قدم اول برای جهاد تبیین آگاه کردن همه نسبت به این فرمان است
پیروزیهایی که انقلاب توانسته در عرصههای گوناگون بهدست بیاورد با گذشت زمان دشمن را هم حساستر میکند. دشمن جریان تحریم را راه انداخت ولی شاهد بودهایم که رهبر انقلاب گفتهاند جریان تحریم، نیازمند یک جریان تحریف است تا درکنار هم اثر کنند.
علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاست: بهمناسبت تاکید مجدد رهبر انقلاب بر اهمیت مساله تبیین در دیدار با مداحان اهلبیت(ع)، گفتوگویی با سعید صلحمیرزایی، گردآورنده کتاب «جهاد تبیین» داشتهایم که در ادامه متن آن را میخوانید.
اهمیت جهاد تبیین که چندینبار مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته چیست؟
نکته اصلی آن است که پیروزیهایی که انقلاب توانسته در عرصههای گوناگون بهدست بیاورد با گذشت زمان دشمن را هم حساستر میکند. دشمن جریان تحریم را راه انداخت ولی شاهد بودهایم که رهبر انقلاب گفتهاند جریان تحریم، نیازمند یک جریان تحریف است تا درکنار هم اثر کنند.
دشمن چهار حمله را در دستور کار قرار داده؛ هم دارد دوران پهلوی را تطهیر و هم خدمات انقلاب اسلامی به ایران و مردم را انکار میکند و هم آینده را تیرهوتار جلوه میدهد که مردم امیدشان را از دست بدهند و هم خودش را شکستناپذیر نمایش میدهد تا برای مردم ذهنیتی بهوجود بیاید که ما مقابل این دشمن چارهای جز تسلیم نداریم. این چهار حمله را به ذهنهای مردم القا میکند و این غیر از حملههایی است که به اعتقادات و مقدسات میکند، در مقابل این حملات تنها کاری که میشود بهصورت جدی انجام داد، تبیین است؛ رهبر انقلاب متعدد از همان سالهای 67 تا 69 درباره تبیین فرمایش داشتهاند اما چیزی که اینبار اتفاق افتاد، این بود که آقا از همه مردم خواستند به میدان بیایند. قبلا بیشتر به نخبگان و طلاب و اساتید میگفتند ولی اکنون به همه مردم گفتهاند که هر کدامتان مثل یک چراغی اطراف خود را روشن کنید.
اگر در دهه 70 آقا به مردم گفتند هر کدامتان تذکر لسانی بدهید، امربهمعروف و نهی از منکر کنید، الان میگویند هیچکدامتان نسبت به غبارآلود بودن ذهن اطرافیان بیتفاوت نباشید. در دهه 70 امربهمعروف و نهی از منکر بهعنوان یک واجب فراموششده مطرح شد و بحث این بود که نسبت به اشتباهات دیگران بیتفاوت نباشید. امروز آقا میگویند همگان وظیفه دارند بهاندازه حوزه تاثیر خودشان نسبت به غبارآلود بودن ذهن اطرافیانشان بیتفاوت نباشند. من فکر میکنم اختصاص این قصه به درگیر شدن جدی استکبار با جبهه انقلاب برمیگردد. در این بحث جنگ روایتها و درواقع نبرد ذهنی و جنگ روانی مطرح است. نکته تکمیلی که میتوان دراینباره یافت، این است که تفاوتی که نسبت به قبل کرده، این است که قبلا فقط افرادی که صاحب تریبون بودند میتوانستند حرف بزنند و حوزه تاثیر افراد معمولی در حد اطرافیان و کسانی که با هم نشستوبرخاست داشتند، محدود میشد، اکنون از نوجوان 10 ساله تا خانم و آقای کهنسال را میبینید که یا درحال تولید محتوا هستند یا بازنشر محتواهای تولید شده، به نحوی همه در جریان تبیین میتوانند کار کنند. شاید این هم عامل دیگری باشد که در همان دیدار روز اربعین 1400 این را گفتند که فضای مجازی با همه مشکلاتی که ممکن است داشته باشد، میتواند بهعنوان یک ابزار در این زمینه استفاده شود.
رهبر انقلاب در سخنرانی اربعین و نیز دیدار با مداحان بر لزوم جهاد تبیین تاکید کردهاند. چه پیامی را میشود از پیوند زدن جهاد تبیین به این ادبیات دریافت کرد؟
اول توضیحی دراینباره مطرح کنم؛ آن هم اینکه هر تعلیمی، هر کار علمیای تبیین نیست. هر تبیینی هم «جهاد تبیین» نیست. امروز رهبر انقلاب تاکید کردهاند، هر کاری، زمانی تبدیل به جهاد میشود که در مقابل دشمن انجام شود. همانطور که دیدهاید متاسفانه کاری که بعضا با بیانات رهبری میکنند، این است که کاملا سفارشی هر کاری تا الان در زندگیشان میکردند یک عبارت جهاد تبیین پیش از آن میگذارند، درصورتیکه رهبری گفتهاند جهاد تبیین حتما باید مقابل نقشه دشمن باشد. اگر میبینیم رهبری در مناسبتهای متعلق به حضرت زینب، حضرت زهرا و امام سجاد علیهمالسلام اشاره به تبیینی کردهاند برای این بوده است که این اقداماتشان در مقابله با دشمن بوده است. اینها همه به آن موردی بازمیگردد که دشمن دارد با هدف نهایی ما دشمنی میکند. باید بدانیم که من اگر بهاندازه یک نفر، یک جوانی که حرف مرا قبول میکند بتوانم غبار را نسبت به انقلاب و مقدسات از ذهنش بردارم، چون عمل دشمن را خنثی میکنم حتما ثواب جهاد را خواهم برد. رهبری در دیدار با مداحان گفتهاند در میان جهاد نظامی، جهاد اقتصادی و سیاسی جهاد روشنگری بالاترین درجه را دارد.
موردی که مطرح است بیشتر نقشها را در حوزه سلبی میبریم و هدف پاسخگویی به دشمن را دنبال میکنیم، بهلحاظ ایجابی چه بسترهایی برای اثرگذاری در این حوزه داریم؟
نسبت به جهاد تبیین در حالت ایجابی باید این نکته را در نظر داشت که اهل منبر ما میتوانند بهنحوی در واکسینه کردن در مقابل شبهات ایفای نقش کنند. اکنون باید ببینیم نیاز و اولویت چیست. یکسری مسائل اولی هستند، یکسری هم ممکن است فوری باشند. اگر ما فوریت و اولویت را در دستور کار قرار بدهیم، قاعدتا این حرکتمان دیگر جنبه سلبی ندارد. این جنبه در جایی است که شما کاری را انجام نمیدهید. زمانی که از ضعفهای رژیم طاغوت با جوانان صحبت میکنید، دارید تاریخ میگویید و کار ایجابی کردهاید. شما وقتی از دستاوردهای انقلاب برای جوان صحبت میکنید، فعالیت ایجابی میکنید. اتفاقا در کتاب جهاد تبیین، صحبتهای رهبر انقلاب دراینباره را آوردهایم، ایشان میفرمایند: «یکی از کمکهایی که دشمن به ما میکند، این است که به ما میگوید باید روی کدام نقطه سرمایهگذاری کنیم.» در همین بحث موضوعات نیازمند جهاد تبیین، آقا میگویند باید ببینیم هرکجا فشار دشمن زیاد بود، آن نقطه همانجایی است که شما باید اقدام و ذهنها را باز کنید.
ابزارهای ورود به عرصه تبیین چه چیزهایی هستند؟
در اینجا یکسری الزامات وجود دارد و یکسری روشها که باید این دو را از هم جدا کنیم. روشهای مختلفی وجود دارد که شامل سخن گفتن چهرهبهچهره، تشکیل حلقههای معرفت، استفاده از ظرفیت فضای مجازی و... است، امروز هرکس در فضای مجازی بهنحوی فعال است؛ بعضی خودشان کانال دارند یا حداقل در گروههای فعالند و اگر برای کسی سوالی پیش بیاید، سعی میکنند بهاندازه توانشان موثر باشند. درکنار روشها، یکسری الزامات هم دارند که رهبر انقلاب در همان دیدار 5 مهر 1400 در روز اربعین این را فرمودهاند، یکی از عناصر مهم جهاد تبیین بهنظر من بهره گرفتن از عاطفه و محبت است. من که میخواهم برای یک جوانی تبیین کنم باید اول او را دوست بدارم، ولو اینکه جوان ممکن است حجابش خوب نباشد، ولو اینکه من تیپ، ظاهر و حتی ادبیات آن جوان را نپسندم، اولین چیز آن است که من محبت داشته باشم و براساس محبتم از عنصر عاطفه استفاده نمایم. خود رهبری بر این نکته تاکید کردند که حضرت زینب سلاماللهعلیها از عنصر عاطفه استفاده کردند و در شروع سخنرانیشان در کوفه همه مردم کوفه گریه میکردند. ما عاطفه را رها و احساس میکنیم همهاش با مجادله و مناظره میتوانیم سراغ جوانان برویم. اتفاقا جوان وقتی ببیند تو دوستش داری و عاشق این هستی که غبار ذهنی او را برطرف کنی و او را دائما گوشه رینگ نمیبری که متهمش کنی، با او همقدم میشوی، با او راه میروی به روش سقراطی به او اجازه میدهی که خودش فکر کند، با سوال ذهنش را درگیر میکنی. محبت و استفاده از عنصر عاطفه، متانت و عقلانیت برخی الزامات رفتاری در زمان جهاد تبیین است. توجه به این موارد خیلی میتواند در اینکه مخاطب تبیین ما را بپذیرد و گارد نگیرد اثرگذار باشد.
اگر بخواهید دستور کاری برای حرکت در مسیر تبیین از بیانات رهبری استخراج کنید، چه مراحلی را شامل میشود؟
من فکر میکنم شاید خوب باشد که به بخش رسالتها اشاره شود. رهبری فرمودهاند همه مردم باید نسبت به اطرافیانشان مثل یک چراغ بدرخشند؛ همه مردم این فرمایش ایشان را نشنیدهاند، این اولین کار است. رسانهها، مسئولان و نهادهایی که به تبیین مرتبط هستند، مثل صداوسیما، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، وزارت ارشاد و هکذا، همه باید کمک کنند این فرمان آقا به گوش همه مردم برسد، مثل فرمان حرمت تنباکویی که رهبر شیعه آن زمان گفت و همه علما و صاحبان تریبون آن را به گوش همه مردم رساندند و این کار قدم اول است. قدم دوم این است که به مردم کمک کنیم، ایده بدهیم، منبع معرفی کنیم و باز فکر میکنم نهادها و حلقههای میانی باید آن را اجرا کنند. درباره قدم سوم، من احساس میکنم مطالبه عمومی باید از مسئولان انجام شود که یک قرارگاه ملی جهاد تبیین شکل بگیرد، یعنی قرارگاهی باشد که باعث شود همه مردم همافزا شوند، نهادها و دستگاهها بتوانند جاهایی عملیات مشترک و نقطهزنی داشته باشند و یکدفعه همه انرژیها یکجا متمرکز شود. مثلا اگر دشمن دارد به دستاوردهای نظام حمله میکند، همه در آن حیطه کار کنند، اگر دشمن آمد به مقدساتی حمله کرد، جایی باشد برای کسی که میخواهد بهعنوان کاربر معمولی اقدام به تبیین کند تا بداند اگر خواست اقدام به تبیین کند، جایی هست که میتواند برود از آن جویا شود که باید چهکار کند، به او راهکار و الگو بدهد. اگر درباره پهلوی میخواهی کار کنی این سایتها و این صفحات در شبکههای اجتماعی وجود دارند، اگر میخواهی به دستاوردهای جمهوری اسلامی بپردازی به فلانجا برو و پیگیری کن، درباره نقاط ضعف دشمن آنجا را برو ببین، درباره مقدسات سوال داری برو در این چند وبسایت و منبع بگرد. بهنظرم باید یک جایی در نظام ما تعریف شود تا همه این مجموعهها با هم شبکه شوند و من مخاطب هم خیالم راحت باشد که هر زمان به آن مراجعه کنم، دست پر برمیگردم. فکر میکنم اینها رسالتهای مهمی است که برعهده نهادهای حاکمیتی است تا در جهاد تبیین حلقههای میانی بین حاکمیت و مردم فعال شوند و چیزی مشابه آنچه را در رزمایش مواسات رخ داد، شاهد باشیم.
نظرات شما عزیزان: