیه همان بیانی که خداوند دربارهٴ قرآن کریم
فرموده است: ﴿قل لئن اجتمعت الجنّ والإنس علی أن یأتوا بمثل هذا القران لا یأتون بِمثْله ولو کان بعضهم لبعضٍ ظهیراً﴾۱۸؛ بگو اگر تمام جنّ و انس، گردهم آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، هرگز نمیتوانند، گرچه پشتیبان یکدیگر باشند.
نمونهٴ دیگری از بهرهمندان مکتب پر بار علوی نقل می کنیم تا روشن شود که بزرگان علم دربارهٴ احاطهٴ حکیمانهٴ حضرت امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) چه میگویند.
در نهجالبلاغه خطبهای است که اینگونه آغاز میشود: «یا له مراماً ما أبعده وزوراً ما أغفله و خطراً ما أفظعه»؛ وه! که چه مقصد بسیار دور و چه زیارت کنندگان بیخبر و چه کاری دشوار و مرگبار!
و در پایان آن چنین میفرماید: «إن للموت لغَمراتٍ هى أفظع من أن تُستغرَق بصفةٍ أو تَعتدل علی عقول أهل الدّنیا»؛ مرگ آنچنان بر هستی انسان مسلّط میشود و او را فرا میگیرد که وصف پذیر نیست، عقول
دانشمندان، توان آن را ندارد که پدیدهٴ مرگ را به درستی تشریح کنند!
یکی از جملههای بلند خطبه مزبور این است که میفرماید: «لا یَتعارفون لِلیلٍ صباحاً ولا لِنهارٍ مساءً أىّ الجدیدَیْن ظَعنوا فیه کان علیهم سرمداً»۱۹؛ اینان خواه در شب سفر کنند و در سفر شب بمیرند، یا در روز مسافرت کنند و روزْ رخت بر بندند، سرمدی خواهند شد.
این جمله از غرر جملههای نهجالبلاغه است و شارحان نیز در تشریح این جمله کوششها کردهاند ولی بسیاری از آنان به عمق این جملهٴ امام علی (علیهالسلام) ره نیافتهاند.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این خطبه میگوید:
این خطبه از عمقی عجیب برخوردار است و حاوی الفاظی بلیغ، مشکل و فصیح
است که اگر کسی این فصل از نهجالبلاغه را بررسی کند، خواهد فهمید که آنچه معاویه گفته است که: «کسی جز علی فصاحت را برای قریش بنیانگذاری نکرد» صحیح گفته است، اگر تمام فصحای عرب در جایی جمع باشند و این خطبه بر آنان قرائت شود شایسته است همگی به خاک افتاده، سجده کنند! همانگونه که شعرا برای قول عدی بن رقاع سجده کردند و در جواب اعتراض عدهای گفتند: ما جایگاههای سجده در شعر را میشناسیم، همانگونه که شما جایگاههای سجده در قرآن را میشناسید.۲۰
همان طور که قرآن سورههایی دارد و در آن آیاتی است که اگر خوانده شود باید سجده کرد، علی بن ابی طالب (علیهالسلام) نیز خطبههایی دارد (که یکی از آنها همین
خطبه است.) اگر آن را برای خردمندان فصیح و بلیغ و کارشناسان فصاحت و بلاغت بخوانند، آنان باید سجده کنند!.
این نکته در حضور درس استاد، علامهٴ طباطبایی (قدسسره) مطرح شد که چگونه ابن ابی الحدید چنین تعبیر بلندی دارد. استاد (رحمهالله) فرمود: ابن ابی الحدید گزاف نگفته است؛ زیرا سجده برای کلام خداست؛ همان محتوای قرآنی است که به صورت خطبههای علی (علیهالسلام) درآمده است، سجده در حقیقت برای کلام خداوند است، نه برای کلام مخلوق او.
ابن ابی الحدید در ادامه میگوید:
أُقسم بِمَن تُقسِم الأُمَم کُلُّها به لَقَد قرأت هذه الخطبة منذ خمسین سَنةٍ إلی الآن أکثر من ألف مرّة ما قرأتها قطّ إلاّ و أحْدثتْ عندى روعةً وخوفاً وعِظَةً….
قسم یاد میکنم به آن مبدئی که همهٴ امّتها بدان سوگند یاد میکنند که من این خطبه را از پنجاه سال پیش تاکنون، بیش از هزار بار خواندهام و هر بار که میخواندم برایم
تازگی داشت و مطلب جدید و موعظهای تازه در قلبم پدید میآورد.۲۱
یکی از حُکمای بنام اسلام، بوعلی سینا (رحمهالله) است. این حکیم متألّه رسالهای در معراج نوشته و در آن بیانی را که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرمؤمنان (علیهالسلام) دربارهٴ عقل و فراگیری علم عقلی فرموده است نقل میکند و از علی (علیهالسلام) چنین یاد میکند:
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی بن ابی طالب (علیهالسلام) که در بین یاران پیامبر همانند عقل در بین حواسّ بود ، چنین فرمود: «یا على إذا تَقرّب الناس إلی الله بأنواعِ البِرّ، تقرّب إلیه أنت بِالعقل، تَسبقهم». ۲۲
یا علی! آنگاه که مردم با انجام انواع کارهای نیک به خدا تقرّب می جویند،
تو با عقل به خدا تقرّب جوی، بر ایشان پیشی می گیری.
این بیان ابن سینا در رسالهٴ «معراجیه» به زبان فارسی و به همین تعبیر آورده شده و در حاشیهٴ کتاب شفای ابن سینا، بعضی از حاشیه نویسان ترجمهاش را آورده و گفتهاند:
علی بن ابی طالب (علیهالسلام) در بین دیگر صحابهٴ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند معقول در میان محسوس بود: «کَالْمعقول بِیْن المحْسوس». او عقل است و دیگران حسّ، حواس به عقل نیازمندند و عقل رهبر آنهاست؛ علی رهبر صحابه است و صحابه به او نیازمندند.
پاورقی ها :
۱ ـ همان، خطبهٴ ۳/
۲ ـ همان، حکمت ۷۷/
۳ ـ سورهٴ حدید، آیهٴ ۲۰/
۴ ـ سورهٴ جاثیه، آیات ۳ ۴/
۵ ـ سورهٴ ذاریات، آیات ۰۲ ۲۱/
۶ ـ سورهٴ آل عمران، آیهٴ ۱۹۰/
۷ ـ نهج البلاغه، خطبهٴ ۱۵۱/
۸ ـ همان، خطبه ۱۰۹/
۹ ـ همان، خطبه ۸۷/
۱۰ ـ سورهٴ حدید، آیهٴ ۲۰/
۱۱ ـ سورهٴ آل عمران، آیهٴ ۱۴/
۱۲ ـ نهج البلاغه، حکمت ۳۸۵/
۱۳ ـ سورهٴ نحل، آیهٴ ۹۷/
۱۴ ـ سورهٴ یونس، آیهٴ ۲۴/
۱۵ ـ سورهٴ نازعات، آیهٴ ۳۳/
۱۶ ـ سورهٴ طه، آیهٴ ۵۴/
۱۷ ـ سورهٴ آل عمران، آیهٴ ۱۸/
۱۸ ـ نهج البلاغه، خطبهٴ ۲۳۰/
۱۹ ـ نهجالبلاغه، خطبهٴ ۲۲۳/
۲۰ ـ سورهٴ لقمان، آیهٴ ۳۳/
۲۱ ـ نهج البلاغه، خطبهٴ ۲۳۰/
۲۲ ـ سورهٴ حدید، آیهٴ ۱۴/
نظرات شما عزیزان: