کد قالب کانون «خورشید مهرت از پشت میله ‏ها سر خواهد زد»

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 523
بازدید دیروز : 28
بازدید هفته : 1545
بازدید ماه : 14481
بازدید کل : 41236
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 17 بهمن 1402

«خورشید مهرت از پشت میله ‏ها سر خواهد زد»

نگاهش، خورشید مهری را می ‏مانست که همه را از نور عطوفت و بخشش خویش گرما می‏ داد و فضای سرد و بی ‏رحم زندان را چون روزهای آفتابی بهار می ‏کرد.

 
عکس نوشته شهادت امام موسی کاظم

زندان بصره ‏بود و تاریکی تنهایی و سیاهی غل‏ و زنجیر و طنین ناله ‏های زندانیانی که ‏شکنجه می ‏شدند.
در زندان هارون الرشید (لعنة اللّه علیه)، فرقی نمی‏ کرد که به چه گناهی مجازات انجام می ‏گرفت، فقط اگر زندانی از شیعیان علوی بود، دیوارهای زندان بر او تنگ‏تر و خشن ‏تر می ‏شد.
در میان ناله ‏های زندانیان، صدای ذکر مرد خدایی شنیده می ‏شد که جز به نام خدا، کلمه ‏ای دیگر بر زبان نمی ‏راند. بارها خواستیم او را از پشت میله ‏های زندان ببینیم، اما جز سایه عبادت او بر روی دیوارها، چیزی ندیدیم.
نفسش مانند نسیم سحرگاهی بود که خواب نیمه شب را از چشمانمان می ‏ربود و ما را به نافله شب دعوت می‏ کرد.
روزهای پیاپی روزه می‏ گرفت و حتی از غذای اندک افطارش، به زندانیان گرسنه می ‏بخشید.
نگاهش، خورشید مهری را می ‏مانست که همه را از نور عطوفت و بخشش خویش گرما می‏ داد و فضای سرد و بی ‏رحم زندان را چون روزهای آفتابی بهار می ‏کرد.
عجب صبور بود و بردبار! آن همه زخم زبان و طعنه که از زندانیان غیر علوی و مأمورین بنی عباس می ‏شنید و آن همه آزار و شکنجه که می ‏دید، اندکی از بردباری و صبر جمیل او نمی ‏کاست و زبان او را جز به دعای خیر در حق دیگران باز نمی ‏کرد.
تا آن جا که روزهای آخر، هر که بر او جفا کرده و در حق او به ناروا حرفی زده بود، سر شرمساری به آستان نگاه مهربانش می‏ سایید و به اندازه همه عمر محبت ندیده ‏اش، از مِهر او سرشار می ‏گشت.
اما یک شب که همه ظلمت عالم را با خود داشت، جنازه نورانی‏ اش را غریبانه از زندان بردند.
بعدها از زبان یکی از مأمورین هارون شنیدیم که آن سید علی علیه‏ السلام ، از فرزندان فاطمه زهرا علیه السلام بوده است و نَسَب به رسول خدا می ‏برد.
آن مرد که به سادگی با زندانیان بر سر سفره خالی دل‏هایشان می ‏نشست و از مهر و ایمان خود، آنان را لبریز می ‏ساخت، امام هفتم شیعیان است که او را به جهت کظم غیظ و خشمش، کاظم علیه ‏السلام می ‏نامند!
هنوز می‏ توان صوت محزون مناجات‏ های شبانه ‏اش را از زبان میله‏ های زندان شنید!

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شهادت ها