برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
از تلاشهای امام، که هم جنبه دینی داشت و هم سیاسی، توجه به قشری بود که بخصوص از زمان خلیفه دوم به بعد و مخصوصا در عصر امویان، مورد شدیدترین فشارهای اجتماعی بوده و از محرومترین طبقات جامعه اسلامی در قرون اولیه به شمار می رفتند. بردگان و کنیزکان، اعم از ایرانی، رومی، مصری و سودانی، متحمل سخت ترین کارها شده و از طرف اربابان مورد اهانتهای شدیدی قرار می گرفتند.
هنگامی که جامعه دچار انحراف شده، روحیه رفاه طلبی و دنیا زدگی بر آن غلبه و فساد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی آن را در محاصره قرار داده و از نظر سیاسی هیچ روزنه ای برای تنفس وجود نداشت، امام سجاد(ع)توانست از دعا برای بیان بخشی از عقاید خود استفاده کند و بار دیگر تحرکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی خداوند ایجاد کند. گرچه ظاهرا مقصود اصلی در این دعاها، همان معرفت و عبادت بوده، اما با توجه به تعابیری که وجود دارد، می توان گفت که مردم می توانستند از لابلای این تعبیرات با مفاهیم سیاسی مورد نظر امام سجاد(ع) آشنا شوند.
اولین برخورد امام با حاکمان اموی پس از واقعه کربلا در رویارویی با عبید الله بن زیاد بود. ابن زیاد نام او را پرسید. امام خود را علی معرفی کرد. ابن زیاد گفت مگر خداوند علی بن الحسین را نکشت؟امام پاسخ داد: برادری داشتم که مردم او را کشتند. ابن زیاد گفت: خداوند او را کشت، امام سجاد گفت: الله یتوفی الانفس حین موتها. استدلال امام اشاره به این سخن بوده که آنها برادرش را کشتند و خداوند او را قبض روح کرد. ابن زیاد خواست او را بکشد که با اقدام شجاعانه حضرت زینب(س)از این کار منصرف گردید. (65) در شام نیز یزید با او سخن گفت (66) و او را مورد سرزنش قرار داد. پس از آن امام در خطبه ای غرا به معرفی خود و خانواده اش برای اهل شام پرداخت. شامیان حاضر در مسجد که تحت تاثیر تبلیغات امویان در غفلت بسر می بردند و خاندان پیامبر(ص)را نمی شناختند، با خطبه امام سجاد(ع)تا اندازه ای متنبه شدند، به همین دلیل در میانه خطبه، یزید از ادامه آن جلوگیری کرد و سپس برای کسب وجهه مردمی گناه را به گردن ابن زیاد انداخت و با احترام، علی بن حسین و دیگر اسرای کربلا را راهی مدینه کرد. از نکات مهم در این خطبه این بود که امام سجاد خود و پدر و خاندانش را فرزندان پیامبر(ص)نامید، در حالی که معاویه و امویان می کوشیدند آنها را از ذریه علی(ع) دانسته و اجازه ندهند آنها خود را ذریه پیامبر(ص)بنامند.
در واپسین روز واقعه کربلا، شیعیان در بدترین شرایط، از لحاظ کمی و کیفی و نیز موقعیت سیاسی و اعتقادی، قرار گرفتند. کوفه، که مرکز گرایشهای شیعی بود، تبدیل به مرکزی جهت سرکوبی شیعه گردید. شیعیان واقعی امام حسین(ع)، که در مدینه و مکه بوده و یا موفق شده بودند که از کوفه به او ملحق شوند، در کربلا به شهادت رسیدند. گرچه بسیاری هنوز در کوفه بودند، اما تحت شرایط سختی که ابن زیاد در کوفه به وجود آورده بود، جرات ابراز وجود نداشتند. کربلا از نظر روحی شکست بزرگی برای شیعه بود و بظاهر این گونه مطرح شد که دیگر شیعیان نمی توانند سر برآورند. تعدادی از اهل بیت و در راس آنها امام حسین(ع)به شهادت رسیدند و تنها یک نفر از فرزندان ذکور امام حسین(ع)، از نسل فاطمه(س)، باقی مانده بود که البته در آن شرایط شهرتی نداشت، بخصوص که فرزند بزرگ امام حسین(ع)، یعنی علی اکبر، نیز به شهادت رسیده بود. زندگی امام سجاد(ع)در مدینه و دور بودن از عراق فرصت هدایت جریانات شیعی کوفه را از امام گرفته بود.
علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب، مشهور به سجاد(ع)، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجری متولد گردید و در سال 94 با سمی که از طرف ولید بن عبد الملک به او داده شد، به شهادت رسید. (1) اگر تولد امام در سال 38 هجری باشد، آشکار است که امام، بخشی از حیات امام علی(ع)و نیز دوران امامت امام مجتبی و امام حسین(ع)را درک کرده و ناظر تلاش معاویه برای تحت فشار گذاشتن شیعیان در عراق و دیگر نقاط بوده است. اما برخی از نویسندگان با توجه به اخباری که در جریان واقعه طف نقل شده، سن امام را کمتر از آنچه مشهور است، دانسته و تولد امام را در حدود سال 48 گفته اند. این اخبار حاکی از آن است که پس از شهادت امام حسین(ع)و یارانش، افرادی قصد به شهادت رساندن امام سجاد(ع) را داشته اند،
اختصاص دفتری از فرهنگ کوثر به هر کدام از پیشوایان پاک و آینه داران جلال و جمال الهی، مصوبه ای بود که همزمان با طلوع نشریه در افق مطبوعات کشور، در جمع مسؤولان این کاروان فرهنگی مطرح گردید . تاکنون ویژه نامه هایی مخصوص پیامبر گرامی اسلام، حضرت فاطمه علیها السلام، غدیر، امام علی، امام حسن، امام حسین، امام صادق و امام کاظم علیهم السلام با یاری اهل قلم حوزه مقدس قم انتشار یافته است . گرچه نسبت به ساحت قدس آن بزرگواران باید گفت: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل » و «چه نسبت خاک را با عالم پاک » ولی دلخوشیم که با این ویژه نامه ها آینه خرد و شکسته خود را فراروی آفتاب انوار عترت علیهم السلام بگیریم . این شماره از «نشریه » به زندگی حضرت علی بن الحسین علیه السلام، امام حماسه و عرفان و آزادی اختصاص یافته است . ما اگر بتوانیم محورهای پژوهشی و راهکارهای معرفت این یادگار سیدالشهدا و عصاره عاشورا را در دیدرس شیفتگان آن بزرگوار قرار دهیم، خدای را شاکریم و شفاعت آن «زین المجتهدین » را امید می بریم .
رعایت بهداشت فردی نقش مهمی در زندگانی امام باقر علیه السلام داشت .هر چند در آن دوران امکانات بهداشتی بسیار محدود بود،ولی امام در همان دوران بسیار بدان اهمیت می داد و رعایت آن را به پیروان خویش نیز سفارش می کرد.
آرستگی ظاهر:
حضرت صادق فرمود حضرت باقر با كتم (كتم گياهى است كه با وسمه مخلوط ميكنند و بريش براى رنگ كردن ميمالند). خضاب ميكرد، شيبه اسدى گفت از حضرت صادق پرسيدم راجع به خضاب مو فرمود حضرت حسين عليه السلام خضاب ميكرد و حضرت باقر صلوات اللَّه عليه نيز با حناء و كتم خضاب ميكرد.
محمّد بن منكدر مى گويد: من گمان نمى كردم على بن الحسين عليه السلام جانشينى برتر از خود بنهد، تا آنكه پسرش محمّد بن على را ديدم و خواستم او را پند دهم ولى او مرا
پند داد، دوستانش گفتند: امام عليه السلام به چه چيزى تو را پند داد؟
گفت: در ساعتى بسيار گرم به بخشى از نواحى مدينه رفته بودم، حضرت امام باقر عليه السلام را ديدم كه مشغول کار بود، پيش خود گفتم: مردى از مردان بزرگ قريش در اين ساعت با اين حال در طلب دنياست! سوگند مى خورم كه او را قاطعانه موعظه كنم. نزديك او شدم و سلام كردم، نفس زنان جواب سلامم را داد. از شدّت گرما عرق از سر و رويش مى ريخت. به او گفتم: خدا كارت را به صلاح آورد، بزرگى از بزرگان قريش آن هم در اين ساعت در طلب دنياست، اگر مرگت از راه رسد و تو در اين حال باشى چه مى كنى؟ امام فرمود: به خدا سوگند اگر مرگم برسد و در اين حال باشم بى ترديد به من رسيده در حالى كه در طاعتى از طاعات خدا هستم كه به وسيله آن ارزش وجودم را از تو و از مردم حفظ مى كنم. من از مرگ زمانى مى ترسم كه مرا در رسد و من بر گناهى از گناهان باشم! گفتم: خدا رحمتت كند! خواستم تو را موعظه كنم تو مرا موعظه كردى.1
کمک به محرومان و نیازمندان اصل بزرگی در زندگانی امام باقر علیه السلام بود و برطرف کردن نیازهای مادی و روحی مردم را مهم ترین فعالیت های اجتماعی خود به شمار می آورد.امام آنان را دور خود جمع می کرد و سخنانشان را می شنید و دردهایشان را آرامش می بخشید. امام روزهای تعطیل (به ویژه جمعه) را به دستگیر و انفاق به مستمندان اختصاص می داد و دیگران را به این کار تشویق می کرد.
۞ امام باقر عليه السّلام براى انجام حجّ، از مدينه به سوى مكّه رهسپار شد، وقتى كه در مكّه وارد مسجد الحرام شد، و به كعبه نگريست و بلند بلند گريه كرد، سپس طواف كعبه نمود، و پس از طواف، در مقام ابراهيم نماز خواند، وقتى كه سر از سجود برداشت، ديده شد كه محل سجده اش بر اثر اشك فراوانش، تر شده است.
و آن حضرت وقتى كه خنده می کرد، متوجّه خدا شده، عرض مى كرد:
آن حضرت را بدين لقب (باقر) مى خواندند زيرا علوم را مى شكافت و باز مى كرد.در صحاح آمده است: «تبقر، يعنى توسع در علم» .
◄ در قاموس گفته شده است : محمد بن على بن حسين را باقر مى خواندند چون در علم تبحر داشت.در لسان العرب نيز ذكر شده است: آن حضرت را باقر مى خواندند چرا كه علم را مى شكافت و به اصل آن پى مى برد و فروع علم را از آن استنباط مى کرد و دامنه علوم را مى شكافت و وسعت مى داد.ابن حجر در صواعق مى نويسد:
یاران استوار امامان معصوم(ع) به جهت اهمّیت مسأله مهدویّت و غیبت دوازدهمین حجت الهی در فرصت های مناسب با استناد به آیات قرآن از عصر ظهور سخن گفته و شیعیان را با ویژگی های دولت کریمه حضرت مهدی(عج) آشنا نموده اند. پنجمین فروغ امامت در توصیف یاران قائم آل محمد(ص) به ابوخالد کابلی فرمود: من به گروهی می نگرم که در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا می خیزند آنان برای رسیدن به حق و ایجاد حکومت الهی تلاش می کنند، به طوری که کسی نمی تواند جلو آنان را بگیرد. این حق جویان وقتی که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از ولی امر مسلمین به کس دیگری نمی سپارند. کشته های ایشان از شهیدان راه حق محسوب می شوند. امام باقر(ع) در ادامه به ابوخالد فرمود: اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را برای فداکاری در رکاب حضرت صاحب الامر(ع) تقدیم می کنم.
پگاه سخن پنجمین ستاره فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت و طهارت حضرت امام محمد باقر (ع) در روز سوم ماه سفر و به نقلی در روز اول ماه رجب سال 57 ه.ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود.(1) پدرش حضرت علی بن الحسین(ع) و مادرش حضرت فاطمه(س) دختر امام حسن مجتبی(ع) است که امام صادق(ع) از وی با تعبیر کانت صدّیقة لم یدرک مثلها فی آل الحسین(2) یاد نموده است، لذا امام باقر(ع) نخستین کسی است که پدرش از نسل امام حسین(ع) و مادرش از نسل امام حسن(ع) است.(3) آن حضرت افزون بر لقب شاکر وهادی به لقب باقر العلوم شهرت یافت، به طوری که جابر بن یزید جعفی می گوید:لانّه بقرالعلم بقراً ای شقّه و اظهره اظهاراً؛(4) او علم را شکافت و رموز و نکات دقیق آن را روشن ساخت.
امام باقر علیه السلام با برخورد نیکوی خود توانسته بود حتی مخالفان را مجذوب خویش سازد. مردی شامی که از مخالفان حضرت بود، ولی با ایشان رفت و آمد داشت، علت رفت و آمد خود را اخلاق خوب و روش نیکوی امام علیه السلام می دانست و به ایشان می گفت: «شما را مردی فصیح می بینم؛ مطالب را روشن بیان می کنی، همه آداب را رعایت می نمایی و الفاظ نیکو بر زبانت جاری است. به همین دلیل با شما رفت و آمد می کنم و در مجلستان حاضر می شوم».
اهمیت مسئله مهدویت و ضرورت تبیین دقیق خط مشی انتظار برای شیعیان، با هدف جلوگیری و مقابله با فعالیت جریانات انحرافاتی همچون واقفه و...، امام جواد(ع) را بر آن داشت تا نسبت به این مسئله اهتمامی ویژه داشته باشد. قسمت بزرگی از این اهتمام، در بخش «آگاهی بخشی عمومی» صرف شد. امام در این آگاهی بخشی به کار تبیین ابعاد گوناگون اطلاعات و معارف مهدوی پرداخت.
1. تبیین مصداق قائم(عج)
مفهوم «قائم » از دوران نبوی، ذهن مسلمانان را به خویش مشغول داشته بود. از این رو، سؤالی که شیعیان، از بسیاری از امامان خود پرسیده بودند این بود که شما امام قائم هستید؟ یا امام قائم چه کسی است؟ امام جواد(ع) در پاسخ بدین سؤال چنین می فرمود:
هنگامی که فرزندم علی وفات یابد چراغ دیگری پس از او نمایان شود سپس [چراغ بعد از او] پنهان می گردد (نعمانی، 1397: 186).
تثبیت امامت امام خردسال، مقدمه پذیرش امامت حضرت قائم (عج)
اهمیت جایگاه امامت برای شیعیان به حدی است که پس از هر امامی برای شناخت امام بعدی تلاش می نمودند. آنان باتوجه به معرفی امام قبل و آزمون امام بعدی در مواقع مورد نیاز به سراغ امام بعدی می رفتند. پس از شهادت امام رضا(ع) باتوجه به سن اندک امام جواد(ع)، شیعیان با مسئله ای مهم و البته جدید و بی سابقه روبرو شدند و آن پذیرش پیشوایی امت پیش از سن بلوغ و عدم سابقه چنین موضوعی در تاریخ تشیع بود که نوعی حیرت و سرگردانی را پدید آورده بود. دامنه این تحیر به بسیاری از شهرها نیز کشیده شد (طبری شیعی، 1413: 388). شدت این تحیر به حدی بود که گروهی از شیعیان در منزل عبدالرحمان بن حجاج گرد آمده، ضجّه و ناله سر دادند (ابن الوهاب، بی تا: 119).
مقابله با فرقه های انحرافی در راستای تقویت باورهای مهدوی
وجود جریان های انحرافی عقیدتی در زمان همه امامان شیعه وجود داشت. شدت مواجهه آن بزرگواران بر اساس میزان آسیب آن اندیشه ها به اعتقادات مردم تنظیم می شد. از این رو حضرات معصومان در مقابل کوچک ترین انحرافات، سخت ترین مواضع را اتخاذ کرده و به روشنگری شیعیان می پرداختند. آن چه که بررسی مواجهه امام جواد(ع) با این فرقه ها را در این مقاله، ضروری می سازد، آسیبی است که آنان به باورهای مهدوی شیعیان می زدند.
نقش امام جواد علیه السلام در آماده سازی جامعه شیعی برای دوران غیبت
یکی از مهم ترین فعالیت های امامان شیعه، به ویژه امامان متاخر، آماده سازی جامعه شیعی برای ورود به دوره غیبت امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف بود. شایدچنین به نظر رسد که این فعالیت برای امامانی که با سن کم و دوره کوتاه امامت مواجه بودند، دشوار بوده است. تحقیق پیش رو درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که نقش امام جواد علیه السلام در آماده سازی جامعه شیعی برای عصر غیبت حضرت قائم عجّل الله تعالی فرجه الشریف، به چه میزان و چگونه بوده است نتیجه توصی و تحلیل متون تاریخی و حدینی، در بررسی فعالیت ها و آموزه های امام جواد علیه السّلام، فرضیه نویسنده را تایید می کند که جوادالائمه علیه السلام با وجود به امامت رسیدن در خردسالی و کوتاهی عمر شری شان، نقش مهمی در ترسیم و تبیین درست زوایای مختل غیبت حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف و آماده کردن شیعیان برای آن دوران داشتند.
احسان به معنای نیکی کردن یکی از مصادیق انفاق است. این واژه از ر یشه حسن و اسم فاعل آن محسن است. جود و بخشش مصداق دیگری از انفاق است اما هربخششی احسان نیست. واژه حسن عبارتست از هر چیز شادی آو ری که مورد رغبت و میل همگان قرار گیرد.[42]
حُسن در نزد عرف در مورد ز یبایی هایی که قابل حس و مشاهده باشد به کار میرود. اما این کلمه در قرآن کریم در بیشتر موارد در مورد اندیشه و بصیرت نیکو استعمال شده است.[43] خدای سبحان یکی از مصادیق بارز محسنین را دربارۀ دستهای از بندگان خود اطلاق نموده که در قوس صعودی کمال انسانی مراتب ایمان و تقوی را به تمامی دارا بوده و صاحب دو خصیصۀ عصمت و حکمت نیز بودند، و در مرتبه رسالت قرار داشتند.
رفق: رفق به معنای نرمی و با مهربانی و لطف با کسی رفتار کردن است.[31] مدارا یعنی: تحمل و بردباری در برابر ضررها و آسیب های مردم و برخورد خوب با آنان در برابر ناملایماتی که انسان از آنان میبیند.[32] گو یی آدمی با تحمل طرف مخالف و برخورد ملایم با او، وی را در کمند محبت خو یش گرفتار می سازد.
در مفهوم این واژه نوعی پرهیز و احتیاط نهفته و کار برد بیشتر آن دربارۀ مخالفان و دشمنان است. بر خلاف رفق که غالبا درباره موافقان و دوستان کار برد دارد.[33]
تقوا از ماده «وقی» به معنای حفظ کردن و نگه داشتن از بدی و گزند است و آن که از گناه بپرهیزد.[24]
راغب در مفردات مینو یسد: الوقایة حفظ الشیء مما یؤذیه و یضره... و التقوی جعل النفس فی وقایة مما یخاف؛ وقایه نگهداری چیزی است از آن چه آن را اذیت بخشیده و به آن ز یان رساند... و تقوی قرار دادن نفس است و نگهداری و حفاظت از آن چه میترسد.[25]
تقوا در هر کاری مناسب با خود آن است، مث لا تقوا در زراعت حفظ آن از آفت زراعتی است، تقوا در دین اجتناب از اموری است که موجب زوال دین و سبب عقوبت دنیا و آخرت و یا محروم شدن از فیوضات و درجات آخرتی میگردد.[26] تقوا درجات و مراتبی دارد که مرتبه عالی آن عبارتست از خو یشتن داری در برابر آنچه قلب آدمی را به خود مشغول میسازد و از حق منصرف میکند این تقوا را خاص الخاص گو یند، أمیرمؤمنان(ع) در این باره می فرماید: «ما عبدتک خوفا من نارک و لا رغبه فی جنتک بل وجدتک أهلا للعبادة فعبدتک؛ و من تو را از ترس آتشت و میل به بهشتت عبادت نمیکنم بلکه چون تو را شایسته عبادت یافتم به پرستشت پرداختم.»[27]
حضرت جواد (ع) از امامان أهل بیت (ع) و از مصادیق بارز آیۀ تطهیر (الأحزاب، )33/33 و « فی القُرْبَی»(الشوری، 42/23) ، و« أَهْلَ الّذِکرِ»(النحل، 16/43)و« ذُرّیةً بَعْضُهَا مِنْ بَعض» (آل عمران 3/34) هستند. از آن جایی که حضرت جواد (ع) در بین امامان شیعه اولین امامی است که در کودکی در منصب امامت قرار گرفتند، این امر برای مردمان عصر آن جناب قابل درک نبود. ز یرا فهم عموم انسانها این است که جایگاه جانشینی در مصدر نبوت و امامت و حکومت به افراد بالغ تعلق میگیرد. عموم انسانها در مرتبه عقل سلیم و فهم دین و عصمت از بهره اندکی برخوردارند، اما قرآن کریم در دنبالۀ آیه «إِنَّ اَللّٰهَ اِصْطَفىٰ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرٰاهِيمَ وَ آلَ عِمْرٰانَ عَلَى اَلْعٰالَمِينَ» میفرماید: « ذُرّیةً بَعْضُهَا مِنْ بَعض» (آل عمران،3/ 33-34)
تقوای الهی در همه امور زندگی و رفق و مدارا با دشمنان و احسان و بخشندگی و ملاطفت با دوستان از عناصر سازنده و استوار در تحکیم پایه ها و مناسبات فردی و اجتماعی هستند. قرآن کریم در فرازهای بسیاری به تأثیر انفاق مادی و بخشش در زندگی آدمی پرداخته است. حضرت جواد(ع) مصداق عینی آیۀ: ذُرِّيَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ و بر اساس ادلۀ روایی در بین امامان شیعه وجود مقدس و شگفت انگیز حضرتش با یحیی نبی(ع) و عیسی مسیح(ع) بر اساس آیات 13و 30سورۀ مریم تشبیه شده است. سیرۀ فردی و اجتماعی آن جناب مصداقی از تجلی آیات اخلاقی قرآن بر اساس آیۀ 128سورۀ نحل و 134سورۀ آل عمران و 90 سورۀ یوسف است. در این مقاله با رو یکرد تار یخی، تفسیری و توصیفی به بررسی برخی جلوه های آشکار آیات قرآنی در سیرۀ إبن رضا حضرت امام جواد (ع) پرداخته شده است.
علم حضرت صادق (ع) راجع به علم امام صادق از زبان ايشان چند جمله نقل مي كنيم.
1 ـ علاء بن سبابه مي گويد، امام صادق فرمودند: «من آگاهم به آنچه در آسمانها و زمين است و آنچه در بهشت و جهنم است. و من آگاهم به گذشته و به آينده تا روز قيامت. سپس فرمودند:
اين علم را از قرآن مي دانم، به قرآن تسلط دارم چون تسلّط بر كف دستم. و خداوند متعال در قرآن فرموده است كه قرآن بيان كنندة همه چيز است.» 2 ـ بكير بن اعين مي گويد: «امام صادق فرمودند، من آگاهم به آنچه در آسمانها و زمين است، و آنچه در دنيا و آخرت است. چون ديدند كه اين كلام پيش بعضي سنگين آمد فرمودند: اي بكير من اين علم را از قرآن مي دانم، زيرا در قرآن است ونزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شيئ[4].»
ـ فقه شيعه اماميه كه به فقه جعفري مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زيرا قسمت عمده احكام فقه اسلامي بر طبق مذهب شيعه اماميه از آن حضرت است و آن اندازه كه از آن حضرت نقل شده است از هيچ يك از (ائمه) اهل بيت عليهم السلام نقل نگرديده است. اصحاب حديث اسامي راويان ثقه كه از او روايت كرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.
لباس قیراندود شب، مدینه را در برگرفته و سکوتی مبهم بر شهر سایه افکنده است. در آن شب زنی تنها، نگران و شتابان در کوچه پس کوچه های شهر به پیش می رود. بر در چند خانه می کوبد و پس از لختی درنگ و رساندن پیام خویش دوباره با همان حال راهش را در پیش می گیرد.
اینک او ماموریت اش را به پایان رسانده وشتابان به خانه برمی گردد، خانه ای که از در و دیوار آن غبار غم می بارد. در سایه روشن اتاقی محقر بستری به چشم می خورد. آه خدای من! او جعفربن محمد است که این چنین در بستر افتاده است. در تبی شدید می سوزد و چهره اش به زردی گراییده است. آن زن به اتاق واردمی شودوبه بالین همسرخویش می رود. اشک در چشمانش حلقه زده است. با صدایی بغض آلود رو به همسرش کرده می گوید: مولای من همه آنان را که فرموده بودید از پیغام شما آگاه کردم.
مناقب آن حضرت بسيار است كه به اختصار از آنها ياد مي كنيم. فضايل امام صادق بيش از آن است كه بتوان ذكر كرد. جمله اي از مالك بن انس امام مشهور اهل سنت است كه:
«بهتر از جعفر بن محمد، هيچ چشمي نديده، هيچ گوشي نشنيده و در هيچ قلبي خطور نكرده است.» از ابوحنيفه نيز اين جمله
جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، ششمین امام شیعیان، و پنجمین امام از نسل امیر المؤمنین (ع) کنیه او ابو عبد الله و لقب مشهورش «صادق» است. لقبهای دیگری نیز دارد، از آن جمله صابر، طاهر، و فاضل. اما چون فقیهان و محدثان معاصر او که شیعه وی هم نبوده اند، حضرتش را به درستی حدیث و راستگویی در نقل روایت بدین لقب ستوده اند، لقب صادق شهرت یافته است.
ولادت او ماه ربیع الاول سال هشتاد و سوم از هجرت رسول خدا (ص)، و در هفدهم آن ماه بوده است. ولی بعض مورخان و تذکره نویسان ولادت حضرتش را در سال هشتادم از هجرت نوشته اند و در ماه شوال سال صد و چهل و هشت هجری به دیدار پروردگار شتافت. مدت زندگانی او شصت و پنج سال بوده است.
نام مادر او فاطمه یا قریبه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است و ام فروه کنیت داشته است.
بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر(ع) بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی،پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب می درخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینی اش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بودو برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود.
امام جعفر صادق(ع)؛ معدن کلمات الهی و مبین جامع قرآن
قرآن خود بیان میکند که برخی از ایات محکم و برخی متشابهاند، بدین معنا که برخی از ایات در تبیین مطالب صراحت دارند و برخی دیگر اشاراتی هستند که تبیین حقیقی انها نیاز به توجه به کلیات حاکم بر مفاهیم قرانی دارند و اگر تنها به ظاهر این ایات اکتفا شود معنا منحرف میشود و افراد در ضلالت میافتند.
ایه 7 سوره مبارکه ال عمران اشاره کرد که میفرماید: (ایات محکمات هن ام الکتاب واخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه وابتغاء تاویله؛ انها اساس کتابند و [پارهای] دیگر متشابهاتند [که تاویلپذیرند] اما کسانی که در دلهایشان انحراف است برای فتنهجویی و طلب تاویل ان [به دلخواه خود] از متشابه ان پیروی میکنند.)
با دقت و تامل در این روایات موضع مخالفت امام صادق(علیهالسلام) را با این قیام به وضوح میبینیم. علت اصلی این موضعگیری این بود که امام صادق(علیهالسلام) میدانست که رهبران قیام، هدفی جز رسیدن به قدرت ندارند و زمانی که به هدف خود برسند، آن حضرت را رها خواهند ساخت و حتی اجازه فعالیت را نیز به او نخواهند داد همچنین آن حضرت میدانست که سردادن شعار طرفداری از اهل بیت نیز صرفا به منظور جلب حمایت تودههای شیفته اهل بیت است و بس.
۩* ŏ * ۩درسوگ شهادت صادق آل طاها ۩* ŏ * ۩ ویژه نامه شهادت مظلومانه امام جعفرصادق علیه السلام
قالَ الا مامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصّادقُ عليه السلام :
قَضاءُ حاجَةِالْمُؤْمِنِ اءفْضَلُ مِنْ اءلْفِ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِكِها، وَ عِتْقِ اءلْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ، وَ حِمْلانِ اءلْفِ فَرَسٍ فى سَبيلِ اللّهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها. فرمود: برآوردن حوائج و نيازمندى هاى مؤ من از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است . اءمالى الصدوق : ص 197.
به وبلاگ من خوش آمدیداین وبلاگ در راستای انتشار فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،قرآنی ، اعتقادی، دینی ومذهبی ، تربیتی کانون فرهنگی وهنری امام حسن مجتبی شهر سلامی ایجاد وراه اندازی شده است