کد قالب کانون قرآن از ديدگاه قرآن و حديث

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1152
بازدید دیروز : 189
بازدید هفته : 10182
بازدید ماه : 10440
بازدید کل : 37195
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 21 تير 1402

جدیدترین عکس پروفایل قرانی

حديث اول

اشاره

حارث همدانى مى گويد: وارد مسجد گرديدم. گروهى را ديدم كه دور هم نشسته، در پاره اى از احاديث به بحث و مجادله پرداخته اند. سپس به حضور امير مؤمنان (ع) بار يافتم و جريان را به سمع وى رسانيدم، آن حضرت فرمود: واقعا چنين روشى را اتخاذ نموده اند؟ گفتم: آرى.

آنگاه على (ع) گفت:

______________________________

«دارمى» در كتاب فضائل القرآن ج 2 ص 431 وارد نموده.

«جلال الدين سيوطى» در الجامع الصغير از طبرانى آن هم از زيد بن ثابت آورده و صحتش را نيز امضاء نموده است.

«علامه مناوى» در شرح خود، ج 3 ص 15 مى گويد: هيثمى ناقلان حديث ثقلين را توثيق نموده و اعتبارآنان را تصديق كرده است.«ابو يعلى» با سندى كه مى توان بآن اطمينان كرد اين روايت را نقل كرده است.

«حافظ بن عبد العزيز اخضر» پس از نقل اين حديث مى گويد: رسول خدا اين حديث را در حجة الوداع صادر كرده است و هر كس در صحت اين حديث ترديد كند و مانند ابن جوزى آن را جعلى و دروغ بداند بسيار راه خطا و اشتباه پيموده است.

«سمهودى» مى گويد در اسناد اين حديث بيش از بيست تن از صحابه بزرگ پيامبر خدا شركت دارند.

«حاكم» اين روايت را در مستدرك: ج 3 ص 109 از زيد بن ارقم آورده و صحتش را هم تصديق نموده است «ذهبى» كه يكمرد منتقد، خرده گير و حاشيه پرداز است- در اين روايت ايرادى نكرده است.

روايتهاى حديث ثقلين در الفاظ و عبارات گاهى با هم متفاوت ولى معنى و مفهوم همه آنها يكى است.

حارث! من از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: ديرى نپايد كه فتنه ها برپا گردد. عرضه داشتم يا رسول اللّه! راه فرار و رهايى از اين فتنه ها چيست؟ فرمود: قرآن كتاب خدا، كتابى است كه اخبار گذشتگان و آيندگان شما در آن آمده است، كتابى كه حل و فصل اختلافات و كشمكشهاى شما در آن مى باشد و مى تواند حق و باطل را به آسانى از هم جدا و روشن سازد.

حقيقتى كه هزل و شوخى به آن راه ندارد و هر جبار و ستمگرى اگر آن را به دور اندازد خداوند كمر او را مى شكند و بر خاك مذلت و هلاكتش مى نشاند، و هر كس هدايت را در غير آن بجويد به ضلالت و گمراهى

مى افتد. آن همان ريسمان محكم الهى است كه ارتباط انسان با خداوند بدان بسته است. كتابى كه حكمت آميز و راهنمون است و اميال و هوسهاى بشرى نمى تواند آن را تغيير دهد.

با اين كتاب است كه زبانها از اشتباه مصون مى ماند و گفتگوهاى باطل و بى فايده پايان مى پذيرد. دانشمندان از خواندن و تفكر در آن سير نمى شوند و با گذشت اعصار و قرون، كهنه و فرسوده نخواهد گرديد. كتابى كه وقتى جنيان آن را شنيدند دلباخته آن گرديدند و بى اختيار گفتند: «ما قرآن اعجاب انگيزى مى شنويم كه بسوى سعادت رهبرى مى كند» إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ.

هر كس با قرآن سخن بگويد گفتارش درست خواهد بود، و هر كس طبق آن حكومت و قضاوت كند به عدل و داد قضا و حكم كرده است، و هر كس عمل خود را با آن تطبيق كند به أجر و پاداش نيك خواهد رسيد، هر كس مردم را به سوى آن دعوت نمايد به راه راست و مستقيمى هدايت نموده است.

آنگاه على (ع) خطاب به حارث همدانى فرمود:

«خذها يا اعور!» اين حديث را از من بيادگار بدار!. «1»

______________________________

(1). كتاب اللّه فيه نبأ ما قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم و هو الفصل ليس بالهزل ...

سنن دارمى 2/ 435، صحيح ترمزى 11/ 30 با مختصر تفاوت در الفاظ، بحار الانوار، ج 96، ص 24، نقل از تفسير عياشى.

توضيح حديث

اين حديث داراى نكات جالبى است كه مهمترين آنها را در اينجا توضيح مى دهيم:

1 «قرآن اخبار گذشته و آينده را در بر دارد» «1» در اين حديث چند احتمال

به نظر مى رسد:

الف ممكن است منظور از اخبار آينده حوادثى باشد كه در جهان ديگر به وقوع خواهد پيوست، زيرا قرآن انسان را به عالم برزخ و حساب، به روز بازپسين، به روزى كه نتيجه و پاداش اعمالش را از نيك و بد خواهد ديد متوجه مى سازد و از چنين عوالم و حوادث خبر مى دهد و شايد اين احتمال قويتر از احتمالات بعدى باشد.

مؤيد و گواه اين مطلب جمله اى است كه على (ع) در ضمن خطبه اى مى فرمايد: «اين قرآن خبر گذشتگان و آيندگان شما را در بردارد، اين قرآن تكليف شما را در اختلافات و كشمكشهايتان روشن مى سازد، اين قرآن اخبار روز بازپسين و معاد شما را نيز بازگو مى كند».

ب ممكن است اخبار آينده اشاره به پيشگوييهاى قرآن باشد، زيرا قرآن از حوادثى خبر داده است كه اين حوادث سالها بعد از نزول قرآن تدريجا بوقوع پيوسته و خواهد پيوست.

ج احتمال سوم اينست كه منظور از اخبار آينده قرآن همان اخبار ملل و اقوام گذشته باشد كه قرآن از وقوع آنها- و اينكه آنها بدون كم و كاستى در بين آيندگان نيز جريان خواهد داشت- خبر مى دهد.

بنابراين احتمال، جمله مذكور اشاره به معناى آيه شريفه مى باشد كه مى گويد:

«لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ» «2» شما نيز روش اقوام گذشته را مو بمو اجرا خواهيد نمود و مسير آنها را در انحراف از حق و تكذيب انبياء، در بهانه جويى و طغيان- كه نتيجه آن، بدبختى و هلاكت حتمى مى باشد-خواهيد پيمود.

______________________________

(1). كتاب اللّه فيه نبأ ما قبلكم و خبر ما بعدكم.

(2). انشقاق: 20.

و باز اين جمله اشاره به حديثى است كه رسول اكرم (ص) فرموده است: «شما نيز سنتها و روشهاى ناپسند و پوسيده گذشتگان را احيا نموده و از همان سنتها پيروى خواهيد نمود». «1»

2 «هر جبار و ستمگرى قرآن را به پشت سر اندازد، خداوند كمر او را مى شكند». «2»

رسول اكرم (ص) با اين جمله كوتاه بقا و دوام قرآن را تضمين مى كند و اين نويد را مى دهد كه خداوند، اين كتاب آسمانى را از دستبرد ستمگران و تحريفگران و بدعتگذاران براى هميشه حفاظت و پاسدارى خواهد نمود. «3»

دشمنان قرآن و حقيقت هرگز نمى توانند قرآن را بازيچه و ملعبه خويش قرار داده و احكام آن را از ميان بردارند و يا تحريفش كنند آنگونه كه با كتب اديان گذشته رفتار كردند «4» و آنها را دستخوش تغيير و تحريف نمودند.

3 نكته ديگرى كه از اين حديث استنباط مى شود آن است كه اگر مسلمانان در خصومات و منازعاتشان به قرآن برگردند و در كشمكشها و اختلافات فكرى و عمليشان، به قرآن رجوع كنند قرآن راه حل مشخص و عادلانه اى براى آنان نشان مى دهد و به راستى و عدالت در ميانشان حكومت و قضاوت مى كند و حق و باطل را از هم به روشنى جدا و مجزا مى سازد.

اگر مسلمانان قوانين قرآن را عمل مى كردند و از آن پيروى مى نمودند و الهام مى گرفتندبدين صورت نقل كرده است «لتتبعن سنن من قبلكم». «مسلم» در كتاب «علم» در فصل پيروى از سنن يهود و نصارى جلد 8 ص 58، «هيثمى» در مجمع الزوايد جلد 7 ص 261 از ابن عباس، اين حديث را آورده اند.

______________________________

(1). اين حديث علاوه بر كنز العمال در مدارك معتبر فراوان ديگرى نيز نقل گرديده است اين حديث را «احمد» در مسند خود از واقد ليثى در جلد 5 ص 218 از ابو سعيد خدرى در جلد 3 ص 74، آورده است.

«بخارى» هم اين حديث را در كتاب اعتصام فصل گفتار نبى جلد 8 ص 151،

(2). هو الذى من تركه من جبار قصمه اللّه.

(3). اين جمله مضمون همان آيه را بيان مى كند كه در قرآن آمده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حج 91).

(4). الهدى الى دين المصطفى 1/ 34.

حق را به وضوح مى شناختند و با مقام و موقعيت خاندان پيامبر (ص) آشنا مى شدند. خاندانى كه رسول خدا آنان را همدوش و قرين قرآن و جانشينان خود معرفى نموده است.

راستى اگر مسلمانان قرآن را در پيشاپيش خود قرار داده و از روشنايى آن كسب نور مى نمودند از عذاب دائمى و انحطاطى كه دامنگيرشان شده است در امان بودند و در پرتگاه بدبختى و ذلت قرار نمى گرفتند. نكبتها و تاريكيهاى ضلالت و انحراف از احكام الهى آنان را بدينگونه فرا نمى گرفت و هيچ قدمى از مسير صحيح و راه راست لغزش نمى كرد.

متأسفانه مسلمانان راهنماييهاى قرآن را ناديده گرفته و به دوران جاهليت برگشتند و از اميال و خواسته هاى نامشروعشان پيروى نموده، در زير پرچم باطل پناه گرفته و به صورت گروههاى مختلف درآمدند، گروهى گروه ديگر را تفسيق و يا تكفير نموده و ريختن خونشان و به غارت بردن اموالشان را تجويز كردند و توهين و تاختن بر يكديگر را عبادت و وسيله تقرب به پيشگاه خداوند پنداشتند.

اختلاف و تشتت گواه آشكارى است بر اينكه مسلمانان از قرآن فاصله گرفته و از اسلام فرسنگها دورى جسته اند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شناخت قرآن
برچسب‌ها: قرآن شناسی