قرآن برای هدایت انسانها روشهای گوناگونی دارد که به اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
اول: ارشاد و ترغیب به نظر در ملکوت آسمانها و زمین و همه مخلوقات، برای پی بردن به اسرار الهی که در مخلوقات قرار داده است و از این راه است که دلها آکنده از ایمان به خداوند و عظمت و حکمت او می شود؛ اگر این به تماشا نشستن ها به همراه اندیشه و فهم دقیق باشد، نه به غفلت و ناآگاهی. آدمی می تواند با عقل، در کشف غوامض و اسرار کائنات زمین و آسمان، دربهای شناخت را به روی خود بگشاید و در زندگانی این جهانی سود جوید و بالاتر آن که معرفت و ایمان او به خداوند با گستردگی فهم او از کائنات استوارتر شود.
دوم: بیان قصص گذشتگان، از پیامبران و امّت ها، از صلحا و مفسدان و شناخت سنّت های تکوینی الهی در مخلوقات، از عوامل ترقی انسان و رشد و کمالات معنوی او می شود.
سوم: بیدار کردن شعور باطنی و فطرت خویش؛ به این معنا که از خود سؤال کند و خرد و شعور باطنی و مواهب فطری و ارتکازی خود را به کار بندد. از آغاز خود و دیگران، از مواد جهان، از زندگی و حیات، از سرانجام و پایان امور، از اسباب و علل و… بپرسند و جواب قطعی ـ هر چند مجمل ـ را از درون خود خواهد یافت.
شناخت این روش عالی قرآن در به کار بردن فطرت و شعور باطن و تبادرات ذهنی بسیار مهم است.
قوله تعالی: «قالت رُسُلُهم اَفی اللّهِ شَکّّ فاطِرِ السَّماواتِ والاَرض؛ رسولان آنها گفتند: آیا در خداوند آفریننده آسمانها و زمین شک است؟!». (سوره ابراهیم، آیه 10)
وعد و وعید در زندگانی دنیا و نشان دادن جزای قهری اعمال، چه در فرد و چه در جماعت در همین دنیاست و وعده نصرت و زندگانی آسان برای افراد متّقی و زندگانی مشقّت بار و دشوار و برای بدکاران و مفسدان در آن دنیا، با اعمال و رفتار ما در این دنیا رقم می خورد.
«…وکَانَ حَقّاً عَلَینا نَصرُ المُومِنینَ؛ و یاری مؤمنان حقی است بر ما». (سوره روم، آیه 47)
«…وَ مَن یتقّ اللّه یجعَل لَهُ مَخرَجاً. وَیرزقهُ مِن حَیثُ لا یحتَسِبُ؛ و هر کس تقوای خدا پیشه کند، خداوند برای محل خروج (از دشواری ها) قرار دهد و از حیثی که حساب نمی کند روزیش خواهد بود». (سوره طلاق، آیه 2)
و انسان آرمان جو که نمی تواند با هیچ قدرتی از خواستن و جستجوی آرمان فرار کند و می بیند با رسیدن به هر صورتی از صور عالی و خواستنی زندگانی این دنیا، آرامشی در خود احساس نمی کند و یقین می کند که آرمان والای او چیز دیگری است و در تشخیص آن دچار اشتباه شده است؛ با تدبّر در آیات نعیم و عذاب قرآن مجید، یقین حاصل می کند که آن آرمان عالی، جز در صوری که قرآن مجید ترسیم نموده است، قابل قبول نیست.
نظرات شما عزیزان: