مَثَل نور خدا و دمیدن با دهان
قرآن کریم می فرماید: (یُرِیدُونَ لِیُطْفُِواْ نُورَ اللَّهِ بِافْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَفِرُونَ*هُوَ الَّذِیَّ ارْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ). «آنان می خواهند نور خدارا بادهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند! او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حقّ فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند».[1]
می بخواهند آنکه نور حقّ فرو
با دهان هاشان نشانند از غلوّ
یعنی از گفتار ناهموار زشت
که بر اهل حق کنند از بد سرشت
نور خود کامل نماید حقّ چنان
کافران را گر چه هست اکراه از آن
اوست آنکس که فرستاد از وداد
مر پیمبر بهر ارشاد عباد
وانچه باشد مر هدایت را سبب
بر طریق دین حقّ اندر طلب
تا کند غالب به هر دین، دین حق
مشرکان را گر چه هست اکراه و دق
غالبیّت از طریق حجّت است
نی زروی ازدهام و کثرت است
مر حسین علیه السّلام او بود غالب بر یزید
گر چه از تیغ یزید او شد شهید.[2]
وجه تشبیه
در این آیه آیین خدا و قرآن مجید و تعالیم اسلام به «نور و روشنایی» تشبیه شده و توطئه ها و تلاش های مذبوحانه دشمنان به دمیدن و فوت کردن با دهان تشبیه گشته است که آنها می خواهند نور عالمتاب الهی را با پف کردن خاموش سازند. چقدر مضحک است که انسان نور عظیمی همچون نور آفتاب را بخواهد با پف کردن خاموش کند! .[3]آنها خفّاشانی هستند که گمان می کنند اگر چشم از آفتاب فرو پوشند و خود را در پرده های ظلمت شب فرو برند، می توانند به مقابله با این منبع نور بر خیزند. زهی خیال باطل.
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نکاهد
خداوند متعال با این تعبیر و تشبیه کوتاه و رسا دشمنان دین اسلام را به شدّت تحقیر و نقشه آنان را کور و ضعیف معرفی کرده است. «تاریخ اسلام سند زنده ای است بر تحقّق عینی این پیشگویی بزرگ قرآن، چرا که از نخستین روز ظهور اسلام توطئه های گوناگون برای نابودی آن چیده شد:
گاه از طریق سخریه و ایذا و آزار دشمنان.
گاه از طریق محاصره اقتصادی و اجتماعی.
گاه از طریق تحمیل جنگهای گوناگون در میدان های احد، احزاب، حنین و...
گاه از طریق توطئه های داخلی منافقان.
گاه از طریق ایجاد اختلاف در میان صفوف مسلمین.
گاه از طریق جنگ های صلیبی.
گاه از طریق اشغال سرزمین قدس و قبله اوّل مسلمین.
گاه از طریق تقسیم کشور عظیم اسلامی به بیش از چهل کشور.
گاه از طریق برنامه تغییر خط و بریدن جوانان اسلام از فرهنگ کهن خویش.
گاه از طریق نشر فحشا و وسائل فساد اخلاق و انحراف عقیده در میان قشرهای جوان.
گاه از طریق استعمار نظامی و سیاسی و اقتصادی.
و گاه از طرق دیگر...».
ولی همانگونه که خداوند اراده کرده است، این نور الهی روز به روز در گسترش می باشد و دامنه اسلام هر زمان نسبت به گذشته وسیع تر می شود، و آمار نشان می دهد که جمعیّت مسلمانان جهان علی رغم تلاشهای مشترک «صهیونیست ها» و «صلیبی ها» و «ماتریالیست های شرق»رو به افزایش است، آری آنها پیوسته می خواهند که نور خدا را خاموش سازند، ولی خداوند اراده دیگری دارد، «و این یک معجزه جاودانی قرآن است».
قابل توجه اینکه این مضمون دوبار در آیات قرآن مجید ذکر شده با این تفاوت که در یک مورد (یُرِیدُونَ انْ یُطْفِؤا) آمده است (توبه، 32)، ولی در اینجا (یُرِیدُونَ لِیُطْفُِواْ) می باشد.
«راغب»در «مفردات» در توضیح این تفاوت می گوید:
آیه نخست اشاره به خاموش کردن بدون مقدمه است، ولی دوّمی اشاره به خاموش کردن با توسّل به مقدّمات است؛ یعنی خواه آنها مقدّمه چینی کنند یا نکنند قادر به خاموش کردن نور الهی نیستند...
تعبیر به (ارْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ) به منزله بیان رمز پیروزی و غلبه اسلام است، زیرا در طبیعت «هدایت» و «دین حقّ» این پیروزی نهفته است، اسلام و قرآن نور الهی است و نور هر جا باشد آثار خود را نشان می دهد و مایه پیروزی است و کراهت مشرکان و کافران نمی تواند سدّی در این راه ایجاد کند.
جالب اینکه این آیه نیز با مختصر تفاوتی سه بار در قرآن مجید آمده: یک بار در سوره توبه (آیه 32) و یک بار در سوره فتح (آیه 38) و یک بار در همین سوره صفّ.
ولی نباید فراموش کرد که این تکرار و تاکید در زمانی بود که هنوز اسلام در جزیره عربستان جا نیفتاده بود، تا چه رسد به نقاط دیگر جهان، امّا قرآن در همان وقت مؤ کّدا روی این مساله تکیه کرد و حوادث آینده صدق این پیشگویی بزرگ را ثابت نمود و سرانجام اسلام هم از نظر منطق و هم از نظر پیشرفت عملی بر مذاهب دیگر غالب شد، و دشمنان را از قسمت های وسیعی از جهان عقب زد و جای آنها را گرفت و هم اکنون نیز در حال پیشروی است. البتّه مرحله نهایی این پیشروی به عقیده ما با ظهور «حضرت مهدی ارواحنا فداه تحقق می یابد که این آیات خود دلیلی بر آن ظهور عظیم است».[4]
نظرات شما عزیزان: