کد قالب کانون امام حسين و دعوت شيعيان عراق

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 874
بازدید دیروز : 189
بازدید هفته : 9904
بازدید ماه : 10162
بازدید کل : 36917
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : جمعه 6 مرداد 1402

عکس نوشته محرم

امام حسين و دعوت شيعيان عراق

ديگر از شبهات اهل تسنّن درباره حادثه عاشورا اين است كه مي گويند: شيعيان، حسين بن علي عليهما السلام را به عراق دعوت كردند و بعد به عهد و دعوت خود بيوفا شدند و خودشان، حسين را به قتل رساندند(!) يزيد تنها به عبيداللّه بن زياد نامه نوشت و دستور داد كه از ورود حسين بن علي عليهما السلام به عراق و كوفه و تأسيس حكومت در آن جا، جلوگيري كند.

پس يزيد نقشي در شهادت حسين بن علي عليهما السلام نداشته و اين خود شيعيان بودند كه او را به شهادت رساندند(!) آنان براي اثبات اين سخن كتابي را با عنوان من هم قتلة الحسين؟ (چه كساني حسين را به قتل رساندند؟) تأليف كرده و شيعيان را خطاب مي كنند و مي گويند: شما شيعيان كه خودتان حسين را كشتيد(!) چرا براي او عزاداري مي كنيد؟

ما در پاسخ آنان مي گوييم كه شيعيان كوفه در شهادت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام نقشي نداشته اند. بنا بر تحقيق و پژوهش ها، فرماندهان لشكر عمر سعد در كربلا يا از بنو اميه بوده اند و يا از خوارج و حتي گروهي از شام آمده بودند. شواهدي وجود دارد كه افرادي هشت روزه مسير دمشق تا كوفه را طي نموده اند تا خود را به

كربلا برسانند. اين مطالب در چند بخش خواهد آمد و با تحقيق و پژوهش ثابت خواهد شد:

_ نقش معاويه در شهادت سيدالشهداء عليه السلام;

_ نقش يزيد بن معاويه در حادثه عاشورا;

_ نقش اهل كوفه در شهادت امام حسين عليه السلام.

در اين بخش، نويسندگان نامه به امام حسين عليه السلام و فرماندهان سپاه عمر سعد در كربلا، معرفي مي شوند. البتّه در ضمن اين مباحث، به پاسخ شبهه هايي خواهيم پرداخت كه امروزه برخي دانسته يا ندانسته بدان دامن مي زنند.

بخش يكم: نقش معاويه در شهادت سيّد الشهداء عليه السلام

ولايت و جانشيني يزيد

بخش يكم نقش معاويه در شهادت سيّدالشهداء عليه السلام

ولايت و جانشيني يزيد

نقش معاويه در شهادت سيدالشهداء سلام اللّه عليه از دو جهت بررسي مي شود:

جهت اوّل: اثبات ولايت يزيد و جانشيني او براي معاويه;

بدون شك ولايت و جانشيني يزيد توسط خود معاويه صورت گرفته است. بنا بر اين، از جهت شرعي، عرفي و قانوني همه كردارها و اعمال يزيد را به راحتي مي توان به معاويه نسبت داد.

اين مطلب، همان حقيقتي است كه ما از سخنان آن گروه متعصّب استفاده كرديم; گروهي كه سعي داشتند معاويه را از گزند طعن و لعن دور نگه دارند تا به غير او از صحابه رسول خدا صلي اللّه عليه وآله كه معاويه را بر سر كار آوردند، سرايت نكند.

جهت دوم: با استنباط از مسائل تاريخي و تحقيق و جست و جوي دقيق در همه اموري كه به نوعي با اين موضوع در ارتباط است، روشن شد كه نقشه قتل و شهادت حضرت سيدالشهداء عليه السلام در عراق توسّط خود معاويه بوده است. او تمام مقدّمات و برنامه اين جنايت تاريخي را فراهم و طرح ريزي كرده

و يزيد آن برنامه و طرح را به اجرا گذاشته است. البته در بخش ديگر به گونه مفصل، به نقش يزيد در حادثه عاشورا خواهيم پرداخت.

با روي كرد به اين مقدمه به دست مي آيد كه مسئله جانشيني يزيد و اثبات ولايت عهدي او از كارهاي بسيار مشكلي بوده كه معاويه با زحمت و سياست فراواني موفّق به انجام آن شده; چرا كه در مقابل اين برنامه، موانعي وجود داشته است.

مانع اوّل: بزرگاني در آن زمان بوده اند كه با وجود آنان، معاويه به خودش جرأت نمي داده كه اين فكر را اظهار كند تا چه رسد به اين كه عملي سازد;

مانع دوم: در آن زمان افرادي خود را براي رسيدن به خلافت آماده كرده بودند و ادّعاي رياست داشتند. خيلي روشن است كه اين دسته نيز با طرح ولي عهدي يزيد مخالفت مي كرده اند.

معاويه براي رسيدن به هدف شوم خود و برداشتن موانع چند راه را در پيش گرفت. وي برخي را با مسموم كردن از ميان برداشت، عده ديگري را با پول خريد و بعضي را با تبعيد كردن از مقابل خود كنار زد تا راه جانشيني فرزندش هموار شود. براي نمونه مواردي را بررسي مي كنيم:

 

1 . امام حسن مجتبي; مانع بزرگي براي جانشيني يزيد

1 . امام حسن مجتبي; مانع بزرگي براي جانشيني يزيد

علماي اهل سنّت مي نويسند: معاويه در همان زمان حيات امام حسن مجتبي عليه السلام، به فكر جانشيني يزيد افتاد.1

وجود امام حسن مجتبي عليه السلام از دو جهت براي عملي شدن طرح معاويه، مانع بزرگي بود:

جهت اوّل: شخصيت اجتماعي و موقعيت آن حضرت و برادرشان سيّدالشهداء عليه السلام در مدينه كه از جايگاه بلندي برخوردار بودند;

جهت

دوم: قرارداد ميان امام مجتبي عليه السلام و معاويه كه بنا بر بندهاي آن، معاويه بعد از خودش كسي را به جانشيني نبايد مي گمارد و بعد از او، خلافت به امام مجتبي عليه السلام و اگر آن حضرت در دار دنيا نبودند، به امام حسين عليه السلاممي رسيد.

اين مطلب پذيرفته بوده و عالمان بزرگ اهل سنّت در كتاب هاي خود نوشته اند و دانشمندان ما نيز به اين بند از قرارداد تصريح كرده اند.

ابن حجر عسقلاني با سندي محكم و قوي اين مطلب را روايت مي كند و مي گويد: امام حسن عليه السلام فرمود:

همانا كه من با معاويه شرط كردم كه خلافت بعد از او به من برگردد.

آن حضرت در حضور معاويه فرمودند كه من از معاويه قول گرفته ام و قرار گذاشته ايم كه خلافت بعد از او به من برگردد.

ابن حجر عسقلاني با سند خود در جاي ديگر روايت مي كند:

لمّا قتل عليٌ صار حسن بن علي عليهما السلام في أهل العراق ومعاوية في أهل الشام...;

زماني كه علي عليه السلام به شهادت رسيد، بزرگ اهل عراق امام مجتبي عليه السلام بودند و بزرگ مردم شام معاويه بود.

امام مجتبي عليه السلام به همراه لشكري از كوفه به قصد جنگ با معاويه حركت كردند. معاويه نيز به همراهي اهل شام به ميدان جنگ رهسپار شد. بعد از رويارويي دو لشكر و آن وقايع ... ، كار به صلح كشيد و صلح نامه اي در آن ميان به امضاي دو طرف رسيد كه يكي از مفادش اين بود:

علي أن يجعل العهد للحسن من بعده;2

بعد از معاويه كسي جز حسن خليفه نباشد.

يزيد هيچ گاه به

دليل موقعيّت و شخصيت بالاي اجتماعي امام حسن عليه السلام به آن مرتبه نبوده; آن هم يزيدي كه به گوشه اي از ويژگي هايش اشاره كرديم. هم چنين بنا بر عهدنامه معاويه و آن حضرت، طرح جانشيني يزيد عملي نبود.

حافظ ابن عبدالبر قُرطبي مي گويد:

لا خلاف بين العلماء، أنّ الحسن إنّما سلَّم الخلافة لمعاوية حياته لا غير، ثمّ تكون له من بعده، وعلي ذلك إنعقد بينهما ما انعقد في ذلك;3

علما اتفاق دارند بر اين كه امام حسن مجتبي عليه السلام حكومت را فقط به معاويه واگذار كرده و اين كه بعد از او دوباره به خودش برگردد و طبق اين پيمان و قرارداد فيمابينشان منعقد شد.

دقّت كنيد! قرار بر اين بوده كه معاويه كسي را براي پس از خودش منصوب نكند و خلافت به امام مجتبي عليه السلام برگردد. با توجّه به اين مطالب، معاويه چه چاره اي داشته تا بتواند فرزندش يزيد را جانشين خود كند؟ هيچ راهي مگر اين كه امام مجتبي عليه السلام را از پيش رو بردارد و آن حضرت را شهيد كند.

احنف بن قيس، از برجسته ترين شخصيت هاي زمان معاويه است. وي در چنين وضعيتي به معاويه مي گويد:

... إنّ أهل الحجاز وأهل العراق لا يرضون بهذا ولا يبايعون ليزيد ما كان الحسن حيّاً;4

تا زماني كه حسن بن علي زنده است، مردم حجاز و عراق به جانشيني يزيدرضايت نخواهند داد و تن به بيعت با او نمي دهند.

نه فقط اهل عراق، بلكه اهل شام را نيز با وجود حسن بن علي عليهما السلامنمي توانست به بيعت با يزيد راضي كند; چرا كه آنان يزيد را مي شناختند.

معاويه هيچ راهي

در مقابل خود نمي ديد، مگر اين كه آن حضرت را با زهر جعده مسموم كند. زمخشري مي گويد:

جعل معاوية لجعدة بنت أشعث إمرأة الحسن مائة ألف حتّي سمته;5

معاويه صد هزار درهم براي جعده همسر حسن بن علي قرار داد براي اين كه او را مسموم كند.

مسعودي نيز در اين باره مي افزايد:

إنّ امرأته جعدة بنت الأشعث بن قيس الكندي سقته السمّ وقد كان معاوية دسَّ إليها إنّك إن احتلت في قتل الحسن وجَّهْت إليك بمائة ألف درهم وزوّجتك من يزيد...;6

همسر امام مجتبي عليه السلام جعده، دختر اشعث بن قيس بود. جعده آن حضرت را مسموم نمود و اين كار با نيرنگ معاويه صورت گرفت. او به جعده وعده داد كه اگر اين كار را انجام دهد صد هزار درهم به علاوه همسري با يزيد، مزد و اجرت اين عمل خواهد بود.

آن گاه كه جعده اين كار را عملي ساخت و امام مجتبي عليه السلام را مسموم كرد، معاويه صد هزار درهم را براي او فرستاد، ولي درباره همسري با يزيد به او گفت: مي ترسم كاري كه با حسن كردي، با فرزندم يزيد انجام دهي.

داستان شهادت امام مجتبي عليه السلام با سمّي كه معاويه آماده كرده بود، از قضايايي است كه علماي اهل سنّت به صورت متواتر نقل كرده اند. هر چند تعصّب و عناد باعث مي شود كه ابن خلدون بگويد:

هرگز معاويه اين جنايت را به واسطه همسر امام حسن عليه السلام يعني جعده بنت اشعث انجام نداده است. معاويه چنين نمي كند(!) اين حرف ها از داستان هايي است كه شيعيان ساخته اند.7

آري، جاي هيچ شك و شبهه اي نيست كه قاتل

امام مجتبي عليه السلام خود معاويه بوده است و تاريخ نگاران اهل سنّت اضافه مي افزايند: وقتي خبر شهادت آن حضرت به معاويه رسيد:

أظهر فرحاً وسروراً حتّي سجد وسجد من كان معه;8

معاويه چنان از اين خبر شاد شد و خوش حالي كرد كه به سجده افتاد و اطرافيان او نيز به سجده افتادند(!)

پس با اين طرح و نقشه معاويه، نخستين و بزرگ ترين مانع در اجراي طرح جانشيني يزيد از ميان برداشته شد. 1 . الامامة والسياسه: 1 / 191 _ 194.

2 . فتح الباري: 13 / 55، ور.ك: سير اعلام النبلاء: 3 / 264، تاريخ مدينة دمشق: 13 / 261، الاستيعاب: 1 / 386، تهذيب التهذيب: 2 / 259، البداية والنهايه: 8 / 41، الاصابة في معرفة الصحابه: 2 / 12، تاريخ الخلفاء: 194 و... .

3 . الاستيعاب: 1 / 387.

4 . الامامة والسياسه: 1 / 191.

5 . ربيع الابرار: 4 / 208، باب 81 .

6 . مروج الذهب: 1 / 713 و 714.

7 . تاريخ ابن خلدون: 4 / 1139.

8 . الامامة والسياسه: 1 / 196.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم