جوجه جوجه طلائی نوکت سرخ و حنائی
تخم خود را شکستی چگونه بیرون جستی
گفتا جایم تنگ بود دیوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت نه کسی ز من خبر داشت
دادم به خود یک تکان مثل رستم پهلــــــوان
تخم خود را شکستم اینگونه بیرون جستـــم
*************************************
یه پرنده دوست داره آسمون آبی باشه
روزای خوب خدا صاف و آفتابی باشه
یه پرنده دوست داره خوب و مهربون باشه
شب پیش ستاره ها روز تو آسمون باشه
یه پرنده دوست داره تو دلا غم نباشه
لبا پرخنده باشه درد و ماتم نباشه
یه پرنده دوست داره رو زمین جنگ نباشه
همه دل ها شاد باشن هیچ دلی تنگ نباشه
یه پرنده دوست داره قفسش باز بمونه
از قفس فرار کنه راحت آواز بخونــــه
*********************************
اتل متل یه مورچـــه
قدم می زد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد
پای اونا لگد کــــرد
مورچه ی پا شکسته
راه نمی ره نشسته
پاشا با برگی بسته
لنگون زنون و خسته
نمی تونه کار کنه
دونه ها رو بار کنـــه
تو لونه انبـــار کنــه
بچه هاشا شاد کنه
مورچه جونم تو ماهی
عیب نداره سیاهی
مانند شیر شاهـــی
خوب بشه پات الهی
*******************************
الســـون و ولســون باز اومده زمستون
سه ماهه فصل پاییز تمومه بچه ها جون
فصل پاییز سراسر مـــهر و آبــان و آذر
حالا ما این سه ماه رو گذاشتیمش پشت سر
چرخ چرخ ، عباسی با همدیگه همــــبازی
آدم برفی می سازیم آدم برفی می سازیم
*************************************
شـروع هر کار خوب
با نام و یاد خداست
همان خدای زیبـــا
که داد به ما این کلاس
بارون میاد ریز ریز
تو دشت پاک و تمیز
سلام من به شما
شکوفه های عزیـــز
غنچههای قشنگــم
بچههای زرنگــــــم
امیدوارم خوب باشید
همیشه محبوب باشید
بازی کنید بخندیــــد
در روی غم ببندیــــــد
*****************************
نظرات شما عزیزان: