من برای داشتن دستهای تو ریسمان نبسته ام، دل بسته ام
همین که لبخند بر لبهای تو باشد کافیست…
خوابم یابیدارم
تو با منی با من
همراه و همسایه
نزدیک تر از پیرهن
باور کنم یا نه
هرم نفس هاتو
ایثارتن سوز نجیب دستاتو
صدایٍ گام های تو
ضربانٍ زندگیٍ من است
بامن راه بیا…
تشنه ی زنده بودنم…
***
تنهايى رو ترجيح بده
به تن هايى كه
روح شان با ديگرى ست
تنهايى تقدير من نيست
ترجيح من است
گاهی به سرم می زند بزنم زیر همه چیز و همه چیز !
اما سر که کاره ای نیست ، این “دل” است که فرمانروایی میکند …
***
لبخند بزن به تمام آدمهايي كه آمدند
لايقت نبودند و رفتند
اندوه تو آنها را خوشحال تر می کند
بعضیها دنبال پایین تر از خودشان میگردند
تا به خود ثابت کنند خوشبختند…
شناسنامه ای که اِسْـمِ
عِــــشــْـــقــــْم
توش نِــوشــتـه نَــشـه
هَــمـون بــِهــتـــَر که
صــفــحــه وفــآتِــــشْ زود پــُــر شــــہ
***
برخى وقت ها ما آدم هايى را دوست داريم كه
دوستمان نمى دارند
همان گونه آدم هايى نيز يافت مى شوند كه دوستمان دارند، اما ما دوستشان نداريم
به آنانى كه دوست نداريم،اتفاقى در خيابان
بر مى خوريم و همواره بر مى خوريم
اما آنانى را كه دوست مى داريم
همواره گم مى كنيم
و هرگز اتفاقى در خيابان به آن ها بر نمى خوريم
نظرات شما عزیزان: