۳.۴.۱۲ - جلباب حریم بانوان
ولی اگر در خانهای گشوده بود و زنی برهنه در برابر در نشسته بود و دیگران به او نگاه کردند، چشمهایشان نابینا نمیشود و بیننده را تجاوزگر به حریم دیگران نمیدانند (گرچه تماشا کننده، کار حرامی انجام داشته است)، زیرا آن زن، با گشودن دَر، و نشستن روبه روی آن، خود، حریم خانه خود را شکسته است. حال از این آیه روشن میشود که خداوند به زنان صالح و مؤمن ، ارفاق کرده و به آنان امتیاز داده که اجازه داده است که حریم خود را به همراه خود ببرند. یعنی اگر (جلباب) و پردهای بین خود و محیط خارج پدید آورند، این پرده، حریم آنان خواهد بود و کسی حق ندارد به این حریم دست یازد و با کسی که این حرکت زشت را انجام داد، میتوان، برخورد کرد. ولی اگر کسی چنین حریمی را برای خود قرار نداد و مورد اذیت و آزار دیگران قرار گرفت و نگاهها به او دوخته شد و سخنان ناشایستی درباره او به کار گرفته شد، نمیتواند ادعای دستاندازی به حریم خود را مطرح کند، زیرا خود، حریمی برای خود قرار نداده است.
۳.۵ - مرحله چهارم
«قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ ویحفظن فروجهنّ ولایُبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها ولیضربنّ بخمرهنَّ علی جیوبهنّ ولایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ او آبائهنّ او آباء بعولتهنّ او ابنائهنّ او ابناء بعولتهنّ او إخوانهنّ او بنی اخوانهنّ او بنی أخواتهنّ او نسائهنّ او ما ملکت ایمانهنّ أو التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الّذین لم یظهروا علی عورات النساء ولایضربن بارجلهنّ لیعلم مایخفین من زینتهنّ وتوبوا الی اللّه جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تفلحون.» خداوند در این مرحله، به زنان پارسا و مؤمن فرمان میدهد: چشمان خود را از نگاههای ناروا فرو گیرند، اندام خود را بپوشانند، زینت و آرایش خود را به جز آنجا که ناگزیر آشکار میشود، بر بیگانه آشکار نسازند، سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند، زینت و جمال را ننمایانند، جز برای محرمهای سببی و نسبی و یا زنان و کنیزکان و کودکان ناآگاه بر عورت زنان، چنان پا به زمین نکوبند که خلخال و زیورشان بیرون آید و آشکار شود. این مرحله از پوشش، بیگمان، پس از آیات سوره احزاب نازل شده است، به چند دلیل:
۳.۵.۱ - دلائل نزول آیات بعد از سوره احزاب
۱. برابر ترتیب نزول سورهها، سوره احزاب، هشتاد و هشتمین، یا هشتاد و نهمین و یا نودمین سوره نازل شده بر رسول خداست.[۴۳]
ولی سوره نور نودوششمین تا یک صدودومین سوره نازل شده بر رسول خداست.[۴۴][۴۵]
۲. شأن نزولها، یا اسباب النزولهایی که برای سورهها، یا پارهای از آیات بیان شده نیز، بیانگر همین نکتهاند، در مثل در سوره احزاب، پیش از نازل شدن آیات حجاب، سخن از جنگ احزاب و داستان زید و زینب و غزوه بنیقریظه بود که همگی در سال پنجم هجری و آغاز سال ششم رخ داده است. ولی در سوره نور، سخن از داستان افک به میان آمده که مربوط به غزوه بنیالمصطلق و پس از نازل شدن آیه حجاب بوده است. عایشه میگوید: رسول خدا، بین زنان خود قرعه کشید و قرعه به نام من در آمد و مرا دنبال خود برد و این رخداد، پس از نزول حجاب بود.[۴۶]
۳.۵.۲ - شرح آیه حجاب از سوره نور
بنابراین آیه ۳۱ سوره نور، بیان چهارمین مرحله از حجاب را بر عهده دارد و چون این مرحله از حجاب، مهمترین مرحله است و افزون بر حجاب زنان، امور گوناگون دیگری نیز بیان کرده، ما به شرح درباره این آیه بحث میکنیم، تا زوایای مسأله به خوبی روشن شود. بنابراین آیه شریفه، با توجه به واژگان و شأن نزول و لباس معمول زمان نزول و روایتهایی که درباره بخشهای گوناگون آیه به ما رسیده است، مورد بررسی قرار میگیرد. در این بررسی، بیشتر، سعی بر این است که واژگان آیه مورد دقت قرار گیرند و از روایتها و شأن نزولها، تنها به عنوان یاری دهنده استفاده شود. نکتههایی که از این دو آیه شریفه: (۳۰ و ۳۱ سوره نور) می شود فهمید:
۳.۵.۳ - نکات کلیدی از آیات سوره نور
۱. واژه (غضّ)، به معنای کاستی است: «واغضض من صوتک.» یعنی صدای خود را فرو بکاه. «انّ الذین یغضّون اصواتهم عند رسول اللّه.» یعنی آنان نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) صدای خود را پایین بیاورند.
بنابراین «یغضّون من ابصارهم.»، یعنی از نگاههای خود میکاهند. در آیه شریفه: (آیه ۳۰ سوره نور) که خداوند میفرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم» فعل (یغضوا) مجزوم است، زیرا جمله شرطی در تقدیر است: (قل للمؤمنین: غضوا من ابصارهم فانک ان تقل لهم، یغضوا) به مؤمنان بگو: دیدگان خود را فرو نهند که اگر تو به آنان بگویی دیدگان خود را فرو خواهند کاست. (یغضضن) در آیه شریفه ۳۱ سوره نو نیز مجزوم است، زیرا عطف شده بر (یغضوا) و در آن نیز فعل امر در تقدیر است.
۲. حذف جمله شرط در (یغضوا) و (یغضضن) دلالت میکند که مردان مؤمن و زنان مؤمنه، همین که از دستورهای خداوند آگاهی یافتند، بیدرنگ به آنها جامه عمل در میپوشانند و در برابر دستورهای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بیچون و چرا گردن مینهند. به گونهای که کلام نیازی به آوردن جمله شرط ندارد. بنابراین، باید جمله شرطی در تقدیر گرفت، تا توجیه نحوی برای حذف (نون) در (یغضوا) باشد. ذکر نشدن جمله شرط نیز، بیگمان، دلیلی داشته که همان سربه فرمان بودن مردم در برابر امر خدا و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) باشد.
۳. متعلق فعل (یغضوا) و (یغضضن) محذوف است و در آیه از آن نشانه و اثری نیست. بنابراین، از آیه روشن نمیشود که دیدگان را از چه چیز باید فرو کاست. شاید حذف متعلق به جهت روشنی آن باشد. یعنی چشم را از آنچه نظر کردن به آن حرام است، فرو بندید. امّا چه چیزهایی نگاه کردن به آنها حرام است و ناروا، روشن نیست و آیه در این باب، بیانی ندارد.
۴. جمع آمدن (مؤمنین)، (یغضوا)، (ابصارهم) و همچنین (مؤمنات)، (یغضضن) و (ابصارهن) بیانگر این نکته است که هرکس باید چشم خود را فرو کاهد مانند: (خذوا اسلحتکم) هر کس اسلحه خود را بردارد و (فاغسلوا وجوهکم) هر کسی صورت خود را بشوید. بنابراین، آیه شریفه در مقام بیان حکم تک تک اشخاص و افراد جامعه است و درصدد بیانِ حکم مسؤولان و سرپرستان جامعه و امر به معروف کنندگان جامعه نیست. حال اگر کسی وظیفه شخصی خود را انجام نداد، چه باید کرد؟ از این آیه، حکمش روشن نیست.
۵. در شأن نزول آیه نخست از قول امام باقر (علیهالسلام) آمده است: «استقبل شاب من الانصار امرأة بالمدینه و کان النساء یتقنّعن خلف آذانهنّ فنظر الیها وهی مقبلة فلما جازت نظر الیها ودخل فی زقاق قد سمّاه ببنی فلان فجعل ینظر خلفها واعترض عظم فی الحائط او زجاجة فشق وجهه فلمّا مضت المرأة نظر فاذا الدِّماء تسیل علی صدره وثوبه فقال واللّه لآتین رسول اللّهصلی الله علیه وآله ولأخبرنّه قال: فأتاه. فلمّا رآه رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآله) قال له: ما هذا؟ فاخبره فهبط جبرئیل (علیهالسلام) بهذا الآیة: قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم انّ اللّه خبیرٌ بما یصنعون؛[۴۷][۴۸]
در مدینه، جوانی از انصار، با خانمی روبه رو شد. زنان در آن زمان، مقنعهها را پشت گوشها میانداختند. جوان نگاه را به آن خانم دوخت و او همچنان به راه خود ادامه میداد. هنگامی که زن از برابر وی رد شد، باز به زن نگاه میکرد و را ه خود را ادامه میداد. تا داخل کوچهای شد که حضرت نام کوچه را ذکر کرد و همچنان که به پشت سر نگاه میکرد، استخوان، یا شیشهای که در دیوار بود، صورت وی را درید. هنگامی که زن از جلو چشمش ناپدید شد، به خود آمد، دید خون بر لباس و سینهاش، جریان دارد. پیش خود گفت: به خدا سوگند، نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میروم و او را از واقعه میآگاهانم. هنگامی که نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمد و حضرت او را به آن حالت دید، فرمود: این چه حالتی است؟ جوان داستان را برای حضرت باز گفت: آن گاه جبرئیل (علیهالسلام) بر پیامبر نازل شد با این آیه شریفه: ای رسول ما، به مؤمنان بگو: چشمهای خود را فرو نهند و عورتهای خود را حفظ کنند. آن برای ایشان بهتر است. همانا، خداوند به آنچه انجام میدهند، آگاه است.»
۶. از شأن نزول و همچنین از آیه (قل للمؤمنات) بر میآید که زنان مدینه سر و بدن خویش را میپوشاندهاند، ولی بخشهایی از سر وسینه خود را نمیپوشاندهاند. بنابراین، آیه، درباره آن قسمتهایی که پوشیده نمیشده، دستورهایی داده است.
۷. آمدن واژگانی چون: (المؤمنین) و (المؤمنات) به جای (الذین آمنوا) نشانگر این است که این احکام برای کسانی است که به حمل شایع، مصداق مؤمن هستند. بنابراین، روی سخن با غیر مسلمانان و مسلمانان ناپایبند نیست. شأن نزول نیز، این نکته را تأیید میکند، زیرا جوان انصاری، همین که نگاهش به زن افتاد و دل در گرو وی گذاشت و در اثر آن صورتش مجروح شد، با همان سر وروی خونین، خود را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) رساند و آن حضرت را از واقعه با خبر ساخت. اگر او فرد منحرف و ناپایبند و هوسباز و آلوده چشم میبود، باید کار ناروای خود را ادامه میداد، تا دیگران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را با خبر سازند. شاید بتوان نتیجه گرفت که غیر مسلمانان و مسلمانان شناسنامهای و ناپایبند، که در روایات نگاه به سر و روی آنها بیاشکال دانسته شده است، از همان ابتدا، مکلف به پارهای از دستورها نیستند و این دستورها برای رسیدن انسان خواستار کمال، به کمال انسانیت و دور شدن از حیوان صفتی است.
۸. تکرار کردن (قل) و جداسازی بین دو آیه ، آوردن واژگان: (المؤمنین) و (المؤمنات) با دو صیغه مذکر و مؤنث و همچنین واژگان: (یغضوا)، (یغضضن) و غیره نشان میدهد که زن و مرد هر یک احکام ویژه به خود را دارند و از حکم یکی، نمیتوان حکم دیگری را فهمید.
۹. پیشتر اعلام کردن حکم نگاه و پوشش مردان، شاید افزون بر تغلیب، که همیشه در زبان عرب ، مذکر را بر مؤنث پیش میدارند، به این جهت باشد که حکم مردان کوتاه است و در یکی دو جمله در خور بیان است، ولی حکم پوشش و حجاب زنان، نیاز به شرح فراوان داشته است، به گونهای که حجم ظاهر آیه حجاب زنان، کم وبیش، پنج برابر حجم آیه پوشش مردان است.
۱۰. آمدن حرف (مِن) تبعیضیه در جمله «یغضوا من ابصارهم.» و «یغضضن من ابصارهن.» و نیامدن آن در جمله «یحفظوا فروجهم.» و غیره شاید بیانگر این نکته باشد که (فرج) هیچ محدوده مجازی ندارد که در آن حفظ واجب نباشد، ولی برای دیدن و نگاه، محدوده مجاز نیز وجود دارد.
نظرات شما عزیزان: