علامتهای دانش و نشانههای دانشمندان در روایات
گاهی انسان دچار جهل مرکب میشود و از نادانی خود بیاطلاع است، یعنی گمان میکند که انسان عالمی است؛ اما در واقع به علم حقیقی دست نیافته است! چنانچه گاهی شخصی را عالم پنداشته و علوم مورد نیازمان را از او دریافت میکنیم درحالیکه وی دانای واقعی نیست.
برای تشخیص این که آیا ما به نور علم دست یافتهایم یا دچار جهل مرکب شده و از حقیقت بازماندهایم، باید ویژگیهای علم حقیقی و نشانههای عالم واقعی را بدانیم و خود را با آنها محک بزنیم.
علامتهای علم حقیقی
از سنخ نور
علم حقیقی از جنس نور است و ظلمتی به همراه ندارد! علم حقیقی چون نور است، هیچگاه دل صاحبش را تاریک نکرده و مسیر رشد و سعادت را غلط نشان نمیدهد و صاحبش را بهسمت اعوجاج و کژیها نمیکشاند.
امام صادق(علیهالسلام) در حدیثی به این ویژگی اساسی علم اشاره فرمودند.
از سنخ معرفت
علم واقعی صرفِ دانستهها نیست، یافتهها است! یعنی زمانی میتوانم بگویم من عالم و دانای به فلان مطلب هستم که آن را وجدان کرده و با گوشت و خون من عجین و آمیخته شده باشد.
حضرت کاظم(علیهالسلام) میفرماید: «وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ فِي أَرْبَعٍ: أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ وَ الثَّانِيَةُ أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ».
دانش مردم را در چهار چیز یافتم:
- اول: خداشناسی و شناخت خالق متعال.
- دوم: نعمتشناسی تا شکر و عبادت را بهدنبال داشته باشد.
- سوم: وظیفهشناسی و اینکه بداند چه کاری باید انجام و چه کاری باید ترک شود.
- چهارم: آفتشناسی و اینکه چه چیزهایی انسان را از مسیر بندگی بیرون میبرد.
از سرچشمه زلال
امام موسیبنجعفر(علیهالسلام) به هشامبنالحکم فرمود: «نُصِبَ الْخَلْقُ لِطَاعَةِ اللَّهِ وَ لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْلِ يُعْتَقَدُ وَ لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِيٍّ وَ مَعْرِفَةُ العِلْمِ/الْعَالِمِ بِالْعَقْلِ».
- مخلوقات برای طاعت خدا خلق شدهاند
- و رستگاری فقط به طاعت است
- و اطاعت با علم حاصل میشود
- و علم با فراگیری فراهم میشود
- و انسان با هدایتِ عقل به آموختن میگراید
- و علم حقیقی آن است که از نزد عالم ربّانی رسیده باشد
- و انسان با نور عقل میتواند علم حقیقی و عالم واقعی را بشناسد!
فایدهدار و مفید
امام کاظم(علیهالسلام) فرمود: روزی رسول الله وارد مسجد شد و دید مردم گرداگرد مردی جمع شدهاند! فرمود: این چیست؟ گفتند: علامه است، داناترینِ مردم به حسب و نسب عرب و وقایع دوران جاهلیت و اشعار عربی است! حضرت فرمود: «ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ»، اینها که او میداند جزو علومی است که ندانستنش به انسان آسیبی نمیرساند و دانستنش منفعتی نمیدهد!
سپس فرمود: «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ»، علم حقیقی سه تا است:
- آیهای استوار (اصول دین)
- فریضهای عادلانه (فروع دین)
- سنتی برقرار (اخلاق و آداب دین)
غیر از اینها همه فضل است. دربارۀ واژۀ فضل دو احتمال به ذهن میخورد:
- فضل است یعنی فضولات و اضافی است و فایدهای ندارد.
- فضل است یعنی فضیلت و کمالی ظاهری و دنیوی است.
عالمساز
علم حقیقی علمی است که صاحبش را به عالم واقعی تبدیل کند، یعنی ویژگیهای عالم واقعی را در صاحبش پدید آورد! پس عالمی که علامتهای علما را نداشت، به علم حقیقی دست نیافته بلکه یکسری معلومات در ذهن خود انباشته است.
علامتهای عالم واقعی
در آیات کریمه و جملات نورانی ائمه اطهار ویژگیهایی برای اهل علم شمرده شده است که بهطور خلاصه به آنها اشاره میکنیم.
خشیت و خداترسی
قرآن میفرماید: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ»، فقط عالمان از خدا میترسند.
چه بسیار دانشمندان به علم بشری مانند: فیزیک، شیمی، نجوم، زیست، پزشکی و… که از سایر مردم به حقایق و ظرافتهای عالَم هستی آگاهترند؛ اما خشیت نداشته و در برابر عظمت الله کرنش نمیکنند!
و نیز چه بسیار علمایی که علوم الهی و قرآن و حدیث را آموختند؛ اما دین به دنیا فروخته و خشیت الهی نصیبشان نشد.
سیرنشدن از فراگیری دانش
مولای متّقیان حضرت علی(علیهالسلام): «الْعَالِمُ مَنْ لَا یَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ وَ لَا یَتَشَبَّعُ بِهِ». عالم کسی است که از دانش سیر نشود و تظاهر به سیر شدن از آن هم نکند.
خستگیناپذیری در راه تحصیل علم
امیرالمؤمنین(علیهالسلام): «الْعَالِمُ الَّذِی لَا یَمَلُّ مِنْ تَعَلُّمِ الْعِلْمِ». عالم کسی است که از آموختن علم ملول و خسته نشود.
ورع و تقوا
امیرالمؤمنین(علیهالسلام): «إِنَّمَا الْعَالِمُ مَنْ دَعَاهُ عِلْمُهُ إِلَى الْوَرَعِ وَ التُّقَى وَ الزُّهْدِ فِی عَالَمِ الْفَنَاءِ وَ التَّوَلُّهِ بِجَنَّهِ الْمَأْوَى». عالم فقط کسی است که علم او، او را به سوی ورع (پرهیز از محرّمات) و تقوا و زهد در عالمِ فنا (دنیا) و شیفتگی به بهشت بخواند.
زهد و شیفتگی به بهشت
امیرالمؤمنین(علیهالسلام): «إِنَّمَا الْعَالِمُ مَنْ دَعَاهُ عِلْمُهُ إِلَى الْوَرَعِ وَ التُّقَى وَ الزُّهْدِ فِی عَالَمِ الْفَنَاءِ وَ التَّوَلُّهِ بِجَنَّهِ الْمَأْوَى». عالم فقط کسی است که علم او، او را به سوی ورع (پرهیز از محرّمات) و تقوا و زهد در عالمِ فنا (دنیا) و شیفتگی به بهشت بخواند.
خالی از سفاهت و غفلت
امیرالمؤمنین(علیهالسلام): «لَا یَکُونُ السَّفَهُ وَ الْغِرَّهُ فِی قَلْبِ الْعَالِمِ». سفاهت و غفلت در قلب عالم نیست.
خالی از حسادت
خالی از تحقیر
مبادلهنکردن دانش با دنیا
امیرالمؤمنین(علیهالسلام): «لَا یَکُونُ الْعَالِمُ عَالِماً حَتَّى لَا یَحْسُدَ مَنْ فَوْقَهُ وَ لَا یَحْتَقِرَ مَنْ دُونَهُ وَ لَا یَأْخُذَ عَلَى عِلْمِهِ شَیْئاً مِنْ حُطَامِ الدُّنْیَا». عالم، عالم نمی باشد مگر آن که به بالاتر از خود حسد نورزد و پائین تر از خود را کوچک نشمارد و در برابر علم خویش چیزی از متاع دنیا نگیرد.
البته کسانی که از محضر علماء استفاده می کنند، نباید کوشش ایشان را بدون پاسخ و قدر دانی بگذارند بلکه باید به وظیفه خویش آگاه باشند و برای کمک به اداره زندگی ایشان دریغ ننمایند، ولی در مقابل هم عالم کسی است که ارائه علم خویش را متوقّف به اخذ اجرت نکرده و تمام همّ و غمّ خویش را صرف انجام تکلیف الهی و تبلیغ دین خدا نماید که خدا خود روزی اهل علم را ضمانت نموده است.
مطرحنکردن علم نزد نااهلان
از وصایای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به حضرت مجتبی علیه السّلام: «مِنْ صِفَهِ الْعَالِمِ أَنْ لَا یَعِظَ إِلَّا مَنْ یَقْبَلُ عِظَتَهُ وَ لَا یَنْصَحَ مُعْجَباً بِرَأْیِهِ وَ لَا یُخْبِرَ بِمَا یَخَافُ إِذَاعَتَهُ». از صفات عالم است که موعظه نکند مگر کسی را که از او بپذیرد و نصیحت نکند کسی را که به رأی و نظر خویش مغرور باشد و علمی را که ترس از هدر رفتنش دارد، به کسی نیاموزد.
معصیت را زیبا جلوه نمیدهد
رجاء و بیبندوباری رواج نمیدهد
خوف و یأس ایجاد نمیکند
امیرالمؤمنین(علیهالسلام): «ألا أُنَبِّئُکُم بالعالِم کُلِّ العالِمِ؟ مَنْ لَمْ یُزَیِّنْ لِعِبادِ اللهِ مَعاصِیَ اللهِ وَ لَمْ یُؤَمِّنْهُمْ مَکْرَهُ وَ لَمْ یُؤْیِسْهُمْ مِنْ رَوحِهِ».آیا عالم حقیقی را به شما معرّفی نکنم؟ کسی [است] که معصیت های خدا را برای بندگان خدا خوب جلوه ندهد و آنان را از عذاب و مکر خداوند آسوده خاطر نگرداند و از رحمت خدا نیز نومیدشان نسازد.
وظیفهشناسی
از وصایای لقمان به فرزندش: «لِلْعَالِمِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ: الْعِلْمُ بِاللَّهِ وَ بِمَا یُحِبُّ وَ بِمَا یَکْرَهُ»، برای عالم سه نشانه است، علم به خدا و آنچه دوست داشته و آنچه کراهت دارد.
علمی همراه با بردباری و سکوت
یکی دیگر از نشانههای عالم که در روایات روی آن تأکید فراوانی شده است، حلم و بردباری است.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرماید: «یَا طَالِبَ الْعِلْمِ، إِنَّ لِلْعَالِمِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ: الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ الصَّمْتَ». ای طالب علم! همانا برای عالم سه علامت است، دانش و بردباری و سکوت.
سایت هدایتگر و…
نظرات شما عزیزان: