تکیه گاه های واهی رژیم یکی از علل سقوط آن
در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم که برداشت محمد رضا شاه، از دموکراسی و آزادی چگونه بود، و به رغم فقدان پایگاه مردمی، با اتکاء به چه قدرتی حکومت می کرد، چه عناصری تکیه گاه رژیم او بودند، و تا چه حد، به استواری این تکیه گاهها، اطمینان داشت؟
نظریه محمد رضا شاه از دموکراسی و برداشت او از حکومت مردم بر مردم، مانند همه دیکتاتورها بود.وی، در هر دوره از لطنت خود، دموکراسی و آزادی را به نحوی تعبیر می کرد، در اوایل دهه 1340، همزمان با ابداع انقلاب سفید، از پدرش رضا خان، که در شب سوم اسفند 1299 با شبیخون به تهران علیه قانون اساسی قیام کرد و نظام مشروطه را برانداخت، به عنوان کسی که در استقرار مبانی دموکراسی در ایران سهم بزرگی داشته یاد می کند.محمد رضا شاه برای اثبات این ادعای خود، «تضعیف قدرت مجلس » را یکی از نشانه های مبانی دموکراسی می داند و می گوید: