کد قالب کانون ارزش های اخلاقی در قرآن

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1581
بازدید دیروز : 37
بازدید هفته : 1649
بازدید ماه : 15932
بازدید کل : 42687
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 6 تير 1403

خلق عظیم پیامبر
خلق، به معنای عادت (ملکه) نفسانی است که افعال، بنابر اقتضای آن به آسانی از آدمی سر می زند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نمونه کامل ملکه های نفسانی خیر و صاحب تمام فضیلت های انسانی بود و عظمت و تأیید این معنی وقتی آشکار می شود که بدانیم خداوند حکیم، پیامبرش را به داشتن خلق عظیم سفارش و مدح فرموده است: «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ؛ و تو دارای اخلاق بزرگ و برجسته ای هستی». (قلم: 4)
این اخلاق نیکو نه تنها بر نزدیکان وی و نیز مسلمانان تأثیر داشته است، بلکه حتی دشمنان ایشان هم مجذوب خلق و خوی او شده و بدان اعتراف کرده اند. همچنین، در مواردی حُسن خلق آن حضرت، سبب ایمان آوردن عده ای به اسلام شده است. از پیامبر گرامی اسلام در مورد اخلاق نیکو روایت است:
ما مِن شَی ءٍ اَثْقَلُ فِی المیزانِ مِنْ خُلْقٍ حَسَنٍ.
هیچ چیز در ترازوی عدل الهی، سنگین تر از اخلاق نیکو نیست.
چنان که مولانا نیز سروده است:
من ندیدم در جهان جست وجوهیچ اهلیت به از خلق نکو
همچنین پیامبر می فرماید:
«مؤمن، با اخلاق نیکو به مقام شب زنده دارانِ روزه دار نایل می شود».
ایشان باز فرموده است: «من برای کامل کردن کرامت های اخلاقی برانگیخته شدم».
بدین ترتیب، همه کرامت های اخلاقی در آن حضرت جمع بود و توصیف و برشماری همه صفت های اخلاقی ایشان در این مختصر نمی گنجد. با این حال، برای آشنایی با برخی از ویژگی های ایشان باید گفت: او مردم را به بندگی خدا فرا می خواند و خود بیش از همه عبادت می کرد. او را آزار می دادند، ولی او اندرز می داد. ناسزایش می گفتند، بر بدنش سنگ می زدند و خاکستر داغ بر سرش می ریختند و او برای هدایت آنها دعا می کرد.
او کانون محبت و عواطف و سرچشمه رحمت و فروتنی بود و می فرمود:چند چیز است که تا واپسین روز حیات از آنها دست برنمی دارم تا بعد از من نیز سنت شود:
1. غذا خوردن روی زمین همراه بردگان؛
2. دوشیدن بز به دست خودم؛
3. پوشیدن لباس پشمین؛
4. سلام کردن به کودکان و... .
صبر در راه حق، گستردگی بذل و بخشش، تدبیر امور، رفق و مدارا، تحمل سختی ها در مسیر دعوت، گذشت، جهاد در راه خدا و ترک حرص و حسد، همگی از خصلت های برجسته آن حضرت بود که مسلمانان باید همواره از ایشان سرمشق بگیرند. قرآن مجید در این زمینه می فرماید: «ولکم فی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ و برای شما پیامبر، الگوی نیکویی است». (احزاب: 21)
پیام متن:
1. اخلاق نیکوی پیامبر سرمشق زندگی همه مسلمانان؛
2. بهشت برای خوش خُلقان و جهنم برای بداخلاقان.
سخن مؤدبانه
وَ قُلْ لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِْلإِنْسانِ عَدُوًّا مُبینًا. (اسراء: 53)
به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد؛ چرا که شیطان میان آنها فتنه و فساد می کند. همانا شیطان دشمن آشکار انسان است.
خداوند در این آیه قرآنی بندگان خود را مأمور می کند که هنگام بحث و سخن گفتن با مشرکان، کافران و مخالفان، ادب را رعایت کنند و به بهترین صورت سخن بگویند. کلام شان هم باید آمیخته با ادب و احترام و بزرگواری باشد و هم متین و عقلانی. مبادا سخنان بی پایه و ناروای مخالفان را مانند آنان جواب گویند؛ زیرا شیطان در کمین نشسته است تا هر چه بیشتر بین آنان فتنه و فساد کند و قلب هایشان را از هم دور نگاه دارد و میان آنان کدروت و دشمنی ایجاد کند؛ که کلام زشت و اهانت آمیز، بهترین وسیله و دستاویز برای مکر شیطان است. در دو آیه دیگر نیز چنین می خوانیم:
«وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا؛ با مردم به نیکی سخن بگویید». (بقره: 83)
«وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا؛ سخن استوار بگویید». (احزاب: 70)
امام علی علیه السلام در جنگ صفین شنید که عده ای از یارانش به مخالفان، بد می گویند و به آنان فحش می دهند، حضرت فرمود:
اِنّی اَکْرَهُ لَکُمْ اَنْ تَکُونُوا سَبّابینَ وَ بَلْ لَوْ وَصَفْتُمْ اَعْمالَهُمْ وَذَکَرْتُمْ حالَهُمْ کانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فی العُذْرِ.
من برای شما نمی پسندم که دشنام گو باشید، بلکه اگر کارهای بد آنان را وصف کنید و مواضع شان را یادآور شوید، هم سخن تان استوارتر است و هم عذرتان پذیرفته تر.
امام حسن عسکری علیه السلام نیز در همین باره می فرماید:
با مردم چه مؤمن و چه مخالف، به نیکی سخن بگویید. در رفتار با مؤمنان، برای آنان چهره بگشایید و خوشرویی کنید و در برخورد با مخالفان، با آنان در کلام مدارا کنید تا جذب شان کنید و اگر از جذب آنان مأیوس شدید، با این مدارا شر آنان را از خود و دیگر برادران دینی خود دفع کرده اید.
پیام متن:
سخن نیکو و رعایت ادب در گفتار، توصیه قرآن مجید به مؤمنان.
شیوه تبلیغ
«فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی؛ با او به نرمی سخن گویید، شاید پند گیرد و بترسد». (طه: 44)
این آیه به ما می آموزد که برای نفوذ در دل دیگران، از چه راهی باید وارد شد و چگونه با افراد لجوج و لجام گسیخته ای چون فرعون، رفتاری هدف مند و ارشادی داشت. اساسا هر مکتبی باید جذبه منطقی داشته باشد و کسی که داعیه رهبری آن را برعهده دارد، باید با سعه صدر، منطق محکم و دلیل متین و روشن حکم کند.
از این رو، نخستین دستور قرآن برای نفوذ در دل مردم (هر چند افراد گمراه و آلوده)، برخورد ملایم و همراه با مهر و عواطف انسانی است و نیز توسل به خشونت، در مرحله ای که برخوردهای دوستانه و منطقی مؤثر نباشد.
توجه به شیوه برخورد حضرت موسی علیه السلام با فرعون، بسیار آموزنده است. حضرت موسی علیه السلام با بیانی حاکی از لطف و نرمش به فرعون گفت:
فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلی أَنْ تَزَکّی * وَ أَهْدِیَکَ إِلی رَبِّکَ فَتَخْشی. (نازعات: 18 و 19)
آیا برای تو رغبتی هست که پاکیزه شوی و من تو را به پروردگارت راه بنمایم و تو پروا کنی.
این جمله ها که آهنگ محبت و نوازش از کلمه کلمه آن به گوش می رسد، مانند سخنان نرم و مهربانانه مادری است که بر بالین کودک بیمارش نشسته است. او را از خواب بیدار می کند و می گوید: فرزندم آیا از بسترت برمی خیزی تا غذای دلپذیر و داروی شفابخشی که برایت تهیه کرده ام، نوش جان کنی تا شفایابی؟
در حقیقت ویژگی های کلام نرم و آرام را می توان از این بیان حضرت موسی علیه السلام دریافت. ازجمله: جنبه سئوالی داشتن آن، بیدار کننده بدون دل و فطرت آدمی و اعتراف گیری از رقیب که به همه این نکته ها در روان شناسی تأکید می شود و امامان معصوم علیهم السلام نیز در مناظرات خویش آن را به کار می گرفته اند.
پیام متن:
سخن نرم و ملایم، برای هدایت و ارشاد تأثیر بیشتری دارد.
آزمایش الهی
کلمه «فَتْن» در اصل به معنای گداختن طلا در آتش است تا ناخالصی آن معلوم شود. و معنای اصطلاحی «فتنه»، امتحان و اختبار است؛ یعنی شخص آزموده می شود تا جوهره و ذات او آشکار و راستی یا کژی وی اثبات شود. آزمایش، سنت جاویدان الهی است. خداوند از هر کس به گونه ای امتحان می گیرد تا حقیقتش بر خود او نیز آشکار شود.
خداوند در این آیه شریفه، این گونه به این امر اشاره می فرماید:
أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ. (عنکبوت: 2 و 3)
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟! با اینکه ما کسانی را که پیش از آنان بودند، آزمودیم. باید خداوند راستگویان را معلوم کند و دروغگویان را مشخص سازد.
به راستی چرا خداوند آدمی را می آزماید؟ آیا از نهان او آگاه نیست؟ خداوند، عالم به نهان و آشکار جهان خلقت است و هیچ چیز از او پنهان نیست و آزمودن او تنها برای آگاهی یافتن خود بشر از خویشتن است. فلسفه فتنه و آزمون را می توان در موارد زیر جست وجو کرد:
1. متمایز شدن خوبان از بدان: در امتحان، مؤمنان واقعی از مدعیان دروغین ایمان باز شناخته می شوند. صدق و کذب ادعاها آشکار و حجت بر همگان تمام می شود.
2. خالص شدن مؤمنان: مؤمنان در کوره فتنه و امتحان خالص می شوند و کدورت هایی که بر اثر گناه در آنها حاصل شده است، از بین می رود. (آل عمران: 141)
3. از بین رفتن زیبایی ظاهری اعمال کافران و منافقان: کارهای شایسته و نیکویی که از کافر و منافق سر می زند، به دلیل ایمان و اعتقاد آنها نیست و فقط زیبایی بخش ظاهر است. در کوره فتنه، این ظواهر دروغین و زیبا به تدریج از بین می رود و باطنِ بد سرشت منافق و کافر آشکار می شود.
4. هشدار دادن به دوری از گناهان و لغزش ها: بعضی از فتنه ها، بلا و ابتلایند تا انسان را از نفاق، گناه و لغزشی که از او سر زده است، آگاه و متنبه کنند، از ارتکاب به آنها باردارند و او را به صراط مستقیم الهی بازگردانند. به عبارت دیگر، فتنه ها غفلت زدا و هشدار دهنده اند؛ چنان که قرآن مجید در آیه دیگری می فرماید: «آیا نمی بینند که هر سال یکی دوبار آزمایش می شوند؟ پس چرا توبه نمی کنند و متذکر نمی شوند». (توبه: 126)
پس جهان آفرینش، میدان آزمایش همه انسان هاست و هیچ کس از این قانون عمومی مستثنی نیست. پیامبران، اولیا، مؤمنان، منافقان و کافران همه امتحان می شوند تا هیچ انسانی در قیامت مدعی چیزی نباشد و سرانجام، حجت بر همه تمام شود. از این رو هر زمان، زمان امتحان و هر مکان، مکان امتحان است.
پیام متن:
امتحان، برای آشکار شدن ذات و جوهره آدمی، تمیز بین خوبان و بدان، رسیدن به درجه خلوص، روشن شدن ماهیت کافران و منافقان و هشدار بر همگان از عمل به گناهان است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: هشدار های قرآن
برچسب‌ها: قرآن شناسی