کد قالب کانون مفهوم وپیدایش شیعه

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 563
بازدید دیروز : 28
بازدید هفته : 1585
بازدید ماه : 14521
بازدید کل : 41276
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 11 اسفند 1402

عکس نوشته اشعار امام علی علیه السلام

یک. نقد مشابهت امامت شیعی و پادشاهی ساسانی

اگر قرار باشد استدلال کنیم چون شیعه به امامت خود وجهه الهی می­داد و ایرانیان نیز برای پادشاهان خود«فره ایزدی» قائل هستند، پس ایرانیان به این خاطر شیعه شده­اند؛ این فرضیه زمانی درست است که بپذیریم ایرانیان به محض اینکه اسلام را پذیرفتند، مذهب شیعه را انتخاب کردند، این درحالی است که قرائن تاریخی و حتی برخی از شرق­شناسان به این نکته اعتراف می­کنند که غالب مردم ایران تا عصر صفوی مذهب تسنّن داشته­اند.

نکتۀ دوم اینکه اگر ایرانیان به دلیل علاقه به سلطنت موروثی به امامت موروثی(به زعم خاورشناسان) روی آوردند، چرا آنان از همان سلطنت موروثی حمایت نکردند و اعراب مسلمان با حداقل تجهیزات نظامی امپراتوری ساسانی را به اضمحلال کشانید.

نکتۀ آخر اینکه امامت از دیدگاه شیعه، وراثتی نیست. همچنان که معیار برتری امام معصوم بر دیگران فرزند علی(ع) بودن و یا پسرعموی پیامبر(ص) بودن نیست؛ بلکه معیار، برتری واقعی«علمی و تقوایی» آن هاست (مدرسی طباطبایی، 1389: 80 و 189 و 198 و 199). با اینکه این نظر شیعه از بدو امر آشکار بوده است، اما باز بسیاری از شرق­شناسان اتهام وراثتی بودن امامت و مشابهت آن را با پادشاهی موروثی مطرح کرده­اند.

دو. نقد ازدواج امام حسین(ع) با دختر یزدگرد

خاورشناسان تأکید کرده­اند، یکی از دلایل نفوذ تشیع در ایران، مسئلۀ ازدواج امام حسین(ع) با دختر یزدگرد بوده که نتیجۀ آن تولد چهارمین امام شیعه، امام سجاد(ع) بوده است. این امر باعث شد که رشتۀ ائمه با پادشاهان ساسانی بخصوص آخرین آنها پیوند بخورد و ایرانیان به این مذهب گرایش پیدا کردند(گوبینو، 1383، 272-271؛ براون، 1384: 114؛ سایکس، 1369،ج 1: 754؛ آرنولد، 1947: 239-238؛ کریستن­سن، 1351: 659).

شهید مطهری با بیان دلایلی ادعای مستشرقان را که معتقدند«پذیرش تشیع از سوی ایرانیان به خاطر انتساب ائمه به پادشاهان ساسانی و احترام ایرانیان به ائمه برای حفظ فرهنگ ایرانی زیر پوشش تشیع بوده است» را رد می­کند و می­نویسد: چگونه است که ایرانی به خود یزدگرد پناه نمی­دهد، ولی بعداً اهل­بیت پیغمبر(ص) را به خاطر پیوند با یزدگرد مکرم می­شمارد؟! به فرض که مسلمانان ایرانی در قرون اولیۀ اسلام مجبور به مخفی کردن احساسات خود در زیر پردۀ تشیع بودند، چرا پس از دو قرن که استقلال سیاسی یافتند، از اسلام دست برنداشته و به کیش قبلی خویش بازنگشتند؟! شهربانو مقام و موقعیتی بالاتر از مادران سایر ائمه اطهار ندارد و از زاویۀ تاریخ، اصل داستان شهربانو و ازدواج او با امام حسین(ع) و ولادت امام سجاد(ع) از شاهزادۀ ایرانی مشکوک است. نکتۀ آخر این که این مطلب زمانی می­تواند درست باشد که شیعه منحصر به ایرانی­ها باشد و حال آنکه غیرایرانی­های شیعه نیز بسیار هستند، برای تشیعِ آن­ها چه دلیلی وجود دارد؟(مطهری، 1374: 131-130).

سه. نقد مشابهت عزاداری برای سیاوش و امام حسین(ع)

چنان که اشاره شد، صرف مشابهت نمی­تواند تأثیرپذیری یکی از دیگری باشد. امروزه آیین­های سوگواری در مرگِ عزیزان از دست رفته در سراسر دنیا مرسوم است و کسی نمی­تواند مدعی شود چون ایرانیان برای عزیزان از دست رفته خود عزاداری می­کنند، این رسم را غیرایرانی­ها از ایرانی­ها فرا گرفته­اند. شواهد تاریخی نشان می­دهد عزاداری بر امام حسین(ع) برای نخستین بار از سوی توّابین برگزار شد و نوحه­سرایی با آهنگ سوزناک در بین زنان عرب سابقه داشت، و دلیلی ندارد این آداب صرفاً به ایرانیان اختصاص داده شود(مصطفی الشیبی، 1359: 47؛ ابراهیم حسن، 1380: 359).

صرف­نظر از موارد فوق، روایات کثیری از پیامبر(ص) پیرامون عزاداری برای حسین­بن علی(ع) در منابع اهل سنّت و شیعه آمده است که مسئله را کاملاً به شکل دینی عرضه می­کند(جعفریان، 1365: 70)، بنابراین دلیلی ندارد که ریشۀ عزاداری برای امام حسین(ع) را به ایرانیان و به خصوص آل­بویه نسبت دهند.

و) حقیقت تشیع

آنچه مطرح گردید، دیدگاه­های مستشرقان دربارۀ پیدایش تشیع با نگاهی برون­دینی بود. این دیدگاه­ها عمدتاً براساس مبانی فکری و انگاره­های ذهنی نویسندگان آن است و خاورشناسان از درک مبانی معرفتی تشیع و ماهیت وحیانی بودن آن ناتوانند، زیرا آنان غالباً تشیع را در قالب یک فرقۀ سیاسی(هالم، 1385: 15) و حتی منحرف از مسیر اسلام در کنار سایر فرقه­ها قر ار می­دهند(فلوتن، 1325: 77)، و معتقدند حامیان آن هدفی جز رسیدن به قدرت سیاسی نداشته­اند(لوئیس، 1368: 33). آنان حقیقت تشیع را عمدتاً براساس منابع اهل سنّت و گاه براساس نگاه برون­دینی دنبال می­کنند و به همین جهت از درک حقیقت آن ناتوان هستند. این درحالی است که اگر مستشرقین به منابع اصیل شیعه رجوع می­کردند، به نتایج متفاوتی از آنچه به آن رسیده­اند، دست می­یافتند و اکنون ضرورت دارد برای دفاع از حقیقت تشیع و با رویکردی درون­دینی به تحلیل این موضوع بپردازیم.

تشیع مولود طبیعی اسلام است و نیرو و قدرتی است که رسالت اسلامی از همان روزگار ظهور بدان توسل جست(صدر، 1354: 17). درواقع دعوت به تشیع از همان روزی آغاز شد که پیامبر(ص) در کوه­ها و دره­های مکه، کلمه­ی«لااله­إلاالله» برآورد و وقتی آیۀ«و انذر عشیرتک الاقربین» (شعراء/214) نازل شد، نبی اکرم(ص) بنی­هاشم را گرد آورد و فرمودند: کدام­یک از شما مرا یاری می­دهد تا پس از من برادر، وارث، وزیر، وصی، خلیفه و جانشینم در میان شما باشد؟» (مظفر، 1368: 41). هیچ­یک از حاضران به درخواست آن حضرت جز علی(ع) پاسخ مثبت ندادند و پیامبر(ص) پس از اعلام آمادگی علی(ع) ایشان را به عنوان «برادر، وارث، وزیر، وصی و جانشین خود» انتخاب کردند و از حاضران خواستند به سخنان او گوش دهند (مظفر،1368: 42).

بنابراین دعوت به تشیع و پیروی از علی(ع) از سوی صاحبِ رسالت همگام و همزمان با دعوت به شهادتین صورت پذیرفته است و در همان زمان پیامبر(ص) تعداد اندکی از مسلمانان نخستین با استنباط از گفتار و رفتار پیامبر(ص) بر جانشینی حضرت علی(ع) باور یافته بودند و مورخان، متکلمان و فرق­شناسان از افرادی به نام «سلمان فارسی»، «ابوذر غفاری»، «مقداد بن اسود کندی» و «عماربن یاسر» به نام شیعیان نخستین نام برده­اند(ترکمنی آذر، 1390: 28؛ کامل شیبی، 1353: 8).

به جز واقعۀ «انذار» که پیامبر(ص)، علی(ع) را به جانشینی خود منصوب کرد(طبری، 1375،ج 3: 866)، داستان«غدیر» صراحت تام در مسئلۀ امامت دارد و لزومی ندارد در اینجا از حیث سند و حتی دلالت آن بر امام علی(ع)، بحثی شود. اما طبیعی است که به خاطر آن کسان زیادی از همان ابتداء اعتقاد به امامت علی(ع) داشتند و به شیعۀ او معروف بودند.

نقل تمام آیات و روایاتی که دلالت بر حقانیت شیعه می­کند، در این مختصر نمی­گنجد و دیگران قبلاً در شأن آیات ولایت، اطاعت... و احادیث غدیر، ثقلین، سفینه و ... سخن گفته­اند. آنچه در اینجا موردنظر است، آشکار ساختن این حقیقت است که منشأ پیدایش تشیع آن­گونه که برخی از مستشرقین و حتی بعضی متفکّران عرب می­پندارند پس از عصر پیامبر(ص) نیست؛ بلکه آیات و روایات و شواهد تاریخی مهمی در دست است که نشان می­دهد ظهور تشیع در زمانِ حیاتِ نبی مکرم اسلام(ص) بوده است.

ز) نتیجه:

علیرغم دیرینه بودن مطالعات شرق­شناسان در حوزۀ تاریخ اسلام، توجّه آنان به مذهب تشیع به صورت علمی خیلی دیر آغاز شد. به نظر می­رسد علّت این کم­توجّهی، انحصار نسبی تماس جهان غرب با مرزهای سنّی­نشین جهان اسلام، سنّی بودن اکثر مسلمانان و سیاسی بودن نگاه مستشرقان به جهان اسلام بوده است. در قرن اخیر حضور شیعیان در کانون­های علمی غرب مورد توجّه مستشرقین واقع شد. اما آنچه منجر به توجّه گستردۀ خاورشناسان در حوزۀ مطالعات شیعی شد، پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 بود که رهبری انقلاب توانست خارج از چهارچوب نظریات غربی، انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. این رویداد تولید مقالات و کتب فراوان درخصوص مذهب تشیع را به همراه داشت که همچنان به دلیل رویکرد انقلابی رهبران انقلاب به جنبش­های اسلامی در کشورهای اسلامی ادامه دارد.

در کتاب­ها و سایر آثار منتشر شده خاورشناسان نسبت به پیدایش تشیع دو دیدگاه کلی وجود دارد:

نخست دیدگاهی که شکل افراطی دارد و تشیع را ساختۀ ایرانیان و نشان­دهندۀ واکنش روح ایرانی در برابر تسلّط عرب و اسلام می­داند و معتقد است ایرانی­ها برای تداوم سنّت­های باستانی خود در عصر اسلامی، مذهب تشیع را ساختند تا استمرار این سنّت­ها،در زیر لوای تشیع را ممکن کنند. افرادی مثل دوزی، استوارد، آرنولد، از طرفداران این دیدگاه هستند.

در مقابل دیدگاه اول، دیدگاه معتدل­تری وجود دارد که به منشأ ایرانی­بودن تشیع قائل نیست و معتقد است تشیع در یکی از این سه مرحله یعنی در«سقیفه» یا«پس از قتل عثمان» و یا«پس از جنگ جمل» شکل گرفته است. علیرغم اینکه معتقدان این دیدگاه تأکید می­کنند تشیع در سرزمین­های عربی شکل گرفته است، با این وجود، این دسته از خاورشناسان معتقدند به دلیل مشابهت افکار باستانی ایرانیان با مذهب تشیع، آنان این مذهب را انتخاب کرده­اند. خاورشناسان در این زمینه بخصوص به روی مسئلۀ ازدواج امام حسین(ع) و شهربانو که به قول شهید مطهری مورد تردید است، تأکید می­کنند. افرادی مثل فرای، ریپکا، مورگان، اشپولر، گوبینو و ... از طرفداران این دیدگاه هستند.

در این مقاله با توجّه به رویکرد درون دینی و منابع تاریخی نشان دادیم که پیدایش تشیع در عصر پیامبر(ص) بوده است و مستشرقینی که معتقدند ریشۀ تشیع به تحولات پس از رحلت پیامبر(ص) باز می­گردد، عمدتاًً از حقیقت تشیع آگاهی ندارند و بعضی از آنان بر اساس منابع غیر شیعی به چنین نتایجی رسیده اند.

منابع

فارسی:

ابراهیم حسن، حسن (1380). تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: جاویدان.

ابن اثیر، عزالدین (1371). تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابوالقاسم حالت، تهران: علمی.

ابن­اعثم کوفی (1372). الفتوح، ترجمه محمد هروی، تهران: آموزش انقلاب اسلامی.

استوارد، لوتروپ (1320). امروز مسلمین یا عالم نو اسلام، ترجمه سیداحمد مهندب، تهران: شرکت طبع کتاب.

اشپولر، برتولد (1379). تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه جواد فلاطوری، تهران: علمی و فرهنگی.

ایزوتسو، هیکو (1378). مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ترجمه زهرا پورسینا، تهران: سروش.

براون، ادوارد (1384). یک سال در میان ایرانیان، ترجمه مانی صالحی، تهران: اختران.

بوهو، ژان (1346). ایرانیان مسلمان از قرن اول تا قرن دهم هجری (تمدن ایران)، ترجمه عیسی بهنام، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

ترکمنی آذر، پروین (1390). تاریخ سیاسی شیعیان اثناعشری در ایران، قم: مؤسسه شیعه­شناسی.

توال، فرانسوا (1382). ژئوپولیتیک شیعه، ترجمه کتایون باصر، تهران: ویستار.

جعفریان، رسول (1365). تشیع و ایران، اصفهان: دانشگاه اصفهان.

دسوقی، محمد (1376). سیر تاریخی و ارزیابی اندیشه شرق­شناسان، ترجمه محمدرضاافتخارزاده، تهران: هَزاران.

دوستی­ثانی، مرتضی (1388). شرق­شناسان و فرقه­های تصوف (مجموعه مقالات همایش بین­المللی تشیع و خاورشناسان)، قم: خاکریز.

ریپکا، یان (1381). تاریخ ادبیات ایران، ترجمه عیسی شهابی، تهران: علمی و فرهنگی.

زمانی، محمدحسن (1388). آشنایی با استشراق و اسلام­شناسان غربی، قم: جامعه المصطفی العالمیه.

ساتن،. الویل (بی­تا). روزنامه ایران نو، ترجمه علی جواهرکلام، تهران: نشر مطبوعات.

سبحانی، جعفر (1389). ایرانی بودن تشیع ،درس­هایی از مکتب اسلام، شماره 597.

سعید، ادوارد (1371). شرق­شناسی، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

شاردن (1372). سفرنامه، ترجمه اقبال یغمایی، تهران: توس.

صدر، محمدباقر(1354). تشیع و اسلام، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران: شفق.

طباطبایی، محمدحسین ()1360. ظهور شیعه، بی­جا: اَلَست.

طبری، محمدبن جریر (1375). تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: اساطیر.

طیبی، ناهید (1388). شاخصه­های تحلیلی و محتوایی آثار شرق­شناسان، قم: خاکریز.

فرای، ر. ن (1363). عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه مسعود رجب­نیا، تهران: سروش.

فرای، ر.ن (1372). تاریخ ایران ، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر.

فلوتن، فان (1325). تاریخ تشیع و علل سقوط بنی­امیه، ترجمه سیدهاشم حائری، تهران: اقبال.

فولر، گراهام­ای، فرانکه، رندرحیم (1384). شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده، ترجمه خدیجه تبریزی، قم: مؤسسه شیعه­شناسی.

کریستن سن، آرتور (1370). ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران: دنیای کتاب.

کمپفر (1360). سفرنامه، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران: خوارزمی.

گوبینو، کنت (1383). سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ­مهدوی، تهران: قطره.

لوئیس، برنارد (1368). تشیع و مقاومت و انقلاب ، تهران: فاروس.

متز، آدام (1388). تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران: امیرکبیر.

محمدجعفری، حسین (1374). تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه محمدتقی آیت­اللهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

مدرسی طباطبایی، حسین (1389). مکتب در فرآیند تکامل، ترجمه هاشم ایزدپناه، تهران: کویر.

مصطفی الشیبی، کامل (1359). تشیع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران: امیرکبیر.

مطهری، مرتضی (1374). خدمات متقابل اسلام و ایران، قم: صدرا.

مظفر، محمدحسین (1368). تاریخ شیعه، ترجمه سیدمحمدباقر حجتی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

ناث. ر(1370). اسلام در ایران ،ترجمه محمود افتخارزاده، تهران: میراث تاریخی اسلام.

نیومن، آندروجی (1386). دوره شکل­گیری دوازده­امامی، ترجمه مهدی ابوطالبی ، قم: مؤسسه شیعه­شناسی.

وات، منتگمری (1380). فلسفه و کلام اسلامی، ترجمه ابوالفضل عزتی، تهران: علمی و فرهنگی.

ولهاوزن، یولیوس (1375). تاریخ سیاسی صدر اسلام، ترجمه محمود افتخارزاده، قم: معارف.

هاجسن، گودین سیمز (1383). فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره­ای، تهران: علمی و فرهنگی.

هالم، هاینز (1385). تشیع، ترجمه محمدتقی اکبری، قم: ادیان.

هالیستر، جان­نورمن (1373). تشیع در هند، ترجمه آزرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.

یعقوبی، ابن واضح (1371). تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران: علمی و فرهنگی.

عربی:

آرنولد، سر توماس (1947م). الدعوه الی الاسلام، ترجمه حسن ابراهیم حسن، قاهره: دون النشر.

رونالدستون، م (1410ق). عقیده الشیعه، ترجمه عربی (ع.م)، بیروت: العالمی.

سعد، المرصی (1415ق).المستشرقون و السنه، بیروت: مؤسسه الرّیان.

السعدی، اسحاق­بن عبداله (1426ق).تمیّزالامه الاسلامیه مع دراسه نقدیه لموقف المستشرقین منه،عربستان: جامعه الامام محمدبن سعود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شیعه شناسی
برچسب‌ها: شیعه شناسی