آب، عنصری حیاتی و ارزشمند در فرهنگ و ادبیات فارسی است. از دیرباز، ایرانیان به نقش حیاتی آب در زندگی واقف بوده و آن را در قالب ضرب المثل های مختلف به کار میبردهاند.
ضرب المثل های فارسی درباره آب، گنجینهای از حکمت و تجربه هستند که در طول قرنها توسط مردم ایران جمعآوری شدهاند. این ضرب المثل ها به ما در مورد زندگی، روابط و دنیای اطرافمان درس میدهند.
در این مقاله، به بررسی تعدادی از معروفترین ضرب المثل های فارسی درباره آب میپردازیم و معنی و کاربرد آنها را شرح میدهیم. با ما همراه باشید تا در اعماق این فرهنگ غنی غوطهور شویم و از زلال حکمت و تجربه گذشتگان سیراب گردیم.
ضرب المثل درباره آب با معنی
ضرب المثل های فارسی درباره آب
1. آب از دستش نمیچکه:
معنی: بسیار خسیس و ممسک است.
2. آب از سرچشمه گلآلوده:
معنی: مشکل از ریشه و اساس کار است.
3. آب از آب تکان نمیخوره:
معنی: هیچ اتفاقی نیفتاده و همه چیز آرام است.
4. آب از سرش گذشته:
معنی: دیگر کار از کار گذشته و کاری نمیتوان کرد.
5. آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم:
معنی: چیزی که به دنبالش هستیم در دسترس ماست ولی ما از آن بیاطلاعیم.
6.آب پاکی روی دستش ریخت:
معنی: موضوع را به طور واضح و روشن بیان کرد.
7. آب را گلآلود میکنه که ماهی بگیره:
معنی: برای رسیدن به مقصدی، وانمود به فریب و نیرنگ میکند.
8. آب را باید از سرچشمه بست:
معنی: باید از بروز مشکل در همان ابتدا جلوگیری کرد.
9. آب که یه جا بمونه، میگنده:
معنی: اگر انسان در یک جا بماند و پیشرفت نکند، از بین میرود.
10. آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع ـ چه یک نی چه صد نی:
معنی: وقتی کار از کار گذشت، دیگر فرقی نمیکند که چقدر ضرر یا مشکل پیش بیاید.
نظرات شما عزیزان: