گناه از روی طغیان
یکی دیگر از اموری که موجب تبدیل گناه کوچک به گناه بزرگ می شود، طغیان و سرکشی در انجام گناه است؛
«امّا مَن طَغی وَ اثَر الحَیاة الدّنیا فَاِنّ الجَحِیمَ هِیَ المَأوی»(6)
«و اما آنها که طغیان کردند و زندگی دنیا را مقدم شمردند، بی گمان جایگاهشان دوزخ است.»
5- مغرور شدن به مهلت الهی
دیگر از اموری که گناه کوچک را به گناه بزرگ تبدیل می کند، آن است که گنهکار مهلت خدا و مجازات نکردن سریع او را دلیل رضایت خدا بداند و یا خود را محبوب خدا بداند؛
«و یقولون فی انفسهم لولا یعذّبنا اللّه بما نقول حسبهم جهنّم یصلونها فَبِئسَ المَصیر»(7)
«گناهکاران در دل می گویند: چرا خدواند مارا به خاطر گناهانمان عذاب نمی کند؟ جهنم برای آنها کافی است، وارد آن می شوند و بد جایگاهی است.»
وعده عذاب جهنم برای چنین افرادی، دلیل آن است که گناه افرادی که مغرور به عدم مجازات سریع خداوند هستند، گناه کبیره است.
تجاهر به گناه
آشکار نمودن گناه نیز، گناه صغیره را تبدیل به گناه کبیره می کند، شاید از این نظر که آشکار نمودن گناه حاکی از تجرّی و بی باکی بیشتر گنهکار است، و موجب آلوده کردن جامعه، و عادی نمودن گناه می گردد.
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«ایّاک و المجاهرة بالفُجور فانّه من اشدّ المآثم»(8)
«از آشکار نمودن گناهان بپرهیز، که آن از سخت ترین گناهان است.»
و حضرت رضا علیه السلام فرمود:
1- 50) فهرست غرر، ص 130.
2- 51) بحار، ج 78 ص 159.
3- 52) بحار، ج 78 ص 159.
4- 53) بحار، ج 78 ص 159.
5- 54) مشکاة الانوار، ص 394، وسائل الشیعه، ج 11 ص 168.
6- 55) نازعات / 37 - 39.
7- 56) مجادله / 8.
8- 57) غررالحکم، ج 1 ص 151.
«المستتر بالحسنة یعدل سبعین حسنة و المذیع بالسیّئة مخذول»(58)
«پاداش پنهان کننده کردار نیک، معادل هفتار کار نیک است، و آشکار کننده گناه، خوار می باشد.»
گناه شخصیت ها
گناه آنان که در جامعه، دارای موقعیت خاص هستند، با گناه دیگران یکسان نیست، و چه بسا گناه صغیره آنها، حکم گناه کبیره را داشته باشد، زیرا گناه آنها دارای دو بعد است: بعد فردی و بعد اجتماعی.
گناه شخصیت ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعی می تواند زمینه ی اغوا و انحراف جامعه و موجب سستی دین مردم شود.
بر همین اساس، حساب خداوند با بزرگان و شخصیت ها، غیر از حساب او با دیگران است.
نظرات شما عزیزان: