ضرورت تربیت
هیچ اجتماع انسانى وجود ندارد که در آن عمل تربیتى به صورتى اعمال نشود. هیچ اجتماعى انسانى وجود ندارد که مقررات و عقاید و معتقدات اخلاقى و دینى و دانش و فنون خود را به نسلهاى آینده منتقل نکند؛ اما این انتقال در بدو امر، خود به خود و ناخودآگاه از طریق آداب و رسوم و سنتها صورت مىگیرد.
به نظر پروتاکوراس، سوفیست معروف یونان، «تربیت اخلاقى» نوعى تدریس علوم دینى یا انتقال معلومات یا دانشى خاص نیست؛ به نظر او در قلمرو اخلاق، جز اطلاع از ارزشهایى که مورد تأیید وجدان جامعه است و بالتبع براى همه کس معلوم است، دانشى دیگر وجود ندارد. به هیچ وجه قاعده و قانونى برای عدالت و انصاف، خارج از آنچه در هر مدینهای بدین عنوان پذرفته شده است (مادام که بدین عنوان مقبول است) وجود ندارد.(7)
«زندگى» و «تربیت» براى انسان دو مفهوم لازم و ملزوم یکدیکرند که بدون یکى، وجود دیگرى امکان ندارد. انسان تازمانى که زنده است به تربیت نیازمند است و او را تربیت مىکنند تا بتواند زندگى کند؛ زیرا زندگى، سازگارى با محیط طبیعى و اجتماعى است. البته همیشه سازگارى وجود ندارد، بلکه بعضى مواقع ناسازگارى نیز هست؛ چنان که برخى از پیامبران، پیشوایان، علما و مصلحان در میان امت خویش با محیط اجتماعىشان سازگارى نداشتند، چون سازگارى، مستلزم یادگیرى و بصیرت است، انسان ناچار است براى زنده ماندن با محیط طبیعى و اجتماعى خویش سازگارى پیدا کند و این سازگارى، در صورتى سودمند خواهد بود که سازنده و مثبت باشد و پیدایش این نوع سازگاری، مستلزم تربیت صحیح است. البلته سازگارى صور گوانگونى از قبیل فرمانفرمایى، مدارا و آشتى دارد که از حوصله این خارج است.
«تربیت»، فرد را به وظایف خویش در مورد جامعه آگاه مىسازد. این تربیت است که به زندگى انسان حیات و معنای واقعى مىبخشد و باعث وجه تمایز او بر حیئان و موجب شکوفایى استعدادهایش مىشود. تربیت نقش اساسى در زندگى انسان دارد. «تربیت به معناى وسیع و صحیحاش اساس همه اصلاحات اجتماعى و رفتاری است. مهمترین و شاید تنها وسیله دگرگونى اجتماع به صورت مطلوب، تربیت است و تربیت باید بر هر نوع اقدام سیاسى یا اجتماعى دیگر مقدم باشد.»(8) با اندک تفکرى روشن مىشود که انسان شدن انسان، مرهون کارهاى تعلیمى و تربیتى است.
زندگى اجتماعى انساسان، عبارت است از: یک سلسله روابط؛ و این روابط در صورتى سالم و سودمند خواهد بود که فرد از تربیت اخلاقى برخوردار باشد.
مراحل رشد
انسان در طول زندگى مراحلى را از رشد مىپیماید و به تناسب هر مرحله و ویژگىهاى آن، تربیت خاصى را مىطلبد.
روانشناسان، کارشناسان تعلیم و تربیت، دانشمندان علوم اجتماعى، فیزیولوژیستها با نگرشهاى متفاوت به تقسیمِ دوران رشد و تکامل انسان از کودکى تا کهولت پرداختهاند. برخى کارشناسان تعلیم و تربیت این مراحل را بدینگونه ذکر کردهاند:
1- مرحله شیرخوارگى از تولد تا تقریباً 2 سالگى.
2- مرحله دایگى یا پرستارى میان 2 تا 5 سالگى.
3- مرحله کودکستانى میان 5 تا 7 سالگى.
4- مرحله دبستانى میان 7 تا 12 سالگى (پایان کودکى).
5 - مرحله دبیرستانى (دوره اوّل) از 12 تا 15 سالگى (آغاز نوجوانى).
6- مرحله دبیرستانى (دوره دوم) از 15 تا 18 سالگى.
7- مرحله دانشگاهى از 18 تا 22 سالگى (جوانى).
8 - مرحله بعد از تحصیل، دوران تشکیل خانواده.(9)
در متون آموزههاى اسلامى نیز مراحل رشد و تربیت انسان در ابعاد مختلف جسمانى و روحانى و مادى و معنوى مورد توجه قرار گرفته است. قرآنکریم مراحل آفرینش انسان را از نقطه آغازین خلقت او یعنى هنگامى که خاک به صورت گیاه درآید و به مواد غذایى و سپس خون و نطفه مبدل گردد تا هنگامى که در عالم جنین به صورت علقه و مضغه و... درآید و آماده افاضه روح شود، متذکر مىگردد که طى این مراحل، تربیت تکوینى الهى او را همراهى مىکند و پس از ولادت به بیان سه مرحله رشد، یعنى: «کودکى، جوانى و بزرگسالى» مىپردازد که در اینجا پاى مسئولیت تربیت انسان به میان مىآید: «هُوَالَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیوُخاً...»(10) اوست خداوندى که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه و آنگاه از علقه تا آن که به صورت کودکى درآورد تا به مرحله رشد برسید و رهسپار دوران پیرى شوید.
و در مناسبتى دیگر به بیان گرایشهاى طبیعى و غریزى انسان در مراحل مختلف رشد پرداخته و مىفرماید: «أِعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَیوةُ الدُّنیا لَعِبٌ وَ لَهوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُم وَ تَکاثُرٌ فِى الاموالِ وَالاوْلادِ...»(11) بدانید که زندگى دنیا، بازى، سرگرمى، آرایش، مفاخره و افزون طلبى در ثروت و فرزندان است.
اینها خصلتهاى طبیعى و غریزى انسان است که در نظام تربیت اسلامى تعدیل و هدایت مىشوند، و بدیهى است که در کنار اینها استعدادهاى متعالى و گرایشهاى معنوى است که شخصیت حقیقى انسان را تشکیل مىدهد و به شیوه متعال و هماهنگ در تربیت اسلامى مورد توجه است.
نظرات شما عزیزان: