کد قالب کانون زیبایی شناسی صحنة تئاتر

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1168
بازدید دیروز : 189
بازدید هفته : 10198
بازدید ماه : 10456
بازدید کل : 37211
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 ارديبهشت 1402

 

زیبایی شناسی صحنة تئاتر

تئاتر دفاع مقدس واژه‌ای است که در طی تقریباً دو دهة اخیر در صحنة تئاتر ایران به تدریج ـ انگار ـ به عنوان ژانر تئاتری کاملاً خاص به لحاظ مضمون (تماتیک) ـ و نه هنوز ـ از منظر یک شکل به اثبات رسانیده است و چه بسا در سال گذشته عبارتی در: دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر دفاع مقدس از تاریخ ۲۰-۱۴ شهریورماه در شهر سنندج مرکز استان کردستان برگزار شد.

تئاتر دفاع مقدس در پیچ و خم تعاریف و واژه‌شناسی هنوز نتوانسته آن‌چنان به پیشرفت و رشد کیفی در خور ژانر به خصوصی در تئاتر، به عبارتی تئاتر دفاع مقدس دست یابد و تنها منوط به این ژانر تئاتر در ایران نیست، کما اینکه سال‌هاست، دست‌اندرکاران و به ویژه همکاران صاحب‌نظر در حیطة تئاترشناسی به تعریف مضمون و شکل مشخصی از تئاتر ملّی دست نیافته‌اند و یحتمل همانا بیان‌گر ضعف پژوهش و پژوهشگری و در رأس آن مدیریت فرهنگی برای دستگاه نسبتاً خودجوش تئاتر این سرزمین است، زیرا هنوز تئاتر ما، به‌رغم تثبیت جایگاهش در سطوح عالی آن انقلاب فرهنگی که به ثبت رسیده است، به عنوان یک مرکز ثقل و یا گزینه‌ایی اصلح و تعریف‌شده فرهنگی در مدیریت فرهنگ تئاتر کشور ـ متأسفانه ـ جایگاه خود را بازنیافته است.

تا زمانی که تئاتر این سرزمین در گیر و دار بوروکراسی اداری به مانند توپ دست رشته در دست مدیریت‌های فرهنگی کوتاه‌مدت به این سو و آن سو در رفت و آمد باشد، از تعاریف بنیادین واژگان پایه‌ای در عرصة هنر تئاتر بازخواهیم ماند.

عدم مراکز تحقیقاتی در راستای علمی ـ پژوهشی، کمبود کتابخانه ویژه در این زمینه و بالاخص موزة تئاتر مردم‌شناسی و ضعف و یا خلاء کارشناسان فرهیخته و نخبه‌گرا در حیطة واژه‌شناسی نوین و مدرن برای مثال در فرهنگستان زبان و علوم کشور و یا به دور ماندن سطوح آکادمیکی رشته هنرهای نمایشی با معیار و استانداردهای جهانی و عدم حضور اساتید متخصص و واقعی در هیئت علمی این نوع از مراکز دانشگاه‌ها هم‌چنان هنر صحنه تئاتر در ایران با عدم رشد کیفی و مهجور باقی خواهد ماند.

اگر تئاتر دفاع مقدس از جایگاه والا، مهم و ارزشمند در صحنة تئاتر ایران با رویکردی اساسی توسط دست‌اندرکاران، بالاخص بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس برخوردار بوده و در رأس اولویت مدیریت فرهنگی است ـ که هست ـ، بنابراین مرکز پژوهش اصولی‌تری برای پژوهش و تحقیق در این حیطه از اُولویت‌هاست. اگر تئاتر دفاع مقدس بخواهد از جایگاه بسیار انسجام‌یافته‌تر، به روزتر، مدرن‌تر، ساختارگرایانه‌تر برخوردار باشد، مطمئناً نیازمند به دیدگاه‌های جدیدتری به لحاظ زیبایی‌شناسی، نشانه‌شناسی، ابزار و سازه‌های تکنیکی‌تر و تکنولوژی پیشرفته و برتر (High Tech theatre) در زمینة شکل این ژانر مهم با استانداردهای صحنة جهانی است.

ما نمی‌توانیم در عصر تکنولوژی پیشرفته عصر اطلاعات کاملاً پیشرفته و دیجیتالیسم معاصر زندگی کنیم، اما هنر صحنة تئاتر ما متعلق به قرون گذشته باشد، زیرا نفس تئاتر در استمرار و رشد کیفی نبض زمان متبلور می‌گردد که از بروز هر گونه انجماد، پوسیدگی و یا آفتی خودداری می‌کند.

تئاتر دفاع مقدس می‌بایستی از غشاء و لابیرنت بوروکراسی دست ‌و پاگیر خود رها گشته و با نظرگاه و رویکردی کاملاً جدیدتر به جهان هستی هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی نظر بیندازد و بعید به نظر می‌رسد پس از تجربیاتی که این نوع ژانر نوپا پشت سر گذاشته، بتواند با ابزار و آلات و اشیاء آکسسوارهای بدوی و اولیه‌ای مانند قمقمه، کوله‌پشتی، سنگر، چادر، ویلچر و یا از طریق زبان طنز پیش‌پا افتاده و در بدترین شکل آن با شکلک درآوردن به لهجة ترکی و… به جهان پیشرفته امروزین و دیدگاه زیباشناسانة خاصه تئاتر دفاع مقدس دست پیدا کنیم. خوشبختانه با انبوهی از ماتریال و دست‌مایه‌ها و فیلم‌های مستند مواجه هستیم، و می‌توانیم هرچه سریع‌تر به شکلی زیبنده‌تر و با قدرت تکنیکی والاتر به بازخوانی مجدد این ژانر بکوشیم.

اگر بخواهیم نسل جدید و جدیدتر بعد از جنگ را با مسائل آن دوران به عنوان لااقل یک پدیده و یا رخداد ملی آشنا و درگیر سازیم و طیف وسیعی از جوانان را از مه غلیظ بی‌اطلاعی و بی‌تفاوتی رها سازیم، با زبان و شکل دیگری می‌باید، بتوان با ارائه شکل خاص‌تری آن‌ها را با این ژانر تئاتری؛ تئاتر دفاع مقدس آشنا ساخت وگرنه نسل امروز به تدریج به ورطة هولناک فوندامنتالیسم دیجیتال، تروریسم الکترونیکی و یا ویرتوئل با بیش از نهصد کانال ماهواره‌ایی، شبکه مخوف مافیایی اینترنت و… غوطه‌ور خواهد شد.

بعید به نظر می‌رسد که تماشاگر جوان‌تر امروزه گام به سالن نمایش گذاشته و بتوان با ارائه دو تا سنگر و طنز پشت جبهه‌ای با ابزارو آلات ابتدایی توقع‌اش را برآورده کرد و نسل امروز نسلی پرتوقع، پرآگاه است و به دنبال فرم‌های ایده‌آل‌تری می‌گردد. با اطمینان می‌توان گفت، تئاتری که با مسائل روز جهانی در ارتباط با تکنولوژی پیشرفته و سریع‌تری برای ابعاد صحنه‌ای سروکار دارد، مخاطبان کنجکاو را سریع‌تر به صحنه نزدیک‌تر می‌کند و شبح مخوف و ساختگی تئاتر غربی و غربزدگی را شمشیر داموکلس نسازیم و لطفاً تئاتر علمی را با تئاتر صرف غربی یک کاسه نکنیم.

تئاتر مولتی مدیا، تئاتر فراارتباطات و چندرسانه‌ای است که از برآیند تئاتر مستندگونه، داستانی با ابزار و آلات کاملاً تکنیکی، کاربردی و معماری صحنه‌ایی ویژه‌ایی برخوردار است که از زبان جدید صحنه آوانگارد نو را در دو دهة اخیر برخوردار است.

این مقاله در شش بخش به هم پیوسته تنظیم‌شده با تعاریف و ارائه مثال‌های تاریخی و یا تاریخچة پیدایش هنر پرفرمنس، تئاتر پست مدرن، بازیگری (پرفرمر) در پرفرمنس و یا خطابه نمایشی (لکچر پرفرمنس) و در ادامه به بخش‌‌های هنر ویدئو، و یا چیدمان ویدئویی و بالاخره به مولتی ‌مدیا در ارتباط با صحنه تئاتر و پرفرمنس می‌پردازد.

هنر پرفرمنس که پیشینه‌ای طولانی‌تر از تئاتر مولتی‌ مدیا ـ لااقل در گذار از آوانگارد تاریخی به سوی آوانگارد مدرن و به عبارتی تئاتر بعد از جنگ جهانی دوم ـ دارد، از دیگر اشکال هنرهای نمایشی است که از جذابیت‌های سمعی و بصری در عرصة هنر دیداری و شنیداری و باز هم مستندگونه در ابعادی وسیع و تجربیاتی لااقل در نیم‌ قرن گذشته است. هنر پرفرمنس، هنر مولتی مدیا، تئاتر پست مدرن، هنر تئاتر مفهومی، تئاتر تجربی… ‌از هنرهای نمایشی، تجسمی است که به گفتة نظریه‌پرداز دانشگاه کلمبیا پروفسور دکتر ریچارد شکچنر هنر بعد از جنگ (بعد از جنگ جهانی دوم)؛ هنری که در دهه‌های اخیر به قله‌های رفیعی از زیبایی‌شناسی صحنة معاصر و علمی دست یافته و هنوز هم در پروسه‌، گذار و یا تعمیم از کانال عصر تئاتر پست دراماتیک (پروفسور له‌مان) است. در سرآغاز هزارة سوم، عصر نوین صحنة جدید تئاتر، عصر آوانگارد نو آغاز شده است.

در بعضی از بخش‌های مقاله پیش‌ِ‌روی خوانندگان محترم، نویسنده به نقاط کلیدی و برگرفته‌شده از تأثیرات و تجربه‌شده را در پروژة تئاتر مولتی مدیا لکچر پرفرمنس: مزرعه مین۱ شرح داده و مطمئناً برای اولین بار در این عرصه و این ژانر، به عبارتی تئاتر دفاع مقدس به محک آزمایش گذاشته شد، به‌رغم اینکه نگارنده در مقام طراح، نویسنده و کارگردان در پروژه قبلی به نام شهرزاد و هفت قصه‌اش به تجربیات و نتایج مطلوبی دست یافت.

مزرعة مین افتخار داشت، برای اولین بار با این شیوة اجرایی به لحاظ زیبایی‌شناسی در دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر دفاع مقدس در بخش ویژه شرکت نماید.

در پایان این مقاله تلاش شده، به چشم‌اندازها و راهبردهای جدیدی برای آینده پرداخته شود و اتفاقاً تئاتر و صحنة نمایش مکانی برای آزمایشات، محک زدن‌ها، میزان و معیار در عرصة زیبایی‌شناسی، نشانه‌شناسی و راهیابی به تعاریف و تثبیت واژگان جدید است و طبیعتاً در ابتدای راه و یا تجربیات نوین با ضعف و کمبودهایی مواجه خواهیم شد و به قول یک ضرب‌المثل چینی که می‌گوید: «هر سفر هزار فرسنگی با یک گام آغاز می‌شود: گام اول»

هنر پرفرمنس۲ پرفرمنس، این لغت از ترکیب دو زبان انگلیسی و فرانسوی (Franglais) مشتق شده است که کلمه‌ای مرکب با پیشوند per و شکل Form با فعلی پرمحتوا در معنا و کاربردهای متفاوت شکل می‌گیرد. To perform ریشه لغت از زبان انگلیسی کلمه پرفرنن۳ و بعدها پرفرمن۴ و در زبان فرانسوی قدیم پارفرنی۵ و با پیشوندی مانند par که از مشتقات اساسی، اصولی، پایه‌ای است به اضافه فارنی۶ ـ که در زبان آلمانی برای مثال فعل طراحی کردن۷ ـ ترکیبی کاملاً پیچیده و در پروسه تکاملی‌اش از ساختارگرایی قدیم کمی جلوتر آمده و به شکل امروز خود پرفرمنس معنی پیدا می‌کند. پرفرم۸ در اکثراً زبان‌های امروز اجرا کردن، نمایشی کردن، تنظیم نمودن پروتکل‌های اقتصادی به ویژه در بخش ارزش بانک‌ها و… کاربرد دارد و در هنر پرفرمنس زبان علمی هنر امروز حتی پروسه کار هنری چه در طول تمرینات و هم در اجراها دخالت مستقیم دارد.

از متخصصان مردم‌شناسی و فرهنگ و هنر فولکلورشناسی خاصه در هنر تئاتر: تئاتر آنترپولوژی۹ و تئاتر بوم‌شناسی۱۰ به عبارتی سردمدار این جریان علمی با ویکتور ترنر محقق فقید اسکاتلندی آشنا هستیم که کتاب ارزنده‌ای در این حیطه به نام از آیین به تئاتر به رشته تحریر درآورده که ریشةابی پرفرمنس را در آیین‌ها، مناسک و نیایش‌های نمایشی ارجاع می‌دهد و یا با چهره شاخص‌تری به نام ویکتور شکچنر با کتب ارزنده‌اش مانند؛ تئاتر مردم‌شناسی و یا تئوری پرفرمنس سال‌ها در این زمینه به تحقیقات و آزمایشات گسترده‌تری در چهار دهه گذشته دست یافته است و آثار وی امروزه در مراکز آکادمی جهان از وزنه سنگینی در مباحث پرفرمنس برخودار است.

ویکتور ترنر در کتاب ارزشمند خود از آیین به ‌تئاتر می‌نویسد:

همان ‌طور که در تئاتر پست مدرن ـ به عبارتی تئاتر بعد از جنگ جهانی دوم [ریچارد شکچنر] بتوان اطلاق کرد ـ متن نمایشی در طول تمرینات و از ابتدای کارگاه نمایش برای آن کار انتخاب صحنه‌ای به تدریج نوشته می‌شود، تغییر می‌یابد، کم و زیاد می‌شود. متون نویسندگان کلاسیک به هم ریخته شده و مجدداً مانند موزاییک از زوایای دیگر کنار هم قرار می‌گیرند. گذر تمرینات و موضوعات روز جامعه در شخصیت‌ها در یک پروسه تمرینی شکل می‌گیرد و اصلاً دیگر لفظی مانند صداقت به متن معنی ندارد. مکان تئاترال، هنرپیشگان، کارگردان از ترکیب‌بندی جدید زبان متن استفاده‌های بهینه دیگری نموده و زبان از طرق دیگر ارتباطات صحنه‌ای برای مثال مونیتورها، دوربین فیلم‌برداری زنده، مونتاژ موازی میان صحنه و پردة نمایشی، فیلم، اسلاید، صدای ضبط‌شده بازیگران، تکنیک لب‌خوانی با متن، موسیقی‌آوایی، صوتی، کار با بدن، حرکات فیزیکی و القایی با کلام نمایش ـ کارآیی و کاربردهای متفاوتی را از اثر هنری استخراج می‌نماید و در ادامه به جدایی نقش و نمایش و شخصیت شخصی بازیگران به هم ارتباط پیدا کرده، از نقش‌هایشان جدا می‌شوند و مجدداً به هم پیوند و اتصال می‌یابد…»

تحریر جدید صحنه‌ای، تجزیه عناصر نمایشی و آنالیز نمودن این واژه به عبارتی پرفرمنس در ادبیات دانشگاه هاروارد برای اولین بار در دهه هفتاد و بعدها در ادبیات مکتوب منتقدان هنر در مجلات علمی آمریکا رسماً وارد مقولات علمی ـ هنری شد که به تدریج در هر ژانر هنری دیگر مورد استفاده قرار گرفت.

صحنه آوانگارد نو در سه دهه گذشته به گونه‌ای رادیکال با درام، درام‌نویسی، دراماتورگی برخورد نمود و این واژه حتی دقیق‌تر وارد مباحث صحنه‌ایی در عمل و توسط نظریه‌پردازان تجربه‌گرا به گونة ژانر کاربرد نظری و علمی پیدا نمود. نظریة پرفرمنس را مدیون نظریه‌پردازان دیگری در این حیطه علمی- هنری هستیم که نام برخی از این فرهیختگان که در تبیین، تکوین و یا تدوین (نظری و عملی) کوشیده‌اند عبارت‌اند از:

ریچارد شکچنر، ویکتور ترنر، هانس تیزله‌مان، خانم اریکا فیشرملیشته، آندره وبرث، خانم هلگا فینتر، چارلز دانیل (تحلیل‌گر آثار پرفرمنس موسیقیایی جان‌ کیج)، هربرت بلائو، آنتونن آرتو، گروتفسکی و یا توسط کارگردانان مؤلفی همچون: رابرت ویلسون، ویلیام فرسایت، تادئوش کانتور، خانم الیزابت لِکم، لاری آندرسن، اوجینیو باربر، رومئو کاستلوچی، یان فابره و… ‌هنگامی که به آثار نظری ویکتور ترنر نظری عمیق و موشکافانه می‌اندازیم، همانا به درک صحیح‌تری از آثار متحول صحنه‌ای در مجموعه نمایشی آثار صحنه‌ای تئاتر و پرفرمنس در دهه‌های هشتاد و نود در قرن گذشته و در ادامه‌اش در اوایل قرن حاضر نزدیک‌تر می‌شویم. سه دهة اخیر تئاتر، تئاتری پرتلاطم و با پیشرفت و سرعتی هم‌زمان با سیر تکوینی تکنولوژی خاصه در زمینه هنر ویدئویی به ویژه در عرصه تئاتر مولتی‌ مدیا متکامل‌تر شده است.

صحنه‌های نمایش از پیکرة تئاتر مدرنیسم و حتی تئاتر پست مدرنیسم شکاف خود را بیشتر نموده و به سمت و سویی فرامعنایی یا به عبارتی متامعنایی (تکاثر در معنا) گام می‌گذارد و نوع نگرش به بازیگری معمولی ـ به تئاترهای عادی در ساختمان تئاتر دولتی اطلاق می‌گردد ـ دیگر جوابگوی صحنه معاصر نیست و برای مثال عنصر حرکت در فرم‌های مختلف و در اکثر مواقع به شکلی رادیکال جایگزین عنصر هژمونی کلام می‌گردد و صحنة تئاتر در جست‌وجوی دمکراسی عناصرش در پیکرة هنر تئاتر مفهومی می‌شود، و نسلی که از حرکت‌های مدرن سر برآورد با تکنیک‌های پیشرفته در دانشگاه‌های معتبر متمرکز و در حیطة نظری هم به تدریج امروزه به عنوان یک علم تثبیت شده است. هر گروه و یا کمپانی تئاترهای پیشرفته در سمت و سوی تئاتر تجربه‌‌گرا، آوانگارد و یا هنر پرفرمنس به جست‌وجوی هنرمندانی برای صحنه است که نه تنها به تکنیک‌های زبانی، صوتی، موسیقیایی آشنا باشند، بلکه با تکنیک‌های جسمی بدنی فوق‌العاده‌ای هم در حرکات کلاسیک و مدرن هم کاملاً کار کرده باشند.

امروزه حتی در دانشکده‌های بازیگری مدرن و علمی با واحدهای حرکتی با سیستم‌های غامض کرئوگرافی۱۱ حرکت‌نگاری، نگارش حرکتی و به عبارتی نت‌نویسی برای حرکت مانند مرکز نت‌نویسی لابان در شهر لندن است، تدریس می‌گردد. عصر نوین، عصر کارایی‌های نوین‌تری را هم طلب می‌کند؛ عصری که از ارتباطات و سرعت ـ (از واژه‌گان کلیدی آثار فیلسوف معاصر فرانسوی پائول ویریلیو و نظریاتش مربوط به ارتباطات) سایه خود را روی کمپانی‌های تئاتر پرفرمنس در دو دهة اخیر افکنده است.

بدیهی است که پروسه تکاملی دهه‌های پرتلاطم صحنه‌های اخیر ریشه در دهه‌های پنجاه و شصت را در گروه‌های تئاترهای پیشرو و یا از نظریات پی‌در‌پی اندیشمندان، شاعران و هنرمندان هنر صحنه مانند: آرتو، برشت، گروتوفسکی، کانتور، ویلسون، تاداشی سوزوکی، مرسر کانتیگهام، جان کیج، حرکات آوانگارد بوتو (که در این مقاله به آن بیشتر پرداخته خواهد شد.) گروه‌های پرفرمنس تئاتر لیوینگ، گروه پرفرمنس ریچار شکچنر (و امروزه این گروه به نام گروه ووستر مشهور است)، بدون شک همه این بزرگان هنر و اندیشه تأثیر شگرف خودشان را گذاشته‌اند.

نقدی که به این گونه از جنبش‌های فکری ـ هنری در حیطة مباحث تئاتر پست مدرن و یا هنر پرفرمنس وارد شده است و به تدریج در طول حداقل تاریخ سی ساله پرفرمنس خط بطلانی هم کشید، همانا بی‌توجهی این نوع هنر به عدم داستانی نمودن ‌اثر نمایشی و یا انقطاع نقاط اتصالی و دراماتورگی انسجام‌یافته‌تر در ارائه داستان نمایش بود، به گونه‌ایی که در پایان بعضی از آثار نمایشی انگار خرد تماشاگر به زیر سؤال رفته که در پایان از خود سؤال نماید که آیا داستان امشب را فهمیده است؟

ارائه نقل داستان در ترکیب‌بندی صحنه‌ای هنر پرفرمنس هرگز یک داستان را در شکل معمول و به عبارتی از الف تا یای الفبایی بیان نخواهد کرد و هیچ‌گاه داستان در یک خط مستقیم و تنها با یک زبان هم بازگو نخواهد شد و داستان از منظرهای گوناگون عناصر دراماتیکی و دارماتورگی و با بهره‌گیری از ارتباطات جدید از طریق هنر ویدئویی، دوربین، کامپیوتر، اسلاید و صفحات سیکلوپد برای پخش آثار ویدئویی و یا فیلم و اسلاید به هنر و هنرمندان امکانات فراتری را به ارمغان آورده که ذهن بیننده و تماشاگر تئاتر را سیال‌تر نموده و تماشاگر را از خلسه واهی به درآورده و او را هم از طریق هنر دیداری و شنیداری وارد نمایش امشب نماید.

صحنه تئاتر پرفرمنس نوین، امروز و به عبارتی تئاتر پست درام (هانس ـ تیز له‌مان) از تماشاگر هوشیاری و درایت خاصی را مطالبه می‌کند.

برای مثال اگر تماشاگران تئاتر رضا عبده- کارگردان جوان ایرانی که در عنفوان جوانی درگذشت- از جهان و مسائل مشکلات اروپا و جامعه شیزوفرن (روان‌پریش) آمریکا و اطلاعات و اخبار از جنگ‌های خلیج و یا بالکان بی‌اطلاع بود، هرگز نمی‌توانست از رخداده‌ها، رویدادهای نمایشی تئاتر رضا عبده و گروه معروفش دارالوچ لذت ببرد.

یکی از ویژگی هنر پرفرمنس و تئاتر پرفرماتیفیتت۱۲ همانا در ادغام هنر صحنه نمایش با رویدادهای اجتماعی پیرامون هنر و هنرمند در جهان است که هنرمند خود را با موضوعات جهانی درگیر نموده و به عنوان دست‌مایه و یا ماتریال از آن‌ها استفاده می‌کند و صحنه نمایش از ترکیب‌بندی به هم پیوسته ژانرهای تئاتر داستانی و یا تئاتر مستندگونه و ادغام در همدیگر و با اشاره‌های بی‌شماری به نقل ‌قول‌های مستقیم و یا غیر مستقیم به آرایش و چیدمانی دیگر می‌رسد.

اساساً فعال نمودن بیشتر و جایگاه تماشاگران در امر دیداری و شنیداری است که داستان هرگز دیگر روایتی تک‌بُعدی و یا یک خطی دنبال نخواهد کرد و صحنه به مکان ذهنی۱۳ استحاله می‌گردد.

در هنر پرفرمنس، خطوط کلاسیک داستانی دگرگون شده و تماشاگر دیگر با کنسروهای بسته‌بندی شده روبه‌رو نیست، بلکه فعال‌تر شده و به نتایج و برآیندی دیگر خواهد رسید که گه‌گاه حتی از پروژه و نفس اثر جلوتر گام‌ گذاشته، به عبارتی دیگر: به تأویل و نگاهی هرمنوئتیکی [خوانشی دیگر از رخداده‌ها و رویدادهای صحنه‌ای که حتماً مترادف و هارمونی با دیدگاه سازندگان اثر را نخواهد داشت و مطمئناً یک نوع امتیاز برای این گونه برداشت در تئاتر پرفرمنس محسوب خواهد شد.] می‌رسد. بازیگر پرفرمنس و یا به عبارتی پرفرمی این بار تنها به ایفای یک نقش از پیش تعیین‌شده و صد در صد تمرین‌شده از قبل نمی‌پردازد، خود دخالت در نقش داشته و می‌بایستی تجربه از نقش داشته باشد و کلنجارهایش با نقش، با سلوک روحی و رفتارهای خود هنرمند پیوند خورده و در بیشتر اوقات بیوگرافی شخص هنرمند در یک پروسه طولانی انسجام یافته و بر اساس منطق اصولی، به ویژه از نظرگاه دراماتورگی چندلایه‌ای (کالاید سکوپ) اثر هنری آمیخته می‌گردد و هنرمند از وجود فیزیکی و هنر بدنی۱۴ و یا زبان بدنی (القای کلام توسط بدن) بیشتر تأکید داشته و مرز شخصی‌گری شخصیت هنرمند همراه با نقشی که هنرمند ایفا می‌کند، از میان رفته و هنرمند بازیگر/ پرفرمر نه از آنجا و در گذشته، بلکه از اینجا و الان (به روایت ریچارد شکچنر) گفت‌وگو می‌کند.

نگارنده مایل است در این بخش از مقاله به سنتزی پیشنهادی ارجاع دهد، که چقدر زیبا و جذاب‌برانگیز از سویی و از سویی دیگر چقدر هول‌انگیز و یا تکان‌دهنده و واقعی‌تر جلوه می‌نمود، اگر این امکان فراهم می‌شد که از جانبازان محترم و یا سربازان و سرداران واقعی جبهه‌های جنگ تحمیلی برای صحنه‌های تئاتر دفاع مقدس دعوت به عمل می‌آمد که واقعیات داستان‌های کوچک و بزرگ جبهه‌های نبرد را با عناصر دراماتیکی و بر اساس دراماتورگی مستندگونه - داستانی را برای تماشاگران و نسل امروز بازگو می‌کردند، زیرا جانبازان و ماندگان واقعی از جنگ تحمیلی مطالب و حتی خاطرات ماندگار که خود مشاهده‌گرش بوده و اعتقاد و باوری عمیق که در حافظات و خاطرات آن‌ها موجود و نقشی ابدی در خود پرورانیده، و کماکان بمانند گنجینه‌های تلنبارشده‌ای تلقی می‌گردد، در میثاقی بی‌واسطه و صد درصد واقع‌گرایانه را در خطابه‌ای نمایش‌گونه۱۵ اجرا نمایند.

یکی از شاخصه‌های هنر پرفرمنس هم بر اساس تلفیق زندگی و هنر است و داستانی که الان و اینجا اتفاق می‌افتد، هرچه بیشتر بر جذابیت‌های عناصر داستانی ـ روایتی با شیوه و یا الگوی نمایشی مستندگونه افزوده نمایند. در واقع آن‌ها و به عبارتی جانبازان و شهدای زنده جنگ که در هر جنگی هم قابل بررسی و بحث است با روایت و نقل داستان‌هایی که برای آن‌ها در گذشته اتفاق افتاده، با بیانی و حضوری دراماتیکی و به گونه‌ای از کانالیزاسیون دراماتورگی ـ خطوط به هم پیوسته شکل و محتوی ـ تجربیات خود را به تجربیات جمعی و به عبارتی به حافظات و خاطرات جمعی برای یک یادآوری تاریخی مشترک و متداوم ارتقاء دهند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: تئاتر
برچسب‌ها: هنرشناسی